پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : هنوز خاطره نسل كشي مسلمانان به دست صربها در سربرنيتسا و كشتار وحشيانه شيعيان مظلوم پاراچنار در پاكستان از ذهنها محو نشده است كه انتشار تصاوير روستاهاي ويران و جنازههاي سوخته مسلمانان برمه به همراه پشتيباني پليس و ارتش اين كشور از بودائيان افراطي اين كشور، دل هر آزادهاي را به رنج ميآورد.
"روهينگا" اسم رسمي قوميتي از مسلمانان ميانمار هستند كه تابعيت مشخصي ندارند. نامشخص بودن تابعيت آنها خود داستان غم انگيز ديگري است.
دولت ميانمار از سال 1341ش كه همه پرسي تعيين قوميتها در اين كشور انجام داد و قانون شهروندي يا همان جمعيتها و اقوام ميانماري را مشخص كرد، از پذيرش اقليت مسلمانان روهينگا به عنوان يك قوميت ميانماري خودداري كرد و آنها را رسماً اتباع بنگلادش به حساب آورد كه به اين كشور مهاجرت كردهاند و به صورت غيرقانوني سرزمينهايي در ايالت "راخين" به تصرف در آوردهاند.
از آن زمان تاكنون مسلمانان روهينگا در وضعيت نامشخص به لحاظ تابعيت باقي ماندهاند و در فواصل مختلف با كشتار و اخراج از روستاها و املاكشان روبرو بوده اند، بطوريكه يكصد هزار نفر از آنها تاكنون از طريق رودخانه مرزي خود را به بنگلادش رساندهاند و در اردوگاههاي آوارگان تحت نظارت سازمان ملل زندگي دشواري دارند.
دولت بنگلادش نيز همچون دولت ميانمار مسلمانان روهينگا را تابع اين كشور نميداند و به همين دليل از جذب آوارگان در جامعه بنگلادش جلوگيري كرده است. از نظر بنگلادش، روهينگا مهاجرين ميانماري هستند و مجامع جهاني و سازمان ملل ميبايست زمينه بازگشت آنها را به كشورشان فراهم سازد.
به اين ترتيب مشاهده ميشود كه قوميت مسلمان روهينگا، بدون تابعيت مشخص در معرض نسل كشي گروههاي افراطي بودائيان كه اكثريت جامعه 47 ميليوني ميانمار را تشكيل ميدهند، قرار گرفتهاند.روهينگاها به لحاظ جمعيتي حدود 800 هزار نفر برآورد شدهاند.
برآوردهاي اوليه، جمعيت مسلمانان ميانمار را 5 تا 10 درصد جمعيت ميانمار ميدانند كه اگر قابل اعتماد باشند جمعيت مسلمانان بين 5/2 تا 5 ميليون نفر در نوسان خواهد بود. بنابراين روهينگا در ميان مسلمانان از قوميتهاي ديگر ميانماري هم در اقليت قرار دارند و اين امر آنها را در مقابل حملات گروههاي افراطي بودايي كه از حمايتهاي آشكار و پنهان نيروهاي دولتي نيز برخوردارند، آسيب پذيرتر ميسازد.
دور جديد كشتار و اخراج مسلمانان روهينگا در ميانمار ابعاد گستردهتري از گذشته يافته و نشانهها از نوعي نسل كشي حكايت دارند. بنابراين مسؤوليت مجامع جهاني و سازمانهاي بينالمللي و قدرتهاي بزرگ كه ميتوانند جلوي اين فاجعه انساني را بگيرند به مراتب سنگينتر از گذشته ميشود.
در جنايات اخير ميانمار، بودائيان افراطي اين كشور مسلمانان روهينگا را ميكشند و ميسوزانند و جنازه هايشان به دريا مياندازند و در اين ميان نيروهاي امنيتي نه تنها جلوگيري نكرده بلكه در انواع جنايات عليه مسلمانان ميانماري شركت كرده و از ورود خبرنگاران و پوشش خبري نيز جلوگيري مينمايند.
