روزنامه کیهان در شماره امروز (چهارنشبه) خود، به شدت به مواضع اخیر آیت الله هاشمی رفسنجانی واکنش نشان داد.
به گزارش سرویس سیاسی "انتخاب"؛ این روزنامه در گزارشی ، سخنان اخیر رییس مجمع تضخیص مصلحت نظام را اینگونه تعبیر کرد:
رفسنجاني دشمني دشمنان را به گردن نظام انداخت/ حمایت غیرشرعی او از جریان فتنههمچنین، حسین شریعتمداری طی یادداشتی به شدت از مواضع اتخاذ شده ی هاشمی انتقاد کرد. وی در این یادداشت هاشمی را به سانسور پاسخ امام و نگرانی از بیان واقعیات متهم کرده است.
مدیرمسئول کیهان همچنین بیان این جمله از هاشمی که "آمریکا قدرت برتر دنیاست" را اینگونه پاسخ داده است: آقاي هاشمي از آمريكا با عنوان «قدرت برتر دنيا»! ياد مي كند كه مخصوصاً با
توجه به رخدادهاي چند سال اخير، چه در برخورد آمريكا با ايران و چه در
برخورد با انقلاب هاي اسلامي منطقه، شكست در عراق و افغانستان و دهها نمونه
ديگر از اين دست، تعجب آور است و فقط به عنوان يادآوري بايد گفت، همين چند
ماه قبل - 13 دسامبر 2011/ آذرماه 90- نشست شوراي راهبردي آتلانتيك در
واشنگتن با صراحت اعلام كرد كه جمهوري اسلامي ايران، آمريكا را از بلنداي
اقتدار 2001 به دره ضعف 2011 كشانده است و اينكه؛ تاريخ به نفع ايران در
حال پيچيدن است و...
متن کامل این یادداشت در پی می آید:
اظهارات آقاي هاشمي رفسنجاني كه در روزهاي پاياني سال 1390 و در ديدار مسئولان فصلنامه مطالعات بين المللي با ايشان مطرح شده و ديروز خبر آن منتشر شده بود، بازتاب گسترده اي در رسانه هاي داخلي و بسياري از رسانه هاي خارجي داشت. درباره اظهارات اخير رئيس محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام اگرچه گفتني هاي فراواني هست ولي در اين مختصر به واكاوي يكي از اصلي ترين آنها كه وارونه نمايي آشكار است و عجيب تر نيز به نظر مي رسد بسنده مي كنيم و باقي به بعد مي گذاريم.
آقاي هاشمي رفسنجاني مي گويد
«من در سال هاي آخر حيات امام(ره) نامه اي را خدمتشان نوشتم، تايپ هم نكردم براي اين كه نمي خواستم كسي بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح كردم و نوشتم شما بهتر است در زمان حياتتان اينها را حل كنيد. در غير اين صورت، ممكن است اينها به صورت معضلي، سد راه آينده كشور شود. گردنه هايي است كه اگر شما ما را عبور ندهيد، بعد از شما عبور كردن مشكل خواهد بود. يكي از اين مسايل، رابطه با آمريكا بود. نوشتم بالاخره سبكي كه الان داريم كه با آمريكا نه حرف بزنيم و نه رابطه داشته باشيم قابل دوام نيست. آمريكا قدرت برتر دنياست. مگر اروپا با آمريكا، چين با آمريكا و روسيه با آمريكا چه تفاوتي از ديد ما دارند؟ اگر با آنها مذاكره داريم چرا با آمريكا مذاكره نكنيم؟ معناي مذاكره هم اين نيست كه تسليم آنها شويم. مذاكره مي كنيم اگر مواضع ما را پذيرفتند يا ما مواضع آنها را پذيرفتيم، تمام است»درباره اين بخش از اظهارات ايشان بايد گفت؛
