arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۲۳۲۴۹
تاریخ انتشار: ۱۰ : ۲۰ - ۳۰ فروردين ۱۴۰۲

چرا مجریان ورزش صدا و سیما فارسی حرف نمی‌زنند؟ْ

روزنامه اینترنتی فراز نوشت: جامپ، وال، هایلایت، ددلاین، اوِرالی، آیتم و ده‌ها واژه دیگر، تند و بدون وقفه، از زبان مجری برنامه فوتبال برتر شبکه سه، پشت هم ردیف می‌شود. این روال نه فقط مختص این شبکه که متاسفانه در بسیاری از شبکه‌ها و برنامه‌های صداوسیما در حال تبدیل شدن به عادت است؛ نقضِ گاه و بی‌گاه زبان فارسی به عنوان پاره هویت ملی ایران در رسانه ملی آن. همان رسانه تک‌صدا و پرحاشیه‌ای که سال‌هاست نه در جهت منافع ملی گام برمی‌دارد و نه نماینده معتبری برای افکار عمومی و خصوصا منتقدان دلسوز خود است‌.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

روزنامه اینترنتی فراز نوشت: جامپ، وال، هایلایت، ددلاین، اوِرالی، آیتم و ده‌ها واژه دیگر، تند و بدون وقفه، از زبان مجری برنامه فوتبال برتر شبکه سه، پشت هم ردیف می‌شود. این روال نه فقط مختص این شبکه که متاسفانه در بسیاری از شبکه‌ها و برنامه‌های صداوسیما در حال تبدیل شدن به عادت است؛ نقضِ گاه و بی‌گاه زبان فارسی به عنوان پاره هویت ملی ایران در رسانه ملی آن. همان رسانه تک‌صدا و پرحاشیه‌ای که سال‌هاست نه در جهت منافع ملی گام برمی‌دارد و نه نماینده معتبری برای افکار عمومی و خصوصا منتقدان دلسوز خود است‌.

جامپ، وال، هایلایت، ددلاین، اوِرالی، آیتم و ده‌ها واژه دیگر، تند و بدون وقفه، از زبان مجری برنامه فوتبال برتر شبکه سه، پشت هم ردیف می‌شود. این روال نه فقط مختص این شبکه که متاسفانه در بسیاری از شبکه‌ها و برنامه‌های صداوسیما در حال تبدیل شدن به عادت است؛ نقضِ گاه و بی‌گاه زبان فارسی به عنوان پاره هویت ملی ایران در رسانه ملی آن. همان رسانه تک‌صدا و پرحاشیه‌ای که سال‌هاست نه در جهت منافع ملی گام برمی‌دارد و نه نماینده معتبری برای افکار عمومی و خصوصا منتقدان دلسوز خود است‌. یکی از این انتقادات، مقوله زبان به عنوان مهم‌ترین رکن راهبردی رسانه است که سال‌هاست در مباحث پژوهشی حوزۀ زبان دست‌به‌دست می‌شود اما سازمان صداوسیما، به‌عنوان بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین نهاد رسانه‌ای در ایران، در کم‌توجهی به اهمیت و نقش زبان در رسانه بی‌مثال عمل کرده است!

آیا بخشنامه‌های فوری دردی از زبان درمان کرد؟

درحالی که در سال ۹۸ و پس از تذکر رهبری در خصوص پاسداشت زبان فارسی، ستادی تحت عنوان «ترویج و حفظ زبان و ادبیات فارسی در صداوسیما»به راه افتاد، متاسفانه اقدام درخور توجهی در زمینه مراقبت از زبان فارسی و جلوگیری از ورود واژگان بیگانه (عربی، انگلیسی و...) ، تولد اصطلاحات عاری از معنا در زبان فارسی دست کم از سوی رسانه‌ای که عنوان ملی را یدک می‌کشد، صورت نگرفت‌. اما در این مجال، سؤالی که به ذهن می‌رسد این است که مگر سازمان صدا و سیما، یکی از مجموعه­‌های زیرنظر مستقیم مقام رهبری نیست و ایشان پس از دادن تذکر و حکم‌های لازم، دیگر نظارتی بر عملکرد این سازمان ندارند؟

پر واضح است که مسئولان و مدیران صدا و سیما مشغول کار خود هستند. با بهانه همیشگی کمبود بودجه، محصولات غیرضرور را گسترش می‌دهند و با توجه تنها به کمیت و نه کیفیت، مانند اکثر برنامه‌های فرهنگی دیگر، که از یارانه هم اغلب استفاده می‌کنند؛ خود را مجاز به کسب درآمد از هر طریقی می­‌دانند.