لازم است ملتهاي مسلمان حق مسلماني خود را در مورد مردم ميانمار به جا آورده و غرق سكوت جامعه جهاني و رسانههاي تحت استعمار نظام سلطه نشوند. هر انسان آزادهاي در هر كجاي اين كره خاكي بايد دست ياري به سمت برادران و خواهران مظلوم خود در ميانمار دراز كند و به هر نحوي كه ميتواند دنياي خواب زده را به سمت نجات مسلمانان سوق دهد.
درباره ميانمار بهعنوان يك كشور جنوبشرقي آسيا كه جمعيت زيادي از مسلمانان را در خود جاي داده است اطلاعات بسيار كمي وجود دارد. جمهوري اسلامي ايران كه داعيه امالقرائي جهان اسلام را دارد، حتي در اين كشور سفارتخانه نيز ندارد و بهصورت آكرديته مسائل ميانمار از طريق سفارت ايران در تايلند پيگيري ميشود. براي آشنايي مختصر با كشور ميانمار و بررسي اتفاقات صورت گرفته در دو ماه اخير كه رسانههاي داخلي و بينالمللي كمتر به آن پرداختهاند. محسن پاكآيين سفير سابق ايران در كشور تايلند زوايايي تازه از اتفاقات اخير ميانمار را تشريح كرده است.
وي درباره تركيب جمعيتي، مذهبي و قوميتي ميانمار ميگويد: كشور ميانمار با وسعتي برابر 676هزار كيلومترمربع و جمعيتي معادل 47 ميليون هزار نفر در منطقهاي حساس بين آسياي جنوبشرقي و آسياي جنوبي قرار گرفته است. اين كشور در شمال و شمال شرقي با چين، در شرق و جنوب شرقي با تايلند، در جنوب و جنوب غربي با خليج بنگال و در غرب با بنگلادش و هند همسايه است. ميانمار از موقعيت استراتژيك حائز اهميتي در منطقه آسياي جنوبشرقي و آسياي جنوبي برخوردار بوده و ميتواند نقش مهمي در منطقه آبراههاي شمالي اقيانوس هند ايفا كند. در ادوار گذشته مردماني از نژاد چيني و هندي به ميانمار مهاجرت كرده و در نقاط مختلف اين كشور سكني گزيدهاند و ساير ملل نيز از طريق دريا به كشور ميانمار دسترسي پيدا كردهاند. جدا بودن اقوام مختلف از يكديگر سبب بهوجود آمدن هويتهاي مختلف محلي و در نتيجه احساسات جداييطلبانه در بين اقوام مختلف گرديده است. طبق قانون اساسي "بوديسم" دين رسمي كشور است. نزيك به 85 درصد مردم برمه بودائي، 7 درصد مسلمان، 4 درصد هندو و 2 درصد مسيحي هستند. 2 درصد باقيمانده را نيز آيينهاي بودائي چيني، تائوئيسم، كنفوسيوسيسم و نياكانپرستي تشكيل ميدهند.
وي درباره چگونگي ورود اسلام به اين كشور جنوبشرقي آسيا ميگويد:
تاريخ گسترش اسلام در ميانمار به قرن اول هجري برميگردد. بعد از ظهور اسلام و گرايش اعراب و ايرانيان به اسلام، دريانوردان عرب و ايراني و بازرگانان مسلمان از مسيرهاي زميني كه از منطقه غربي ميانمار و ايالت آراكان اين كشور ميگذشت، به مناطق غربي چين سفر ميكردند. بسياري از اين افراد در منطقه حاصلخيز و مستعد ساحلي آراكان ساكن شده و اولين مناطق تجمع مسلمانان را ايجاد كردند.