1- انصاف آن بود كه آقاي رفسنجاني در نقل ماجراي نامه خويش به پاسخ امام راحل (ره) نيز اشاره مي كرد. چرا كه اولاً؛ مذاكره و رابطه با آمريكا يكي از خطوط قرمز حضرت امام(ره) بود كه بارها بر آن تأكيد ورزيده و علت اجتناب از مذاكره و رابطه با آمريكا را نيز به وضوح بيان كرده بودند و ثانياً؛ حضرت امام(ره) به گواهي بينش و منش و آنچه از مواضع و بيانات ايشان در دسترس همگان است، هيچ ابهامي را بي پاسخ نمي گذاشتند مخصوصاً آن كه اين ابهام درباره يكي از اصلي ترين خطوط قرمز تأكيد شده از جانب حضرت ايشان بوده و از سوي كسي مطرح شده باشد كه مسئوليت مهم و حساسي- رئيس مجلس، قائم مقام فرماندهي كل قوا و...- در نظام داشته است. بنابراين كمترين ترديدي نيست كه امام راحل ما(ره) ابهام مطرح شده از جانب آقاي هاشمي رفسنجاني را بي پاسخ نگذاشته اند و سؤال اين است كه چرا آقاي رفسنجاني از پاسخ آن بزرگوار كه به يقين و مانند هميشه، مستدل و منطقي بوده است طفره رفته و به آن اشاره اي نكرده است؟! آقاي رفسنجاني با خاطره نويسي و تاريخ نگاري ناآشنا نيستند و سابقه شناخته شده اي در هر دو عرصه ياد شده دارند و تعجب آور است كه هنوز نمي دانند «نيمه نويسي» بي اعتبارترين نوع تاريخ نگاري و خاطره نويسي است و نشانه نگراني نويسنده و مؤلف از بيان برخي واقعيت هاست! حالا بايد پرسيد كه جناب رفسنجاني از آشكار شدن كدام واقعيت نگران بوده اند كه پاسخ حضرت امام(ره) را سانسور كرده اند؟!
2- آقاي هاشمي رفسنجاني به اين بخش از تاريخ آن روزها نيز اشاره نكرده اند كه در اوايل سال 1369 در حالي كه هنوز يكسال از رحلت حضرت امام(ره) نگذشته بود، آقاي «جيمز بيكر» وزير خارجه وقت آمريكا طي سخناني - 30 فروردين/19 آوريل 1990- اعلام كرد كه آمريكا آماده مذاكره مستقيم با ايران است و 7 روز بعد - 6 ارديبهشت ماه/25 آوريل - آقاي عطاءالله مهاجراني معاون پارلماني آقاي رفسنجاني- رئيس جمهور وقت- در مقاله اي با عنوان «مذاكره مستقيم» كه در صفحه 2 روزنامه اطلاعات همان روز به چاپ رسيد، ايستادگي در برابر كاخ سفيد را «شعارگونه» ناميده و دقيقاً با همان استدلالي كه جناب هاشمي در اظهارات اخير خود مطرح كرده است خواستار مذاكره و رابطه با آمريكا مي شود و نكته در خور توجه آن كه در مقاله خود به گونه اي غيرمنتظره- شايد براي رد گم كردن- به اظهارات چند روز قبل «جيمز بيكر» اشاره كرده و اصرار مي ورزد كه مبادا كساني پيشنهاد ايشان را با پيشنهاد وزير خارجه آمريكا مرتبط دانسته و آن را «يك توطئه و يا فتنه» تلقي كنند. مقاله مهاجراني با توجه به مغايرت آن با ديدگاه بارها اعلام شده حضرت امام(ره) انتقادهاي فراواني را در پي داشت. اما، آقاي مهاجراني كه امروزه پرده ها را كنار زده و آشكارا به انگليس پناهنده شده و با آيپك (لابي صهيونيست ها) و MI6 (بخش اطلاعات خارجي اينتلجنت سرويس انگليس) همكاري نزديك دارد، برنظر خود اصرار مي ورزد و نهايتاً؛ رهبر معظم انقلاب در يكي از سلسله بيانات خويش به اين ماجرا پايان مي دهند كه شرح آن خواهد آمد.
