پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سلام . درهفته ای که گذشت داماد آقای رییس جمهور طلوع و غروبی زودهنگام در موسسه استاندارد داشتند و بیکاران عزیز بجای غاز چرانی به گوسفند چرانی اعمال قانون شدند و یکی از نامزدهای انتخاباتی مجلس افشا کرد که جریان انحرافی کمک کرده هزار گوساله وارد کشور شود و اوغلو به تهران آمد و خیابان گردی هم از لیست طویل تفریحات جوانان خارج شد و یک تخلف 4000 میلیارد تومانی دیگر کشف شد ، مبارک در نزدیکی های چوبه دار قرار گرفت ، پرسپولیس با دنیزلی هم باخت ، به گفته جناب آقای دکتر احمدی نژاد در دومین نشست انتخاباتی اش قرار شده سال 1404 اول شدن ایران در دنیا را ملاک قرار گیر چون الان در منطقه اول هستیم و در پایان قرار شده "میرحسن موسوی" در انتخابات آینده ریاست جمهوری نامزد احتمالی حامیان دولت باشد .
شیرین ترین ها :
1- اشتغال گوسفندی
آقای داریوش خان قنبری
نماینده مردم ایلام در نامهای به دکتر احمدینژاد که اخیراً در دور چهارم سفرهای استانی به ایلام تشریف برده بودند ، مدعی شده که رییس جمهور به جوانان این استان توصیه کرده اند که با گوسفند خودشان را مشغول کنند : " در دور سوم به جوانان بیکار توصیه نمودید که چند راس گوسفند تهیه کنند و از این طریق خود را مشغول نمایند. "
بله حالا شما ، ما ، هرکی ! خودش رو بگذاره جای اولیای محترم جوانان جویای کاری که در مواردی هم کاغذ پاره بی ارزشی را بدست دارند و حالا باید در تحول اقتصادی بروند دنبال گوسفند چرانی . جان خودتان به شما برنمی خورد ؟ اینها کنار . اول اینکه ؛ 1000 متر زمین که خبری نیست ، اگر قرار باشه جوانان عزیز بروند گوسفند بخرند کجا نگهداری کنند ؟ زندگی شهری با آپارتمان نشینی ارتباط مستقیم پیدا کرده ، حالا اگر در یک مجتمع 10تا جوان بیکار باشد ، شما به آن آپارتمانی که در آن چند راس گوسفند بازای هر بیکاری نگهداری می شود چه می گویید ؟
دوم اینکه ؛ جوان بیکار پول نداره ، پول داشت می رفت تو صف سکه الان یه چند صددرصدی سود می کرد ، پس پول چی ؟ بله ! درست حدس زدید . وام! وام خرید گوسفند در قالب طرح های مختلف برای بیکاران با ضامن معتبر ، البته اگر ضامنش فروشنده گوسفند باشد چه بهتر!
سوم اینکه ؛ غافلید از آینده نگری این طرح که این گوسفند نه تنها نیاز شما را به کلسیم روزانه مرتفع می سازد که با توجه به هدفمند سازی و گران شدن استفاده از محصولات برقی ، جوانان محترم می توانند گوسفندانشان را برای کوتاه کردن چمن پارک ها و ورزشگاهها اجاره بدهند .
چهارم اینکه : قیمت یک لیتر شیر همین گوسفندی که دارید مدیریت می کنید از یک لیتر بنزین بیشتره و به این ترتیب در آینده ای نه چندان دور با دلار هم برابری می کنه و شاید کم کم و با افزایش بهره مندی جوانان از این طرح هر دلار با یک لیتر شیر گوسفند شما قابل معامله بشه.
پنجم هم اینکه : خود گوسفند هم با طلا برابری می کنه و همین گوسفند اگر درست مدیریت بشه کم کم بازار ارز و طلا رو تحت تاثیر مستقیم خودش قرار میده .
دیدی آقای قنبری ، همینجوری یه چیزی میپرونی اذهان مردم شهر رو تشویشی می کنی ، با این گوهر افشانی های ما روشن شدید که ؟ دیدید فکر می کردید 2.5 میلیون شغل ایجاد نمیشه ! این طرح برای بیش از 4-5 میلون نفر شغل ایجاد میکنه . عذرخواهی کنید آقا ، مردم رو هم توجیه بفرمایید.
2- گاوهای وارداتی
بله در خبر اول بحث کار و گوسفند بود ، خبر دوم از واردات گوساله صحبت کرده . ما که اندکی غور کردیم ، به این نتیجه رسیدیم که : احتمالاً این دو تا بحث یه ارتباطی باید با هم داشته باشند . از اونجا که جامعه به 10 دهک تقسیم شده و دهک های بالا هم پولدارترند و هم پولدارتر! پس اگر بیکاری در اون طبقات بوجود بیاد طرف که میره بانک برای دریافت وام گوسفند داری ( همون خود اشتغالی سابق ) چون جزو دهک های مایه دار تشریف دارند باید تقاضای وام گاو بدهند . خوب این چون وارداتیه ، ثبت سفارش می خواد ، نیاز به اطلاع از قوانین LC و از این جور چیزا داره ، هم کم وارد میشه و هم گرون تره ! مزایاش هم که بالا عرض کردیم ، فقط این دو تا چند برابر بیشتره .
یه مزیت مشترک هم دارند و اون اینکه : اختلاس مختلاس توی این سرمایه گذاری انجام نمیشه ، نه در احتکار دام و نه در نگهداری و عدم تخصیص وام ، چرا که دام مربوطه تلف میشه !
