این روزها واژه «کودک ناسازگار» را زیاد می شنویم . درواقع تعداد والدینی که از رفتارهای کودک خود به سطوح آمده و او را بدترین کودک بین فامیل و دوستان می دانند کم نیست. اما آیا این درست است که همیشه کودکان را مقصر بدانیم و از روش های تربیتی و رفتاری خود غافل باشیم؟ شاید بد نباشید گاهی پیکان انتقادات را به سمت خود بچرخانیم.
به گزارش سرویس خواندنی های انتخاب، ترمیم روابط با کودکان گاهی بسیار پیچیده تر از روابط بین بزرگسالان است. کودکان روحیه ای حساس و شکننده دارند و در عین حال بسیار باهوشند. این بزرگسالان هستند که باید تلاش کنند ضمن در دست گرفتن مهار روابط خود با کودک، حسی مثبت و شاد برای فرزندشان ایجاد کنند. اما اگر شما نیز اخیرا با مشکلاتی در خصوص کودکتان رو به رو شده اید 6 قانون رفتاری ما را مطالعه کنید:
بچه ها را در چارچوب های خشک قرار ندهید
بسیاری از والدین تصور می کنند زمانی نمونه هستند که کودکانشان را در انواع و اقسام کلاس ها ثبت نام کنند. بر همین اساس است که کودک خود را در کلاس های متعدد از ورزش تا زبان، آن هم به شکل فشرده ثبت نام می کنند.
اما در این میان بسیاری از والدین فراموش می کنند که کودک ساعاتی را برای استراحت، بازی و سرگرمی های دلخواهش نیاز دارد. کودکانی که زمان کمتری برای آزادی فردی دارند اغلب از خلاقیت پایین تر و ادراک احساسی و شناختی ضعیف تری برخوردارند.
به جای کودکتان تصمیم نگیرید
بچه ها نیاز به حس استقلال دارند و این دقیقا وظیفه والدین است که به کودکان برای دستیابی به این حس کمک کنند. والدین می توانند این حس را تشویق کنند با دادن فرصت برای تصمیم گیری های فردی کودکان را مستقل بار بیاورند. متاسفانه والدینی که مرتب کودک را سرکوب می کنند این حس را از بین می برند.
اجازه دهید کودک خودش در مورد انتخاب غذا، میوه، لباس، رنگ مدادها، نوع گل سرها یا مدل کفش و کیف هایش تصمیم بگیرد. به او نشان دهید برای نظراتش احترام قائلید.
برای مثال به جای این که به او بگویید باید سیب بخوری از او بپرسید : "سیب دوست داری یا گلابی ؟" ، به جای این که به او بگویید باید پیراهن آستین بلندت را بپوشی به او بگویید: "آیا پیراهن آستین بلند راه راهت را می خواهی یا پیراهن قرمزت را" ؟
بیش از حد به جزئیات نپردازید
گاهی توجه بیش از حد والدین به جزئیات نتیجه ای معکوس در پی خواهد داشت. برای درک بهتر این موضوع شاید بهتر است به روز اول مدرسه و یا روزهایی که کودک به اردو می رود اشاره کنیم. اغلب والدین در چنین روزهایی به دنبال بهترین کیف، کفش، لوازم تحریر و یا خوراکی ها هستند، در حالی که کودک در روزهای اینچنینی بیش از این موارد به دلگرمی و آغوش پر محبت والدین نیاز دارد.
گاهی کودکان نیاز به صحبت کردن و بیان احساسات خود دارند و این موضوع مهم تر از دیگر جزئیات است.
در ستایش و تشویق کودک اغراق نکنید
بله! درست است که در بسیاری از کتب روانشناسی تاکید می شود برای تقویت خودباوری کودک، لازم است گاهی از او تعریف کنیم. اما باید دقت کنیم که این «گاهی» ، تبدیل به «همیشه» نشود. بهتر است وقتی کودکتان از تلاش های خود نتیجه ای مثبت گرفت او را تشویق کنید. تشویق و ستایش بیش از حد کودک نه تنها او را شرطی می کند، بلکه به سمت تنبلی سوق می دهد.
اگر مایلید کودک خود را همیشه تشویق کنید بهتر است از کلمات همدلانه استفاده کنید تا تشویقی . مثلا بگویید: " چقدر خوب که تلاش می کنی، ادامه بده."
تفاوت دو واژه «حادثه» و «اشتباه» را به کودکتان بیاموزید
قرار نیست کودکان همیشه بی نقص باشند. حطا و اشتباه بخشی اجتناب ناپذیر از رشد کودک است. اما فراموش نکنیم که کودک باید بداند چه زمانی خطا و اشتباه کرده و چه زمانهی بی گناه است. برخی والدین عادت دارند با کوچکترین حادثه ای کودک را به باد انتقاد بگیرند و برخی دیگر همه اشتباهات کودک را حادثه در نظر گرفته و سکوت می کنند.
کودک باید یاد بگیرد حادثه ای مثل افتادن لیوان از دستش نیازی به تنبیه ندارد چرا که غیرارادی بوده، اما اگر چندین لیوان را عمدا و با لجبازی روی زمین بیندازد در حال انجام رفتار اشتباه است و ممکن است از سوی والدین بازخواست شود.
وقتی کودک این مرزها را درک کند بهتر می توان روی تربیت او کار کرد.
تا حد امکان کمتر فریاد بزنید
فریاد زدن سر کودک یکی از بدترین روش های تربیتی است که عوارض متعددی در پی خواهد داشت؛ تقلید کودک از شما و فریاد زدنش سر عروسک ها یا دوستان و خواهر یا برادر کوچک تر یکی از ساده ترین اتفاقاتی است که می تواند در صورت فریادهای مکرر شما رخ دهد.
اگرچه قرار نیست والدین مثل روبات ها همیشه رفتاری عادی داشته باشند اما تا حد امکان سعی کنید فریاد زدن را به حداقل برسانید. وقتی شما عادت کنید مرتب سر کودک داد بزنید، او هم کم کم یاد می گیرد پشت این دادها هیچ خبری نیست و کنترل امور کم کم از دستتان خارج می شود.
*رویا پاک سرشت
*کارشناس روانشناسی
این روزها اغلب کودکان تلفن همراه دارند. اما این موضوع واقعا به صلاحشان است و یا برای آنان و خانواده هایشان مفید است؟