اكنون اين پرسش مطرح است كه چرا جناب رفسنجاني به اين رخداد مهم و معروف تاريخي كمترين اشاره اي نكرده اند؟! شايد- فقط شايد- به اين علت كه اگر به رخداد ياد شده اشاره مي كردند چاره اي جز آن نداشتند كه نظرات مستدل مطرح شده از سوي رهبر معظم انقلاب را نيز مانند پاسخ حضرت امام(ره) ناديده بگيرند! كه در اين حالت، دو پرده پوشي پي درپي سؤال برانگيز بود! و اما پاسخ حضرت آقا به اندازه اي روشن و مستدل بود كه اگر به آن اشاره مي كردند در هيچ يك از اذهان واقع نگر و مردم دوست، جايي براي پيشنهاد مذاكره و رابطه با آمريكا باقي نمي ماند. نظر آن روز آقا كه نظر امروز ايشان و همان نظر ديروز حضرت امام(ره) است و از بلنداي دلسوزي حكيمانه براي مردم و صيانت از اسلام و منافع ملي مطرح شده است را در بند بعدي بخوانيد و خود درباره آن قضاوت كنيد.
3- حضرت آقا در سخنان آن روز خود فرمودند؛
«و اما مسئله اي كه اين روزها در سطح جمعي از اهل فكر و اهل نظر در جريان است، مذاكره كردن و مذاكره نكردن است... من معتقدم، آن كساني كه فكر مي كنند ما بايد با رأس استكبار- يعني آمريكا- مذاكره كنيم، يا دچار ساده لوحي هستند، يا مرعوبند. من بارها اين نكته را عرض كرده ام كه استكبار، بيش از اين كه نان قدرت و توانايي خودش را بخورد، نان هيبت و تشر خودش را مي خورد. اصلاً استكبار، با تشر و ابهت و شكلك درآوردن و ترساندن اين و آن، زنده است. مذاكره، يعني چه؟ صرف اين كه شما برويد با آمريكا بنشينيد حرف بزنيد و مذاكره كنيد، مشكلات حل مي شود؟ اين طوري كه نيست. مذاكره در عرف سياسي، يعني معامله، مذاكره با آمريكا، يعني معامله با آمريكا. معامله، يعني داد و ستد؛ يعني چيزي بگير، چيزي بده تو از انقلاب اسلامي، به آمريكا چه مي خواهي بدهي، تا چيزي از او بگيري؟ آن چيزي كه شما مي خواهيد به آمريكا بدهيد، تا در مقابل از او چيزي بگيريد، چيست؟ ما چه مي توانيم به آمريكا بدهيم؟ او از ما چه مي خواهد؟ آيا مي دانيد كه او چه مي خواهد؟ «و ما نقموا منهم الا ان يومنوا بالله العزيز الحميد». والله كه آمريكا از هيچ چيز ملت ايران، به قدر مسلمان بودن و پايبند بودن به اسلام ناب محمدي(ص) ناراحت نيست. او مي خواهد شما از اين پايبنديتان دست برداريد. او مي خواهد شما اين گردن برافراشته و سرافراز را نداشته باشيد؛ حاضريد؟»اكنون بايد از آقاي هاشمي رفسنجاني پرسيد در پروژه پيشنهادي مذاكره و رابطه با آمريكا- و به قول حضرت آقا معامله با آمريكا!- چه «بهايي» را براي پرداخت در نظر گرفته ايد و در مقابل آن چه متاعي را از آمريكا انتظار داريد؟! آيا جز اين است كه آمريكا به اعتراف بارها اعلام كرده خود، بيشترين ضربه را از اسلام ناب محمدي(ص) كه ظلم ستيز و استقلال طلب است دريافت كرده است؟! و به هيچ چيز غير از بازگشت به دوران غارتگري گذشته در ايران نمي انديشد؟! و در مقابل به شما همان را خواهد داد كه به شاه و حسني مبارك و بن علي و علي عبدالله صالح داد!
4- آقاي هاشمي مي گويد «معناي مذاكره با آمريكا اين نيست كه تسليم آنها شويم. مذاكره مي كنيم اگر مواضع ما را پذيرفتند، يا ما مواضع آنها را پذيرفتيم، تمام است»!
ظاهراً جناب رفسنجاني فراموش كرده اند كه آمريكا، مذاكره را فقط براي مذاكره مي خواهد و نه حل و فصل مسائل طرفين. چرا كه درگيري ما با آمريكا از ماهيت دو طرف ريشه مي گيرد و مادام كه ما در حاكميت بر اسلام ناب و ظلم ستيز تكيه داريم و آمريكا بر خوي استكباري خود تأكيد مي ورزد اين درگيري ادامه خواهد داشت و تنها در دو حالت خاتمه مي يابد. يا ما- نستجيربالله- از اسلام در حاكميت دست بكشيم - يعني همان كه آقا اشاره فرمودند- و يا آمريكا خوي استكباري خود را رها كرده و به قول حضرت امام(ره) «از خر شيطان پايين بيايد».