"مائونگتان لويي" از محققان بودائي ميانمار در اينباره ميگويد كه در سال 680 ميلادي محمد حنفيه فرزند امام علي (عليهالسلام) پس از عدم توفيق در خونخواهي امام حسين (عليهالسلام) از بنياميه، همراه با طرفداران و نيروهاي خود به شرق كوچ كرد تا بالأخره در سواحل آراكان به ميانمار رسيد و در آنجا "كاياپوري" ملكه قبيله منطقه را شكست داد و او را به دين اسلام در آورد. سپس ملكه را به همسري گرفت و به ترويج اسلام در آن منطقه پرداخت. در حال حاضر دو مزار در "آراكان" وجود دارد كه به "حنفيه تونكي" (مزار حنفيه) و "كاياپوري تونكي" معروف هستند. اين دو مزار بهصورت زيارتگاه مسلمانان اين منطقه در آمده و آنها معتقدند كه مزار محمد حنفيه در اين منطقه ميباشد.
سياحان چيني در نوشتههاي خود از مناطق ايرانينشين در مرزهاي بين ميانمار و چين در قرن سوم ميلادي نيز ياد كردهاند. منطقه "آراكان" از طرف شمال غربي با بنگلادش و از شمال با هندوستان هممرز است و تقريبا بهطور كامل زير نفوذ مسلمانان است. اكثر مسلمانان ميانمار در اين منطقه زندگي ميكنند. جمعيت آراكان حدود 7 ميليون نفر است كه تقريبا تمامي آنها مسلمان هستند و به زبان محلي "روهينگيا" كه زبان اصلي آن منطقه است صحبت ميكنند. اين زبان، تركيبي از زبانهاي "تركي"، "بنگالي"، "فارسي" و "عربي" است.
بعضي از منابع تاريخي حكايت از آن دارد كه در سال 1531ميلادي (910 ش) پادشاه وقت ايران يك هيأت سه نفره مذهبي را به آراكان اعزام كرد كه به ساختن مساجد و تبليغ اسلام همت گماشته و عدهاي از علماي آراكان را جهت سفر به ايران دعوت كرد. زبان فارسي كه در ميان اهالي غرب ميانمار رايج بود، در زبان ميانماري نيز تأثير گذاشت. هنوز هم لغات و اصطلاحات متعدد فارسي بهويژه اصطلاحات دريانوردي مانند "بندر"، "شاه بندر" و "ناخدا" در زبان ميانماري وجود دارد.
اجراي قوانين اسلامي در منطقه آراكان قبل از سال1430 ميلادي (809 ش) وجود داشته و تا سال 1784 (1163ش) ادامه داشت. بعد از اشغال منطقه آراكان بهوسيله "سلطان بوداپايا" كه يك فرد بودائي بود، اجراي قوانين اسلامي ملغي و قانون ملي جايگزين آن شد. بر اساس اين سابقه، هنوز هم مسلمانان آراكان با دولت ميانمار اختلاف داشته و معتقدند دولت ميانمار حقوق مسلمانان را ناديده گرفته است و به آداب و سنن آنها بياحترامي ميكند. حتي اين امر مورد پذيرش مجامع بينالمللي نيز قرار گرفته اما هنوز اتفاق خاصي براي بهبود شرايط نيفتاده است.
در طول اين سالها، مردم مسلمان آراكان چندين گروه آزاديبخش پارتيزاني و انجمنهاي غيرنظامي براي دفاع از حقوق خود تشكيل دادهاند. مهمترين اين سازمانها عبارتند از: "جبهه ميهنپرستان روهينگ"، "سازمان آزادي بخش آراكان" و "سازمان رهاييبخش مسلمانان ميانمار". مسلمانان ميانمار داراي سازمانها و انجمنهاي مختلف ديگري نيز هستند كه مهمترين آنها "شوراي امور مذهبي مسلمانان"، "جامعه علماي ميانمار"، "سازمان مسلمانان ميانمار"، "اتحاديه جوانان مسلمان"، "سازمان اخوت مسلمانان" و "انجمن دانشجويان مسلمان" است.
