arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۴۲۵۹
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۰ - ۰۴ شهريور ۱۳۹۱

دلایل افزایش گرایش به طلاق در جامعه ایران

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

طی هفته گذشته، رسانه‌ها به نقل از «معصومه آباد»، دبیر کمیته سلامت شورای شهر تهران اعلام کردند که ایران رتبه چهارم طلاق در جهان را به خود اختصاص داده است. طبق آخرين آمار طلاق ايران، این کشور رتبه چهارم را در دنيا دارد كه رشد طلاق در آن 8 درصد و رشد ازدواج 5/5 درصد بوده است. این موضوع زنگ خطري براي خانواده‌ها خوانده شده؛ بر همین اساس خبرنگار شفقنا با دکتر سیدمحمدرضا رضازاده، مدیر گروه روانشناسی دانشگاه تهران درباره دلایل افزایش طلاق در ایران به گفت وگو پرداخته است.

مدیر گروه روانشناسی دانشگاه تهران چهار علت را از نگاه جامع گرایانه برای پیدایش پدیده طلاق «سنخیت های پیش از ازدواج»، «عوامل فردی و شخصیتی»، «عوامل مهارتی» و «عوامل اجتماعی» برشمرد و بر لزوم توجه بیشتر به نهاد خانواده تاکید کرد.

دکتر سیدمحمدرضا رضازاده در گفت وگو با خبرنگار شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) درباره دلایل افزایش طلاق در ایران و رسیدن به رتبه چهارم طلاق در جهان بیان کرد: مساله طلاق یکی از مسایل مهم و جدی است که تاثیرات زیادی را بر روی همسران و در صورتی که خانواده ها دارای فرزند باشند، تاثیرات منفی و بسیار جدی روی فرزندان می گذارد. این در حالی است که اگر بررسی دقیقی صورت گیرد این نکته مشخص خواهد شد که بسیاری از افرادی که امروز مدعی طلاق و جدایی از همسر خود هستند، خود روزی جزو فرزندان طلاق شمرده می شدند که این مورد به واقع یکی از آثار مخرب و مزمن پدیده طلاق می تواند باشد.

او بیان کرد: طلاق علل متعددی دارد و کمتر می توان برای آن علل محدودی را در نظر گرفت. طلاق از آن دسته پدیده های اجتماعی است که دارای علل متعدد و در اکثر مواقع پیچیده است اما یکی از معماهایی که امروزه برای متخصصان در برخورد با زندگی افراد گوناگون مطرح می شود، این است که بسیاری از زوج ها با وجود نارضایتی به زندگی در کنار هم ادامه می دهند و در مقابل عده ای دیگر با وجود رضایت کامل به ناگاه از یکدیگر جدا می شوند. برخی افرادی که در مورد پدیده های مختلف اظهارنظر می کنند، نگاه جامع و مانعی ندارند. در مورد برخی از علل اقتصادی یا آگاهی افراد، زیاده گویی و در مورد برخی دیگر از علل بسیار کم سخن می گویند. این در حالی است که باید برخی از پدیده ها مثل طلاق و بروز و ظهور آنها را با موشکافی و دقت زیادی بررسی کرد.

رضازاده ادامه داد: از نگاه جامع نگرانه چهار علت برای پیدایش پدیده طلاق می توان نام برد که عبارتند از: 1- سنخیت های پیش از ازدواج، 2- عوامل فردی و شخصیتی، 3- عوامل مهارتی و 4- عوامل اجتماعی

او افزود: سنخیت های پیش از ازدواج باید از جانب زوجین رعایت شود از جمله این سنخیت ها می توان به الف) مساله سن ب) تجانس فرهنگی ج) هوش د) سطح اجتماعی و اقتصادی و... اشاره کرد.

به طور مثال افرادی که به ازدواج با فردی که به فرهنگ هم تعلق ندارند تن می دهند بیشتر در معرض طلاق قرار دارند و این ازدواج ها اغلب موفق نیستند.

رضازاده ادمه داد: فردی که قصد ازدواج دارد باید شخصیتی سالم و عاری از اختلالات شخصیتی باشد به طور مثال منزوی، بدبین، شکاک و ... نباشد.

