انتخاب: جناب آقای دکتر موسویان! الان مشغول به چه کاری هستید؟ موسویان: در حال حاضر به کار علمی و آکادمیک در دانشگاه پرینسون آمریکا مشغول هستم .
انتخاب: آیا قصد دارید همچنان آمریکا بمانید یا در آینده ای نزدیک به ایران خواهید آمد؟موسویان: از ابتدا هم
قصدی برای اقامت در خارج نداشتم . در اردیبهشت 1387 یعنی یک سال بعد از
بازداشتم ، دادگاه بدوی ضمن تبرئه من از اتهام جاسوسی طی حکمی مرا به مدت 5
سال از کار دیپلماتیک و کلیه فعالیت های حوزه امور بین الملل در داخل
جمهوری اسلامی ایران محروم کرد. دو قاضی رسیدگی کننده به پرونده در آذر و
اسفند 86 مرا از اتهام جاسوسی تبرئه کرده بودند، من ضمن اینکه رای قاضی سوم
را غیرقانونی و غیرحقوقی می دانستم، به رای اعتراض نکردم چون احساس می
کردم که مصالح و منفعت ملی ایجاب می کند که جنجال سیاسی عظیمی که پس از
بازداشت ایجاد شده بود، فروکش کند. یک سال هم پس از رای مذکور ایران مانده
و خانه نشین بودم. سپس تصمیم گرفتم بقیه این دوران را به کار پژوهشی و
علمی و آکادمیک بپردازم .
انتخاب:
شما از معدود افرادی هستید که در خارج از کشور هستید و در عین حال از
مواضع جمهوری اسلامی ایران حمایت می کنید، چرا؟ این در حالی است که آنچه در
سالهای گذشته بر شما رفته، بسیار شدیدتر از آنچیزی است که در مورد برخی
افراد افراطی مقیم خارج از کشور گذشته ، که تمام تلاش خود را برای عدم
مصالحه در مورد پرونده هسته ای یا احیاناً تلاش پنهان برای حمله آمریکا به
ایران به کار گرفته اند. چگونه توانستید بین دو مقوله "منافع ملی" و
"درگیری های جناحی و درون سیستمی" تفکیکی قائل شوید ؟ موسویان: آنهایی که در پشت
پرده یا علنی برای ترغیب قدرت های جهانی به جنگ علیه ایران یا افزایش تحریم
ها فعالیت می کنند به مردم خود خیانت می کنند ،چون مردم باید هزینه جنگ و
تحریم ها را بپردازند. من حتی بعد از بازداشت و در اوج تهمت های ناروا علیه
خودم در سال 1386 به خاطر خدا و مصالح کشور سکوت کردم و مسئله را به خدا
واگذار کردم. با یک جمله «افوض امری الی الله» مسئله را برای خودم حل کردم.
بعد
از عزیمت از کشور برای فعالیت های آکادمیک هم یکسال سکوت کردم و از هر
مصاحبه و یا سخنرانی اجتناب کردم. منتهی وقتی شرایط ویژه کشور به خاطر
تحریم های وسیع و بی سابقه ، چندجانبه و یکجانبه جهان غرب و شورای امنیت
امینت سازمان ملل را مشاهده و تشدید این جنگ اقتصادی علیه ایران را احساس کردم ، درمورد
ادامه سکوتم تردید کردم. همزمان با جنگ اقتصادی شاهد جنگ اطلاعات و سایبری
علیه ایران بودم که برای اولین بار علناً در خیابان های تهران، دانشمندان
هسته ای کشور را ترور می کردند.
در سال 1389 جنگ تمام عیار اقتصادی
، اطلاعاتی امنیتی و سیاسی علیه ایران شکل گرفت. لذا دفاع از منافع ملی
کشور را بر خود واجب دیدم. سکوت را شکسته و با تمام ظرفیت و توان در مقابل
با جنگ و تحریم علیه کشور و مردم ایران وارد عمل شدم و در کنفرانس های بین
المللی مصاحبه با رسانه های برجسته جهان ، نوشتن مقاله در رروزنامه ها و
سایت های معتبر جهان، دلایل و تجربه و تحلیل های خودم را "رد تحریم و جنگ و
دفاع از حقوق هسته ای" ارائه کردم.. که به لطف و عنایت خداوند متعال
انعکاس غیرقابل تصوری داشته است.