بنابراين، وقتي مسئله فيمابين با مذاكره قابل حل نيست بايد ديد آمريكا مذاكره را براي چه مي خواهد و چرا اينهمه برآن اصرار مي ورزد؟! پاسخ بسيار روشن و خالي از ابهام است، آمريكا مذاكره را براي ارائه به نهضت هاي اسلامي و مخصوصاً اين روزها براي ارائه به انقلاب هاي اسلامي منطقه مي خواهد و به محض آن كه با آمريكا پاي ميز مذاكره بنشينيم، اين نشست را فاكتور كرده و به همه ملت هاي مسلمان و انقلابي مي فروشد كه «اگر الگوي نهضت و حركت ضد استكباري و ضد استبدادي شما انقلاب اسلامي ايران است، ايران نيز در نهايت چاره اي جز كنار آمدن با آمريكا نداشته است»! و به قول قيصر «همه راهها به رم ختم مي شود».
جناب هاشمي! اين نكته بديهي تر از آن است كه از نگاه حضرتعالي پنهان مانده باشد. شما كه اهل مطالعه و رصد اخبار هستيد به يقين گزارش هاي منتشر شده از سوي مراكز استراتژيست آمريكا طي چند سال اخير را ملاحظه كرده ايد و مثلاً از گزارش اخير «مركز تحقيقات كنگره آمريكا» باخبريد كه تأكيد مي كند «حضور ايران در پاي ميز مذاكره بي آن كه چيزي رد و بدل شده و امتيازي داده يا گرفته شود مي تواند تحولات اسلامي منطقه خاورميانه و شمال آفريقا را، تحت تأثير قرار داده و نهايتاً متوقف كند».
5- آقاي هاشمي از آمريكا با عنوان «قدرت برتر دنيا»! ياد مي كند كه مخصوصاً با توجه به رخدادهاي چند سال اخير، چه در برخورد آمريكا با ايران و چه در برخورد با انقلاب هاي اسلامي منطقه، شكست در عراق و افغانستان و دهها نمونه ديگر از اين دست، تعجب آور است و فقط به عنوان يادآوري بايد گفت، همين چند ماه قبل - 13 دسامبر 2011/ آذرماه 90- نشست شوراي راهبردي آتلانتيك در واشنگتن با صراحت اعلام كرد كه جمهوري اسلامي ايران، آمريكا را از بلنداي اقتدار 2001 به دره ضعف 2011 كشانده است و اينكه؛ تاريخ به نفع ايران در حال پيچيدن است و...
گفتني است مقايسه آمريكا با چين و روسيه و انگليس هم قياس مع الفارق است زيرا درگيري اصلي ايران اسلامي با آمريكا بوده و هست و ديگر كشورهاي مورد اشاره در اظهارات آقاي رفسنجاني نه سابقه اي قابل قياس با آمريكا در برخورد با ايران داشته و دارند و نه از رابطه و مذاكره در پي رسيدن به اهدافي هستند كه آمريكا دنبال مي كند بنابراين رابطه و مذاكره با آنها مي تواند در چارچوب عزت و حكمت و مصلحت صورت پذيرد و چنانچه وارد فازي نظير آمريكا شوند- كه نمي توانند- به يقين با برخورد مشابهي از سوي ايران اسلامي روبرو خواهند شد.
6- و بالاخره، اگرچه در اين باره گفتني هاي فراوان ديگري نيز هست ولي وجيزه پيش روي را با اشاره به بخشي از اظهارات رابرت گيتس -وزير دفاع پيشين آمريكا- در كنگره خاتمه مي دهيم. گيتس در پاسخ به علت ناتواني دولت بوش در مقابله با ايران اسلامي مي گويد «مشكل بزرگ ما با ايران آن است كه به ما احتياجي ندارد تا امتيازي از ما بخواهد و كسي كه امتيازي از شما نخواهد، امتيازي هم به شما نخواهد داد.»
