در مورد مرگ یزید، روایت های متفاوتی وجود دارد.
به گزارش انتخاب؛ در برخی کتب آمده است: یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد، ناگاه آهویی ظاهر شد یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام میکنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر میبرد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند.
یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب میکشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد.
یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر مرا احترام میکنی! آن اعرابی گفت: ای برادر تو کیستی؟ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی(علیهماالسلام) هستی ای دشمن خدا و رسول خدا.
اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت تا بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت میگرفت و یزید را بر زمین میکشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود.( لهوف، سید بن طاووس .)
در برخی از کتب این داستان این گونه نقل شده است: او در سال 64 هجری قمری، روزی باده هزار نفر از سواره نظام لشگر خود به قصد شکار، از دمشق بیرون آمد، و خود سوار بر اسب بود، او و لشگرش به اندازه دو روز از دمشق دور شدند، در آنجا(در بیابان) آهوی زیبایی نظراو را جلب کرد ، یزید که می خواست غرور و چابکی خود را نشان دهد به همراهان گفت: هیچ کس با من نیاید، و من تنها میخواهم به دنبال این آهو بروم و آن را صید کنم. او تنها سوار بر اسب به دنبال آهو حرکت کرد، آهو پا به فرار گذاشت، و همچنان در حال فرار بود، و یزید با آخرین سرعت به دنبال او حرکت میکرد، تا به بیابان هولناک و وحشتناکی رسید، و همچنان از این دره به آن دره، به دنبال آهو میرفت. در وسط آن بیابان وحشت زا، آهو از نظرش ناپدید شد، او را گم کرد، از طرفی به شدت تشنه بود، و در آنجا هرچه تلاش کرد به آب دست نیافت، او همچنان در جستجوی آب بود، ناگاه مردی را دید که ظرفی آب در دست دارد، به او التماس کرد که اندکی آب به من بده اگر تو مرا بشناسی، به من احترام شایانی خواهی کرد.
او گفت تو کیستی؟
یزید گفت: من خلیفه مسلمانان یزید بن معاویه هستم.
آن مرد گفت: تو همان قاتل حسین بن علی )ع (هستی، ای دشمن خدا!)
سپس به یزید حمله کرد، اسب آنچنان یکه خورد و رمید که یزید از ناحیه پشت اسب به طرف زمین واژگون شد و یک پایش در رکاب اسب گیر کرد، و اسب از شدت وحشت فرار کرده و در بیابان پر وحشت روی سنگ ها و خارها و پستی و بلندیها همچنان فرار میکرد، در این میان سر و پیکر نحس یزید آن چنان متلاشی شد که به صورت جویده در آمد. و این گونه در حال تشنگی به جهنم واصل شد.
یزید ده نفر ندیم خصوصی داشت که هرگز از او جدا نمیشدند، آنها برای پیدا کردن یزید سر به بیابان گذاشتندو به جستجو پرداختند، تا اینکه اسب او را در بیابان یافتند، و دیدند یک ران قطع شده یزید در رکاب اسب آویزان باقی ماندهاست. خبر کشته شدن یزید را به لشگر دادند، صدای ضجه و گریه طرفداران یزید بلند شد، آنگاه با همان حال به دمشق مراجعه کردند.
طبق روایت دیگر، آن مرد که یزید را دنبال کرد، به او گفت:سوگند به خدا تو را می کشم ، چنان که تو حسین )ع ( را کشتی، با شمشیر به دنبال یزید حرکت کرد، یزید از ترس ، با اسب خود فرار نمود، اسب از برق شمشیر آن مرد وحشت زده شد و رمید، به طوری که یزید از پشت آن واژگون شده و زیر دست و پای اسب تکه تکه گردید.
از شیخ صدوق درباره چگونگی مرگ یزید بن معاویه آمده که : یزید شب با حال مستی خوابید و صبح او را مرده یافتند، در حالیکه بدن او تغییر کرده مثل آنکه قیر مالیده شده باشد. بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند.