انتخاب:
یکی از اتفاقات مهم در جریان اتفاققات و جنجال بر سر بازداشت شما، "حلالیت
طلبی" آقای توکلی بود. ایشان گفته اند به خاطر "مشاركت ناخواسته در آسيب
ديدن آبروي حسين موسويان و خانوادهاش از وي حلاليت طلبیده است" لطفآً در
این مورد توضیح دهید.موسویان: من با حاج احمد
آقا توکلی سابقه دوستی 28 ساله دارم . در سال 1364 یعنی در مقطعی که به
عنوان رییس سازمان اداری مجلس در خدمت آقای هاشمی رفسنجانی بودم، با آقای
توکلی ، حبیب الله عسگراولادی، مرتضی نبوی ، مرحوم ایت الله آذری قمی، ایت
الله خزعلی ، آیت الله راستی کاشانی، آیت الله شرعی و جمعی دیگر،
روزنامه رسالت را بنیانگذاری کردیم. من همیشه حاج احمدآقا را فردی متدین و
شجاع ، دلسوز برای انقلاب و اسلام می دانستم. در دوران بعد از بازداشت اکثر
جراید و بسیاری از سیاسیون در ایراد تهمت های ناروا به من، مسابقه گذاشته
بودند. من هرکدام را که یقین داشتم دغدغه انقلاب و اسلام را دارد و به خدا و
قیامت معتقد است، از ماجرا مطلع کردم تا آخرت خود را به دنیای دیگران
نفروشند. مطمئن بودم که آنچه "حاج احمد آقا" علیه من نوشته براساس بغض و
کینه
نبوده ، بلکه از روی دلسوزی برای کشور بوده است. لذا با او تماس گرفتم و
توضیحاتی دادم. پساز آن، او در مراجع قضایی ، و امنیتی بررسی ای گسترده ای
را
انجام داد و پس از آن، حلالیت طلبید .
انتخاب: آن ایام اعلام شده بود که شما ازبرخی رسانه ها شکایت هم کرده اید.موسویان: من ضمن سکوت ، از شهریور 86 یعنی
قبل از رای دادگاه در مورد خودم ، حدود 30 شکایت علیه افراد و رسانه های
مختلف به دستگاه قضایی تسلیم کردم و مدعی شدم هر آنچه در رسانه های مذکور
علیه من عنوان شده خلاف حقیقت است به جز یکی دو مورد که هنوز به رای دادگاه
منجر نشده است.
انتخاب: رایی هم علیه این رسانه ها صادر شد؟موسویان: در کلیه موارد و بدون استثنا افراد و رسانه های
تهمت زننده ، محکوم شدند و یا در آستانه محکومیت به طور مستقیم یا با واسطه
از من خواستند که گذشت کنم. من هم البته گذشت کردم و حتی نام افراد و
رسانه های مذکور را هم خبری نکردم تا مبادا به آبرو و حیثیت آنها لطمه ای
وارد شود.جالب این بود که تهمت زنان حتی نتوانستند یک مورد از تهامات مطروحه را در دادگاه ثابت کنند.
انتخاب: کسی هم به زندان محکوم شد؟موسویان: بله، افرادی
هم که به زندان محکوم شدند ، بلافاصله گذشت کردم ، زیرا راضی نبودم حتی
یک نفر یک دقیقه به خاطر تهمت ناروا به من به زندان برود. ضمن آنکه از رسانه ای کردن
کل این ماجرا هم خودداری کردم تا حرمت افراد حفظ شود و جامعه متشنج تر
نشود.
انتخاب: نظرتان در مورد
کسانی که پس از تبرئه شما، کوچکترین واکنشی به این قضیه نشان ندادند ،
چیست؟ مثلا آقای احمدینژاد که در سخنرانی شدیداللحنی در آبان ۱۳۸۶ در
دانشگاه علم و صنعت گفتند: آنها تا جایی جلو رفتند که کسانی را فرستادند که
اطلاعات درون سیستم را به طور منظم به بیرون منتقل کنند و هر هفته در
ملاقاتهای خود به دشمنان ملت ایران بگویند که چرا شما کوتاه آمدهاید و
صدور قطعنامه را عقب میاندازید... اکنون که پرونده آنها به دادگاه رفته،
عدهای قاضی پرونده را تحت فشار سنگین قرار دادهاند تا جاسوس را تبرئه
کنند.موسویان: امیدوارم با گذشت زمان حقایق
برای آقای احمدی نژاد روشن شده باشد. بهرحال ایشان رییس جمهور بودند و من به عنوان یک
شهروند بر خود لازم می دیدم نه تنها علیه ایشان شکایتی را مطرح نکنم، بلکه
حرمت جایگاه ریاست جمهوری کشور را محترم بشمارم. ضمن اینکه من به
سهم خود و براساس وظیفه ملی در ایام اقامت در خارج، در هر اجتماع یا
کنفرانسی و سمیناری که بی جهت به احمدی نژاد حمله می کردند، از ایشان دفاع کردم و برای حضار توضیح دادم .
