arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۲۶۲۷۱
تاریخ انتشار: ۴۲ : ۲۳ - ۱۴ تير ۱۴۰۰
کمال‌الملک به قلم عبدالحسین نوایی؛

قسمت ۶/ خانواده‌ی ناکامِ کمال‌الملک

مرحوم کمال خود در سال ۱۳۰۱ قمری تاهل اختیار کرد و عیال ایشان زهرا خانم خواهر مفتاح‌الملک بود. از این خانم چهار فرزند یافت: نخستن فرزند موسوم به نصرت خانم و تولدش در ۱۳۰۲ قمری بود که در ۱۳۲۲ با پسردایی خویش مهدی شیبانی فرزند علی‌محمد مجیرالدوله ازدواج نمود و این در هنگامی بود که کمال مجبور به مسافرت بین‌النهرین گشته بود و وقتی به طهران برگشت هفت ماه از عقد ازدواج گذشته بود. بدبختانه پس از چند روز در ماه صفر ۱۳۲۳ دختر ناکام به مرض وبا از دنیا رفت و پدر داغ‌دیده جنازه‌ی او را به نجف اشرف فرستاد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ از پدر و عمو و پسرعموی وی شرح مختصری گذشت و هم‌چنان از برادر او مرحوم ابوتراب نیز ذکری شد. ابوتراب نقاش بااستعداد و حساسی بود که چندی عهده‌دار ساختن صورت‌های رجال ناصری برای روزنامه شرف بود و قدرت وی را همان صورت‌ها گواه صادقی می‌باشد. ولی این نقاش جوان (با آن‌که در روزنامه شرف در هنگام ذکر مرگش اشاره نکرده بود) بر اثر عدم رضایت از اوضاع دربار و ناملایمات دیگری که دیده بود تریاک خورده خودکشی کرد و مسموما فوت نمود. قبل از مرگ دو دختر خود را به نام عالیه و آسیه به دست برادر سپرد. مرگ آن مرد هنرمند در ۱۹ رجب ۱۳۰۷ قمری بود و قبرش در امامزاده معصوم است. شاید نتوان یا به زحمت ممکن است نمونه‌ای به دست آورد از رفتاری که مرحوم کمال نسبت به این ودایع برادر بجا آورد، عالیه خانم پس از یک سال به مرض گلودرد فوت کرد و اما آسیا خانم که بعدها صاحب دو فرزند نیز شد به نام حسین و محمد غفاری تا پایان عمر در تحت حمایت برادر ارجمند خود به سر برد و حتی سه دانگ از حسین‌آباد را کمال به فرزندان ایشان بخشید تا آتیه‌ی آنان تامین باشد. بارها کمال‌الملک گفته بود که تا من خود به فلاحت دست نزنم این دو (نوه برادر) دست به کار نخواهند برد و به همین قصد نیز عمل نمود و خرید حسین‌آباد هم اصلا برای اجرای همین منظور بود و گویا آسیه خانم هنوز در حسین‌آباد ساکن‌اند.

مرحوم کمال خود در سال ۱۳۰۱ قمری تاهل اختیار کرد و عیال ایشان زهرا خانم خواهر مفتاح‌الملک بود. از این خانم چهار فرزند یافت: نخستن فرزند موسوم به نصرت خانم و تولدش در ۱۳۰۲ قمری بود که در ۱۳۲۲ با پسردایی خویش مهدی شیبانی فرزند علی‌محمد مجیرالدوله ازدواج نمود و این در هنگامی بود که کمال مجبور به مسافرت بین‌النهرین گشته بود و وقتی به طهران برگشت هفت ماه از عقد ازدواج گذشته بود. بدبختانه پس از چند روز در ماه صفر ۱۳۲۳ دختر ناکام به مرض وبا از دنیا رفت و پدر داغ‌دیده جنازه‌ی او را به نجف اشرف فرستاد.

فرزند دوم وی موسوم به معزالدین‌خان بود که او نیز قبل از پدر در ۱۲ اسفند ۱۳۱۸ شمسی فوت و جنازه‌اش در امامزاده عبدالله مدفون گردید و از خود چند فرزند به ترتیب به نام ایران خانم، مریم خانم و زهرا خانم و آقای محمد غفاری برجای نهاد.

سومین فرزند آن مرحوم حسین‌قلی‌خان عضو وزارت دارایی و بی‌نهایت مورد علاقه‌ی پدر بود. او نیز در زمان حیات کمال‌الملک یعن در شب جمعه ۱۶ جمادی‌الثانی ۱۳۳۹ قمری بدرود زندگانی گفته در امامزده معصوم مدفون شد بی‌آن‌که فرزندی داشته باشد.

مرحوم کمال به این فرزند بی‌نهایت علاقه‌مند بود به طوری که جناب آقای اشتری نقل فرمودند:

پس از فوت این پسر استاد داغ‌دیده می‌خواست شبیه خود را بسازد و تابلو را شروع کرد و مدت‌ها گذشت و همیشه می‌گفت ناتمام است، من (آقای اشتری) هر وقت نگاه می‌کردم می‌دیدم که تابلو تغییری نکرده و در آن حتی دستی برده نشده بالاخره یک روز در حالی که باز استاد قلم به دست داشت و به تابلو می‌نگریست بدو گفتم: «چرا این تابلو را تمام نمی‌فرمایید؟» گفت: «هرچه می‌سازم می‌بینم چانه‌ی او به چانه‌ی حسین‌قلی‌خان شبیه می‌شود.» من که حسین‌قلی‌خان را دیده بودم، توجه کردم و دیدم که چانه، چانه‌ی خود استاد است نه چانه‌ی حسین‌قلی‌خان، منتهی پدر داغ‌دیده از بس به پسر جوان از دست رفته‌ی خود می‌اندیشید و ذهن او سخت به نقش صورت در خاک شده‌ی پسر معطوف شده همه چیز را به صورت فرزند خویش می‌بیند و حتی چانه‌ی خود را نیز چانه‌ی او می‌پندارد.

من بدو گفتم: «آقا چانه، چانه‌ی خود شماست نه چانه‌ی حسین‌قلی‌خان، چانه‌ی شما به او شبیه نبوده و نیست.»

مرحوم کمال‌الملک پس از شنیدن این مطلب به تاثر تمام قلم را از دست به زمین انداخته گفت: «آقای اشتری راحتم کردید، خیالم راحت شد!»

 

چهارمین فرزندش حیدرقلی‌خان در ۱۳۲۴ شمسی فوت کرد.

ادامه دارد...

 

منبع: منبع: اطلاعات ماهانه، شماره‌ی ۵ (۲۹)، مرداد ۱۳۲۹، ص ۲۰.

نظرات بینندگان