جسور ترین ها :
1- مسئولین بازار ارز و طلا
یه مدتیه یکی از جسورترین مدیران کشور در بخش مالی و بلاخص بانک مرکزی چنان جسورانه نرخ ارز را کنترل می کنند که کنترل سرعتش از ارز بیشتر شده و بجای اینکه کنترل ارز انجام بشه این ارزه که داره هممون رو کنترل میکنه و هر کس به هر طریقی با اداها و ناز و کرشمه این ارز عزیز مورد عنایت قرار می گیره .
تمام اینها یکطرف ، اون عزیزانی هم که تا میری چیزی ازشون بخری صادقانه ! می گن ارز گرون شده ، دیروز تازه جنس برامون اومده و متاسفانه یه 40 درصدی افزایش قیمت داشتیم و شما هم که می دانی جنس دیروز وارد نشده و گویا تنها حباب ارز در مغازه یا فروشگاه یا سازمان این آقا ترکیده ، نه تنها حرفی برای گفتن نخواهی داشت که باید دست کنی در جیب مبارک و به اجبار مبلغ درخواستی ایشون رو تقدیم کنی بازم همون طرف!
از این عزیزان هم عاجزانه درخواست می کنیم حالا که حوصلمون از خودمون در بسیاری موارد سر میره و عزیزان متولی اقتصاد هم با بخشنامه به دلار دستور میدند ارزان شود ولی همین بخشنامه حتی در صرافی بغل گوش آقایان هم مورد توجه قرار نمی گیرد ، انصاف را در مواجهه با مشتریان مستقیم و غیر مستقیم خود ، یعنی همین مردم! به جد رعایت فرمایند. چرا که این ایام می گذرد و آنچه خواهد ماند یادی است از همین رفتار شما !
2- اینترنت ملی
در خبرها آمده بود :
اینترنت ملی امسال راه اندازی می شود . این وجود ساده و خوب و نجيب ، همون اینترت عزیز ، حالا دچار شده ، دچار تنگناهاي عجيب و با توجه به اینکه قسم به هر نسیم و باد ، دوسش داریم خیلی زیاد هر مطلب مرتبط با اون برامون مهمه و مهمتر از همه اینکه هم قراره ملی بشه یعنی اینترانت و هم اینکه
1374 نفر ، نه یک نفر ، نه دو نفر ! درخواست کردند این "گوگل" بی ادب هم فیلتر بشه و خلاص! 470 نفر هم درخواست فیلتر "یاهو" را ارائه داده اند و انتظار می رود هرچه زودتر بساط این دو تارنمای بیگانه از www های ما جمع شود!
آقایان ، دانشمندان ، بزرگواران ؛ اینترنت می دونید چیه ؟ می دونید یه دانشجو ، یه محقق چقدر در روز به موتورهای جستجوگر نیاز پیدا می کنه ؟ و می دونید 1374 نفر یعنی چند نفر ؟ اگر اینقدر رای کاربران در اینخصوص مهمه ، بفرمایید یه اعلام عمومی بکنید تا تمام کاربران در خصوص این دو موتور جستجوگر نظر بدهند. لطف کنید در این موارد که مستقیم با امورات روزانه کاربران مرتبط است ، نظر اونها رو پیش از اعلام این فرمایشات بپرسید.
البته یه موردی هم هست برای افزایش سرعت به این طریق عمل نکنید ها :
سه تا پسر درباره پدرهایشان لاف می زدند:
اولی گفت: «پدر من سریعترین دونده است. اون می تونه یک تیر رو با تیرکمون پرتاب کنه و بعد از شروع به دویدن، از تیر جلو بزنه.»
دومی گفت: «تو به این میگی سرعت؟ پدر من شکارچیه. اون شلیک میکنه و زودتر از گلوله به شکار میرسه.»
سومی سرشو تکون داد و گفت: «شما دو تا هیچی راجع به سریع بودن نمی دونید. پدر من کارمنده. اون کارشو ساعت 4:30 تعطیل میکنه اما 3:45 تو خونه است!»
کمی به محتوا هم در این اینترنت پر سرعت ملی توجه کنید ، نکنه کارمون رو مثل پدر بچه سومیه انجام بدیم.
3- آقای خورشیدی
این جناب خورشیدی ، داماد هستند دیگه ، بله ! ایشون خورشید اقبالشون یکهو طلوع کرد و زود هم غروب کرد. اونهم یک غروب زمستانی که از غروب پاییزی غم انگیزتر و سرتر هم هست. البته چون همون دم دمای طلوع ، خورشید گرفتگی رخ داد زیاد ناراحت کننده نبود . ناراحت کننده اونجاست که آیا می دانست حقوق استاندارد چقدر بوده ، زیاد یا کم ؟ اما به هر حال حقوق بوده و پول هر کجا و هرچقدر دوست داشتنیه و در از دست دادنش شاعر چنین می فرماید که : رفتي به جيب غير و شدي غايب از نظر ، «اي غايب از نظر، به خدا مي سپارمت»!
اما یه صحبتی با عزیزانی که واقعاً در حق ایشون نامردی فرمودند :
برادران اولاً کار بدی کردید. آدم حکمی رو که بهش میدن کلی با شور و حال دنبال برنامه و هدفگذاری های جدید میره ، یک عالمه طرح مدیریتی جدید برای خودش تعیین میکنه که یکهو می خوره تو برجکش که اشتباهی بود ، ممنون ! سرکار قبلی! حالا شما داماد هم باشی که بد تر . چش تو چش میشید . شما فکر کن هم داماد باشی و هم خورشیدی . چقدر وقت غروب از این نیمکره دلت می گیره !
والسلام