اول اينكه سخنان آقاي هاشمي درباره ابرقدرت بودن آمريكا مربوط به حدود 23 سال پيش از ولي حاج حسين از سال 2011 و چند سال قبل از آن سخن مي گويد
دوم اينكه ايشان به آقاي هاشمي در مورد پاسخ امام به آن نامه گير داد در حالي كه خودش نيز پاسخ را در وجيزه اش ننوشت و بجاي آن سخنان رهبري را قرار داد.
سوم اينكه ايشان رابطه با روسيه و چين را معامله نمي داند بالاخره رابطه با هر كشوري معامله است كه منافعي برا ي هر دو طرف دارد و الا چه نيازي به رابطه با چين و روسيه ؟!!
دمت گرم
کارت درسته
بارك الله فيك به اين استدلال . كاش بيشتر جواب اين مرد را ميدادي، خوشم اومد هموطن
مگرنمیداندآن امام عزیز فرمودند(نهضت زنده است چون هاشمی زنده است)
---- یک سئوال از آقای شریعتمداری کیهان:
اون زمان که دشمنان این ملت توسط جیره خواران منافق در صدد ترور هاشمی و سایر فرزندان روح الله از جمله همین سعید حجاریان مادر مرده بودند حضرتعالی کجا بودی و اگر اینقدر کاسه ات داغ تر از آش است و بقول حضرت امام کاتولیک تر از پاپ هستی چرا یه سنگی هم به طرف تو پرتاب نکردند؟
تو کی هستی که به خودت اجازه میدی به محبوب دل یک ملت ، در ظاهر انتقاد و در باطن جسارت کنی؟
جمعش کن آقاجان.شرم هم خوب چیزیه.
و اما حضرتعالی انتخاب جان..امانتدار باش.نظریات مردم را نگذار تو جیبت و منتشر کن.
بله !...
ای بابا....
نتيجه سياست فعلي اقتصاد كشور را فلج كرده گراني بيداد مي كند همين جوري ادامه بديم وضع بمراتب بدتر مي شود براي آن هم نظري داري؟
كره جنوبي هم با امريكا رابطه دارد ولي كره شمالي ....
يه نگاه به كره شمالي بكنيد يه نگاه به كره جنوبي
چرا مسایل را با هم قاطی پاطی می کنی و تحویل ملت می دهی. فکر می کنی مردم .... و قدرت تفکیک مسایل را ندارند.
این سخنان آقای مهاجرانی هیچ گاه از سوی هیچ نهادی تکذیب نشد.
""انگليس سابقه اي قابل قياس با آمريكا در برخورد با ايران ندارد (!) و از رابطه و مذاكره در پي رسيدن به اهدافي نيست كه آمريكا دنبال مي كند (!) و بنابراين رابطه و مذاكره با انگليس مي تواند در چارچوب عزت و حكمت و مصلحت صورت پذيرد. ""
از انتخاب تقاضا داريم سابقه دشمنی روسيه و انگلیس با ايران را برای ياآوری نویسندگان کیهان هم که شده به صورت گزيده چاپ کند.
چند در صد از مردم با نظرات و تحلیل های ایشان در خصوص
مسایل داخلی کشور و مسایل بین المللی موافق و همراه هستند ، آیا تیراژ روزنامه کیهان که از دویست - سیصد هزار اوایل انقلاب بعد از سی و سه سال به یک سوم کاهش پیدا کرده خود نوعی رفراندوم نیست ؟
کسانی که دم از مذاکره با آمریکا میزنند یا از الفبای سیاسی چیزی نمیدانند و یا الفبای غیرت را خوب ننوشتهاند.
تحویل بگیرید
تازه جنوب ایران رو هم در زمان جنگ جهانی اول و دوم اینگیلیسیها نبودند که ! امریکاییها اشغال کرده بودند !
. . . . بازم بگم ؟ بگم ؟؟
جناب آقای شریعتمداری شما چرا برای تآیید نظر خود از گفته ها و نظریات آمریکاییها دلیل می آورید مگر نظرات شما با اونا یکی است؟ هر چی که آمریکاییها گفتند و پیش بینی کردند،دلیلی بر درستی آنها نیست
اگر پيشينه تاريخي مدنظر باشه، روسيه كه وضع وخيم تري داره، چون قسمتهايي از خاك ايران رو جدا كرده...