او مهارت ارتباطی، مهارت کنترل خشم و پرخاشگری را از مسایل مهم در مساله ازدواج دانست و بیان کرد: برخی از روابط ما در زندگی روابط قطعی و برخی روابط، مشروط هستند به طور مثال رابطه ما با پدر و مادرمان یک رابطه قطعی است ولی رابطه ما با همسرمان یک رابطه مشروط است زیرا می توان به آن پایان داد و از زیر بار مسوولیت آن خارج شد. پس در این نوع رابطه چون فرد در میان هزاران نفر که می توانسته به صورت بالقوه انتخاب کند یکی را انتخاب می کند و با او ارتباط برقرار می سازد، انسان از توقعات خود کمتر چشم پوشی می کند و دائم به دنبال این است که از طریق این انتخاب به تمامی خواسته و توقعات مورد نظر خویش جامعه عمل بپوشاند و اگر طرف مقابل یا هر دو این مهارت ها را نداشته باشند در خیلی از موارد رابطه آن ها دچار مشکل می شود.

رضازاده از میان عوامل اجتماعی به مساله مهاجرت و نوع نگرش افراد نسبت به طلاق اشاره کرد و ادامه داد: افرادی که از ایران به کشورهای دیگر به ویژه کشورهای اروپایی مهاجرت می کنند دچار مشکل می شوند و نگرش افراد امروزه نسبت به مساله طلاق با مردم گذشته و دهه های قبل بسیار متفاوت است، به گونه ای که در گذشته نگاه مردم و بالاخص جوانان و خانواده ها به پدیده طلاق یک نگاه کاملا منفی بود. این در حالی است که امروزه این چنین نیست. جوانان و افرادی که در شرف ازدواج هستند یا ازدواج کرده اند و حتی خانواده ها نسبت به این پدیده به صورت مثبت نگاه می کنند و جامعه نیز طلاق را راحت تر می پذیرد.

مدیر گروه روانشناسی دانشگاه تهران، مشکلات اقتصادی را یکی از عوامل تأثیرگذار بر روی طلاق دانست و افزود: در گذشته جوانان نیز دارای مشکلات اقتصادی بودند اما از آن جایی که سایر عوامل در مساله ازدواج به خوبی رعایت می شد، این مشکلات اقتصادی قدرت تخریب روابط را پیدا نمی کرد و حتی باعث افزایش صمیمیت و دلسوزی و تلاش بیشتر زوجین می شد. ولی نکته ای که نباید در مورد مسایل اقتصادی مورد غفلت قرار گیرد این است که اگر زندگی بین دو نفر دارای مشکلات پنهان و نامحسوس متعددی باشد در صورت بروز مشکلات اقتصادی از این مشکلات پنهان پرده برداشته خواهد شد و رابطه و زندگی مطمئناً دچار مشکلات عمیق و عدیده ای خواهد شد. به عبارت دیگر در این موردی که بیان شد مشکلات اقتصادی نقش تیر خلاص را بازی می کند و باعث می شود که رابطه ی بین دو نفر به کلی متلاشی شود.

او استقلال اقتصادی و افزایش آگاهی خانم ها را یکی دیگر از مسایل طلاق عنوان کرد و اظهار کرد: اگر خانمی به استقلال اقتصادی رسیده باشد، به هنگام بروز مشکل در زندگی راحت تر به مساله طلاق فکر می کند و نسبت به انجام آن مبادرت می ورزد. این مساله صرفاً مختص جامعه ما نیست به گونه ای که بسیاری از متخصصان در غرب هم یکی از علل ایجاد و بروز طلاق در جوامع خود را افزایش میزان خودکفایی و استقلال اقتصادی خانم ها در جوامع خود می دانند. یکی دیگر از مسایل آگاهی های اجتماعی و افزایش این آگاهی ها در میان خانم هاست. به عبارت دیگر افزایش آگاهی اجتماعی در بین خانم ها باعث افزایش انتظارات در این قشر از افراد جامعه شده است به گونه ای که در نسل پیش از ما انتظار زوجین از یکدیگر بسیار پایین بود به گونه ای که به طور مثال انتظار مرد از همسرش مدیریت مسایل داخل خانه و انتظار زن از همسرش تامین معاش و مقدمات زندگی بود که این انتظارات بسیار محدود و مشخص بود.

این روان شناس ادامه داد: این در حالی است که امروزه انتظار همسران از یکدیگر یک انتظار گسترده و نامحدود است. به طور مثال ما انتظار داریم که همسر ما بهترین دوست و رفیق ما هم باشد و ما بتوانیم بسیاری از مسایل را با او مطرح کنیم و از این کار ترس و ابایی نداشته باشیم. مساله بعدی بحث صبر و تحمل انسان است. ازدواج کنار آمدن دو نفر با هم است که آن ها تفاوت ها و سلایق گوناگون با یکدیگر دارند و از نظر ویژگی های روانی - شخصیتی بین این دو نفر اختلاف وجود دارد اما مشکل از آن جایی بروز پیدا می کند که افراد در خود صبر و تحمل را ایجاد نکنند زیرا در هر برخورد کوچک با مشکلات زندگی به جای حل منطقی و مبارزه با آن مشکلات، هیجانی عمل می کنند و در این میان آن تفاوت های بین فردی مزید بر علت شده و در کنار آن صبر و تحمل پایین موجب ایجاد و بروز مشکلات عظیم و جبران ناپذیر در روابط بین آن ها خواهد شد.