در "الکامل فی التاریخ" درباره علت مرگ وی آمده است: سبب مرگ یزید، اصابت پارة سنگی از منجنیق به یک طرف صورت او بود، که همین امر باعث شد مدّتی مریض شود، بعد مُرد.( محمد جواد نجفی، ستارگان درخشان، ج 9، ص 9)
البنه برخی گفته اند که وی به وسیله ((سلمى )) دخـتـر ((حـجـر بـن عـدى کندى )) و با همکارى ((عبدالرحمان )) برادرزاده حجر، مسموم شده و به مجازات رسیده است.
یزید بن معاویه در مجموع سه سال و نه ماه به عنوان خلافت بر مردم سلطنت کرد و در 38 سالگی در سال 64هجری قمری مرد.
تصویر قبر معاویه
چند بار هم در تاریخ اتفاق افتاده که حتی مرقد امام حسین را ابنها با خاک یکسان کرده اند و رویش را آب گرفته اند . خدا لعنتشان کند !
اللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود.
حسین جان ای کاش من هم در کربلا می بودم تا بتوانم در کنار تو جان فدا میکردم، و تمام هستی و زندگیم را در راه خدا ، راهی که تو خود و اهل بیت خود را فدای آن کردی فدا میکردم. حسین جان تا لحظه مرگ به خدا وند بزرگ و به تو و راهت می اندیشم
اللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود.
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
آخه آدم !! داریم یزید و معاویه رو لعنت می کنیم !
یا نمیدونین جریان چیه یا اینکه کلا از این الکی مخالفایین
در ملعون بودن یزید واینکه بدترین مجازات برای او کمترین آن بوده است ، شکی نیست و لعنت خدا بر او باد .
اما آیا درست و صلاح نیست وقتی از تاریخ سخن می گوییم آنرا با اطلاعات نادرست و به دور از واقعیت مخدوش نماییم ودر بسیاری از موارد به دست معاندان بهانه ؟
ماجراهای گذشته بر یزید بعداز جدایی اش از لشکر چند هزار نفری ! برای شکار آهو ! در اصرار بر تنها بودنش ! چگونه بدین تفسیر و با جزییات صحنه ها به دیگران رسیده است ؟!
چه منبع معتبری!!!
خدا لعنت کنه یزید و آبا و اجدادش رو و همچنین خدا لعنت کنه یزیدیان زمان رو
لعنت بر ابوسفیان معاویه یزید
سلام بر حسین
مرگ بر دی.... یزید.
مصدراب توي يكي از بيغوله نشيناي سوريه جايي كه ادمهاي كثيف و معتاد و نجس و كافر .... ميكنند باشند خدا صعود درجه در عذاب رو نصيب انان كند.
لبیک یا حسین(ع)
اللـــهم صـل علــي محمــــد و آل محمــــد و عجــــل فرجـهم
بر یزید و معاویه و پیروان راهشان باد.
بیش لعنت
واقعا تو ايران اسلامي زشته كه كسي به نظرات "لعنت كردن يزيد و معاويه" راي منفي بده.
جایگاه او و کسانی که او رادوست داشتند در جهنم است
خدایا عاقبت مارا ختم به خیر کن
ایا معاویه انسان خوب بود یا مثل پسرش یزید بود؟
اللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود.
خدا لعنتش کنه خودشو و جدو آباء شو
تف به قبر کثیفشان
لعنت خدا تا ابد بر قوم فاسد بنی امیه
اگر حصرت زهرا سلام الله علیها در کوچه سیلی نمیخوردند و اتفاقات دیگر براشون نمی افتاد اینهمه ظلم و بدی هم بعد از ایشون وجود نداشت
پس لعنت خدا بر دشمنان علی علیه السلام
که هر چه ظلم کردند از بغض علی علیه السلام بود
لعن الله علی عدوک یاعلی اولی و دومی و سومی