از طرف دیگر مشخص نیست شورای نظارت بر صداوسیما که بر اساس اصل ۱۷۵ قانون اساسی تشکیل شده است، دقیقا چه می‌کند. چراکه نه‌ تنها هیچ نظارت و چارچوبی وجود ندارد، گویی دیگر نسبت به زبان فارسی هیچ‌گونه تعصب ملی نیز دیگر وجود ندارد که دست‌کم به این رسانه اعتراضی صورت بگیرد و یا اصلاح سیاست‌های غلط آن مطالبه شود.

غریب‌نوازی فرهنگی، آنچه در آن تخصص داریم

تلخ‌تر از آن، بیگانه پرستی، غافل ماندن از تمدن ایرانی و در یک کلام بیگانه‌پرستی، باعث شده که بخشی از مردم، واکنش و مقاومتی در خصوص این رویه در صدا و سیما نداشته باشند. روندی که به سه دلیل رخ داده است. اول اینکه طبق تایید شخص پیمان جبلی به عنوان رئیس سازمان صداوسیما، مرجعیت صداوسیما با آسیب جدی مواجه شده است‌. به این معنا که بسیاری از مردم اساسا تلویزیون ایران را تماشا نمی‌کنند که متوجه ایرادات آن شوند. دوم اینکه علیرغم شعارها در حفظ زبان ملی، متاسفانه سایر وجوهات ملی ایران از جمله تاریخ و فرهنگ اصیل آن از سوی این رسانه ارج نهاده نشده و توجه درخوری به آن نمی‌شود و سوم اینکه این بیگانه‌پرستی برای بخشی از مخاطبان تعریف شخصیتی خاص تلقی می‌شود. به این ترتیب است که در بسیاری از شبکه‌ها و برنامه‌های صداوسیما، نقضِ گاه و بی‌گاه زبان فارسی به عنوان پاره هویت ملی ایران، به گوش می‌رسد. اما در برنامه‌های ورزشی صداوسیما با توجه به مخاطب بالای آن‌ها، نمونه‌های این نقض، به وفور است‌ و قطعا ادبیات و شیوه محاورات جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

هرچند در برنامه‌های ورزشی با توجه به ریشه غیرایرانی بسیاری از ورزش‌ها، استفاده از اصلاحات تخصصی ناگزیر است اما این امکان نیز وجود دارد که هر نوبرانه‌ای که وارد کشور می‌شود، از برابرهای فارسی مناسب برای آن نیز استفاده کرد. روندی که در اکثر کشورهای دنیا دنبال می‌شود که اگر غیر از این بود به تدریج تمام زبان‌های ملی از بین می‌رفتند‌. ضمن اینکه انگلیسی پراندن در برخی از برنامه‌ها تا حدی پیش رفته که واژه‌هایی چون پریدن، شیرجه زدن، دیوار و ... که حتی مفاهیم تخصصی هم نیستند غیرفارسی تلفظ می‌شود‌.

در نهایت باید تاکید کرد که مهم‌ترین شاخصه حفظ یک فرهنگ و یک تمدن، حفظ و مراقبت از زبان آن است. به ویژه آنکه زبان فارسی، یکی از اصلی‌ترین عوامل حفظ یکپارچگی ایران است. مسیری که برخی گاه برای خودنمایی و گاه پنهان کردن کم‌سوادی‌شان با استفاده از هرگونه واژه غیرایرانی پیش می‌روند، جز اینکه زبان ایرانیان را مانند پاکستان، هند و برخی دیگر از کشور‌ها منقرض کند، آورده‌ای نخواهد داشت‌. چنین است که اگر زبانی بمیرد، فرهنگ آن هم آرام آرام می‌میرد حتی اگر گویشوران آن زبان، زنده باشند..‌.

نظرات بینندگان