رضازاده با توجه به افزایش آگاهی افراد و نتایج منفی طلاق برای جامعه، نگرش به این پدیده را نسبت به گذشته مثبت دانست و اظهار کرد: تغییر نگرش و افزایش آگاهی افراد متوجه پیامدهای این پدیده اجتماعی نیست. متخصصان و صاحبنظران به این پیامدها آگاه هستند اما مردم عادی به ابعاد همه جانبه این پیامدها آگاهی کمتری دارند. به واقع در اکثر موارد زمان مبادرت به طلاق این پیامدها را کمتر مورد مشاهده قرار می دهند و در حقیقت این گونه افراد در فرایند متارکه و جدایی بسیار احساسی و هیجانی عمل می کنند به گونه ای که وقتی مدتی از طلاق این افراد می گذرد از این اقدام ابراز ندامت و پشیمانی می کنند.

این روان شناس بیان کرد: افزایش آگاهی در کشور ما بیش تر معطوف به آن دسته از حقوقی است که همسران باید نسبت به یکدیگر ابراز نمایند. این در حالی است که در کنار این افزایش آگاهی ها، میزان صبر و تحمل در افراد کاهش و انتظارات ما افزایش یافته است که این مورد به واقع باعث ایجاد و بروز مشکلاتی در زندگی زناشویی شده است.

او تأکید کرد: در کشور ما باید ریشه های طلاق در تمامی عوامل بررسی و از زوایای مختلف به این پدیده نگریسته شود که این مهم نیازمند مطالعات بسیاری در این زمینه است تا نتایجی که از این مطالعات و بررسی ها حاصل می شود قدرت کاربردی شدن داشته باشند.

او افزایش توجه نسبت به نهاد خانواده را بسیار مهم و در صدر اولویت برای رسیدگی دانست و گفت: جوانان باید در امر ازدواج به خانواده ی خود و جایگاه پر اهمیت این نهاد بیشتر بها دهند، امروزه جوانان نسبت به خانواده و اینکه نهاد خانواده می تواند در بحث ازدواج نقشی تاثیرگذار داشته باشد و به جوان در داشتن ازدواج موفق تا حد زیادی کمک کند، توجه کمی دارند بنابراین باید از طرف جوانان و خانواده ها تلاش های زیادی صورت گیرد تا این نقش احیا شود و جوانان نسبت به این ارزش اجتماعی آگاهی پیدا کنند.

رضازاده با بیان اینکه آموزش در جامعه ی ما از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است ادامه داد: با چاپ کتابچه ها و بروشورهای متعدد سطح آگاهی در افرادی که به کارگاه های آموزشی دسترسی ندارند افزایش می یابد. هم چنین کارگاه های موجود در زمینه های پیش از ازدواج که بیشتر به مسایل جنسی می پردازند را باید جامع تر کرد و علاوه بر مسایل جنسی به سایر آموزش های لازم و ضروری جهت شروع یک رابطه مثبت اقدام کرد.

او در پایان افزود: نقش دولت و مسوولان اجرایی ذی ربط بسیار مهم است و نباید به سادگی از آن عبور کرد. در حقیقت در بحث ازدواج که در فرهنگ و دین ما مورد تاکید فراوانی است، دولت باید چه در مورد مباحث آموزشی و چه در زمینه ی فراهم آوردن مقدمات مالی و اقتصادی ازدواج به صورت فعالانه نقش ایفا کند زیرا ازدواج سالم و صحیح ما را با جامعه ای سالم، پویا و عاری از تنش رو به رو خواهد ساخت؛ بنابراین تلاش ها و فعالیت ها و برنامه هایی که تاکنون مورد توجه بوده و تا حدودی به اجرا درآمده است نیازهای ما را در این زمینه به درستی برطرف نکرده و این تلاش ها به عبارت دیگر ناکافی است و سردمداران اجرایی کشور باید به خصوص در مورد مسکن که امروزه دغدغه ی بسیاری از جوانان در شرف ازدواج ما هست، به صورت عملیاتی وارد شوند و به تامین جوانان و کمک به آن ها مبادرت ورزند.

نظرات بینندگان