دولت ژنرال "نوين" پس از سركار آمدن در سال 1962، (1341ش) رفتن مسلمانان به حج را ممنوع اعلام كرد. اين ممنوعيت تا سال 1980 (1359ش) كه به 70 نفر از مسلمانان اجازه داده شد به مكه مشرف شوند ادامه داشت. از اين سال به بعد عدهاي از مسلمانان نيز جهت شركت در كنفرانسهاي مختلف اسلامي اعزام شدند. باوجود اين وضعيت، فشار بر مسلمانان متوقف نشد و اين امر باعث مهاجرت بيش از نيم ميليون مسلمان ميانماري به كشورهاي بنگلادش، هند، پاكستان، مالزي، تايلند، سنگاپور، امارات، عربستان و ممالك ديگر شد.
در سال 1978 (1357ش) ادامه اين سياستها باعث شد تا بيش از 300 هزار نفر از مسلمانان منطقه آراكان به بنگلادش مهاجرت كنند و چون اين مسأله تبليغات وسيعي را در سراسر جهان بهدنبال داشت، دولت ميانمار با دولت بنگلادش وارد مذاكره شد و با امضاي موافقتنامه و اسكان مجدد پناهندگان مسلمان ميانماري و نيز پيمان مرزي توسط دو كشور، مسأله پناهندگان خاتمه پيدا كرد و بسياري از آنها به آراكان مراجعت كردند.
در طول سالهاي گذشته دولت ميانمار كنترل شديدي بر فعاليتهاي مساجد داشته است و در برخي مقاطع حتي آمار ازدواج و تمايل مردم جهت انجام قرباني در عيد قربان و نيز آمار افرادي كه در مساجد به آموختن قرآنكريم مشغول ميشوند، به دولت گزارش شده است. اكثريت مسلمانان ميانمار سني و حنفي هستند ولي حدود 20 هزار شيعه نيز در اين كشور زندگي ميكنند. مهمترين و قديميترين مساجد ميانمار در "رانگون" پايتخت اين سرزمين بنا شده است. مسجد سوراتي، مسجد سني مغول، مسجد مانگ تولاي و مسجد شيعيان موسوم به مغول مسجد و همچنين مدرسه اميرالمؤمنين از ديگر اماكن مهم آنهاست.
وي درباره نسلكشي و پاكسازي قومي اخير ميگويد: موج جديد خشونتها عليه مسلمانان از يك ماه قبل و پس از درگيري بين يك فرد بودايي و يك مسلمان آغاز شد.
گزارش منابع مستقل حكايت دارد كه گروههاي افراطي و قومگراي "ماگ" با پشتيباني پليس و ارتش به كشتار و آتش زدن دهكدهها و مساجد مسلمانان پرداختهاند. دولت ميانمار نيز كه مسئوليت دفاع از حقوق ملت را دارد، براي جلوگيري از اين جنايات اقدام جدي انجام نداده و حتي بهگونهاي به جانبداري از گروههاي افراطي پرداخته است. اظهارات مقامات دولتي كه مسلمانان را مهاجران غيرقانوني خواندهاند، نشان از حمايت دولت براي پاكسازي مسلمانان دارد. دولت ميانمار حاضر نيست تابعيت اين كشور را به مسلمانان بدهد و رئيسجمهوري اين كشور بارها از سازمان ملل متحد خواسته است به مسلمانان فاقد تابعيت ميانمار در اردوگاههاي آوارگان پناه بدهد. جامعه جهاني بايد به حكومت ميانمار فشار وارد كند تا مسلمانان را بهعنوان شهروندان ميانمار به رسميت بشناسد.
آمار منتشره در هفتههاي گذشته، قربانيان مسلمان را بيش از 20 هزار تن اعلام كرده است كه به دست گروههاي افراطي در "استان راخين" كشته، شكنجه و يا بيخانمان شدهاند.
* منابع
1ـ تابناك
2 - نشريه پنجره
* پليس و ارتش ميانمار هيچ اقدامي براي جلوگيري از كشتار مسلمانان توسط گروههاي افراطي بعمل نميآورد
* نسلكشي آشكار مسلمانان در ميانمار بايد امت اسلامي را به واكنش وادارد