وقتی که در اکتبر 2009
بین آقای جلیلی و ویلیام برنز معاون وزیر خارجه آمریکا و سایر اعضای 5+1
توافق اولیه در مورد سوآپ اورانیوم غنی شده ایران و میله سوخت صورت گرفت ،
با وجودی که در داخل کشور آقای احمدی نژاد و آقای جلیلی مورد حمله قرار
گرفتند اما من از کار آنها در سخنرانی ها و مقالاتم دفاع کردم، چون این ایده را به نفع
کشور می دانستم .
وقتی آقای احمدی نژادر سپتامبر 2011 پیشنهاد توقف
غنی سازی 20 درصد را در مقابل دریافت "میله سوخت" مطرح کرد ، من تا
به امروز از این موضع ایشان در همه جا دفاع کردم. چون اعتقاد دارم منافع
مردم و کشورم را نباید قربانی منافع شخصی و باندی و گروهی کرد.
انتخاب: نظرتان در مورد انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران چیست؟موسویان: امیدوارم سیاسیون کشور ، از هر جناح تهدیدات بی سابقه علیه امنیت
ملی ایران را درک کنند و به مخاصمات جناحی خاتمه دهند. مصلحت کشور در این
است که فردی با عنوان رییس جمهور جدید زمام امور اجرایی کشور را در دست گیرد
که بتواند از نیروهای
کارآمد و معتدل و باتجربه هر دو جناح استفاده کند و
"انسجام و وحدت ملی مورد نیاز کشور" را تحقق بخشد.
انتخاب: با توجه به موقعیت خاص ایران ، به نظرتان رییس جمهور آتی ایران باید دارای چه شاخصه هایی باشد؟موسویان: به نظرم رییس جمهور جدید
ایران باید از "مقبولیت جهانی" برخوردار باشد. روابط خارجی ما به شدت
شکننده شده و نیازمند تحولات بنیادی و اساسی است. و این مقدور نیست مگر
اینکه رییس جمهور جدید نزد جامعه جهانی و کشورهای همجوار و همسایه مقبولیت
داشته و مورد احترام و البته مورد اعتماد رهبری باشد.
انتخاب: شما هنوز ارتباطتان را با آیت الله هاشمی، دکتر حسن روحانی و دوستان داخلی را حفظ کرده اید؟موسویان: ضمن
ارادت کامل به همه آنها، من بعد از ترک کشور با هیچ یک از سیاستمداران
کشور ، تماسی برقرار نکردم تا مبادا مزاحمت سیاسی برای آنها ایجاد شود.
انتخاب: آیا در جریان کتاب هسته ای آقای روحانی بودید؟خدا
می داند اصلاً از اینکه آقای دکتر روحانی در حال نوشتن این کتاب ای است
خبر نداشتم . دو سالی روی کتاب خودم تحت عنوان "بحران هسته ای ایران" کار
کردم و وقتی برای ناشر فرستادم ، دقیقاً اسفند 90 بود که همزمان در خبرها
دیدم آقای روحانی هم کتاب هسته ای نوشته است.
ادامه دارد...
زنده باد عشق .... زنده باد خاتمی....
کاش برگرده به ایران و در دولت آینده نقش محکمی داشته باشه
به نظر شما اين شخص چه كسي است؟
ما هم باشعار زنده باد عشق در انتخابات شرکت خواهیم کرد.
زنده باد عشق .... زنده باد خاتمی...
جناب آقای موسویان درود بر سعه صدر شما .نظام جمهوری اسلامی ایران اگر به تعداد انگشتان دست دیپلماتهائی نظیر آقای دکتر موسویان داشت به چنین روزی گرفتار نمی شدیم.بنده از نزدیک زحمات شبانه روزی ایشان در جایگاه سفیر جمهوری اسلامی ایران در آلمان دیده بودم .آن زحمات و تلاش دیگر همکاران در وزارت خارجه آن زمان بود که سیاست خارجی آقای خاتمی بسیار موفق بود .بهترین دوران روابط ایران و آلمان .امیدوارم روزی عقلانیت به کل سیستم و نظام جمهوری اسلامی برگردد.با احترام به همه دوستان