ما بايد با مقتضيات زمان تصميم بگيريم و مبنا منافع ملي باشد
انتظار داشتم سنجیدیه تر و دقیق تر نقد کنید.
استدلال نچسب
آسمان ریسمان بستنهای نچسب
ارجاع های نچسب
...
در ضمن حرفای اقای هاشمی چه ربطی به حمایت غیر شرعی او از فتنه داشت؟ من متوجه نشدم!
گفتني است مقايسه آمريكا با چين و روسيه و انگليس هم قياس مع الفارق است زيرا درگيري اصلي ايران اسلامي با آمريكا بوده و هست و ديگر كشورهاي مورد اشاره در اظهارات آقاي رفسنجاني نه سابقه اي قابل قياس با آمريكا در برخورد با ايران داشته و دارند و نه از رابطه و مذاكره در پي رسيدن به اهدافي هستند كه آمريكا دنبال مي كند
یعنی کشورهای مثل انگلیس و بویژه روسیه سابقه ای به مراتب سیاه تر از امریکا در نزد ملت ایران ندارند؟؟؟؟ واقعا از این آقا با این همه اطلاعات تاریخی حداقل ذکر این جمله جای تعجب دارد.
بخدا معنی خوبی برای شما نداره!
راستش اصلا آقای شریعتمداری رو نمیشناسم ولی حرفهاییکه میزنن رو نمی تونم قبول کنم چون مدام از مردمی حرف میزنه که نامرئی هستن!یا همه چیز رو به نفع خودشون و اطرافیانشون تفسیر میکنن و کلا تو دنیا ایشون و دوروبری هاشون فقط خوبن و ماشاءالله از همه چی هم خبر دارن!!!!!
ملتفت شدی جانم!
بد نیست انتخاب تحلیلی بر این ادبیات داشته باشد !
معنی!؟
سرکوب مشروطه خواهان،تصرف ایران،به گلوله بستن حرم،به توپ بستن مجلس و... همه اش کارآمریکاست اسنادش هم موجوده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تازه شاید شنیده باشید که بازیه کامپیوتری ترکمن چای را هم درست کردن
این حاج حسین دیگه قابل ترحم شده !!
البته فکر نکنم این نظر را منعکس کنید.
به نظر ميرسد ايشان به پاكي و انساندوستي و درستي و صداقت و اين قبيل صفات ممتازه چين و روسيه و انگلستان ايمان كامل دارند؟؟؟ در حاليكه اگر به تاريخ رجوع بفرمايند حتما برايشان تاريخ ايران در زمان قاجاريه كه بسيارى از شهرها و ايالات ايران توسط روسيه عزيز و پاك و انسان دوست از مام ميهن جدا شدند و قراردادهاى ننگين ديگر را حتما به خاطر خواهند آورد.
چرا راه دور بريم جناياتي كه روسيه يا شوروي آن زمان در افغانستان مرتكب شدند كم از جنايات امريكا در ويتنام نيست،يا همين چين ، كشور عزيز و دوست و برادر؟؟؟
در گذشته و حال حاضر چه جناياتي در كشورهاهمجوار خود مانند بوتان و تبت مرتكب شده و ميشود!!!
تكليف انگلستان هم كه مشخص است!!!
....و چين هم با اين صادارات كالاها ، اجناس و خودروهاِ سنگين و سبكش ملت ايران را در تصرف خودش در آورده و كم هموطناني نيستند كه به دليل استفاده از اين اقلام جانشان را از دست داده اند و يا جان كسي را گرفته اند!!!( به عنوان نمونه كاميونهاى howo ... و خيلي اقلام ديگر؟؟؟
شايد هم آقاي شريعتمداري وقت مطالعه تاريخ و يا بررسي خيلي از چيزهاي ديگر را ندارند ...!!!
دشمنی ما به غرب به ضرر ملت وکشور ماست وبه نفع چین و روسیه.
حاج حسین تو در سانسور ید تولایی داری از هاشمی دفاع نمیکنم اما یادمان نمیرود که روزی که صانع ژاله را مصادره کردی حتی اسمش را بلد نبودی