بسیاری از پژوهشگرانی که در حوزه آزارهای جنسی و خشونت های این حوزه مطالعه می کنند بارها با اجرای سکوت دختران در برابر آزارگرها رو به رو شده اند.اما پرسش این است که چرا دختران و به ویژه دختران نوجوان سکوت می کنند؟
به گزارش سرویس خواندنی های انتخاب به نقل از بیزینس اینسایدر، هدر هولوکا استاد جرم شناسی و جامعه شناسی، مطالعاتی گسترده انجام داده تا دلایلی برای این سکوت پیدا کند.
هولوکا توضیح می دهد که چگونه نوجوانان درباره خشونت جنسی فکر می کنند و در مورد آن تجدید نظر می کنند.بر اساس مطالعات وی به نظر می رسد دختران نوجوان و کم سن و سال تصور می کنند اگر در مورد مشکلات خود صحبت کنند، هیچکس حرفشان را باور نمی کند. وی اخیرا در گفتگو با هالی سوانسون، به برخی ابعاد این ماجرا پرداخته است:
من می دانم که تنوع زیادی در میان واکنش های نوجوانان به تجاوز یا انواع خشونت و آزار جنسی وجود دارد، اما در کل، چه می دانیم ؟ واکنش دختران در برابر این ماجرا چیست؟
آنچه ما می دانیم این است که نوجوانان اغلب در مورد خشونت جنسی در زندگی خود به همان شیوه ای به آن می نگرند که بزرگسالان هنگام قربانی شدن فکر می کنند. من مشاوره های زیادی را با پسران و دختران انجام داده ام، اما دختران به طور خاص درباره آزار و اذیت جنسی و آزار جنسی به عنوان بخشی از زندگی خود صحبت می کنند، که چندان عجیب تلقی نمی شود. درواقع تکرار پذیر بودن برخی رفتارها در جامعه باعث شده برخی دختران اساسا از خشونتی که علیه آنان اعمال شده مطلع نباشند.
آنها چگونه می توانند آن را به صورت طبیعی ببینند؟
شاید عادی بودن برخی رفتارها و آزارهای جنسی از دید دختران به مشکل عدم گفت و گو و مایل نبودنشان به ابراز ناراحتی باز گردد. آنچه که من می گویم این است که زبان مورد استفاده برای گفتگو در مورد آن در فرهنگ های مختلف متفاوت است. برخی از فرهنگ ها به آنها می گوید که این همان چیزی است که مردان می توانند از زنان یا دختران انتظار داشته باشند. ما این چیزها را به صورت تعاملی دریافته ایم . فرهنگ به ما می گوید چه رفتاری غلط و چه رفتاری درست است.
آنها پیام هایی از دوستان، خانواده و رسانه ها دریافت می کنند که می گویند: "این ها راه هایی هستند که ما در آن تعامل می کنیم. این تعاملات بین کودکان تقویت شده است، اما بیشتر زبان آنها از فرهنگ اطراف آنها دریافت شده است.
افزون بر این هنگامی که ما چرخه های خبری داریم که به خشونت جنسی مربوط می شوند، نمی توانید بچه های خود را از آن محافظت کنید.
در تحقیقات من، زنان جوان زیادی بودند که سعی داشتند خود را دلداری دهند و تصور کنند برخی حرکات مثل لمس شدن از سوی مردان عادی است. یک دختر 11 ساله به یک مصاحبه کننده گفت که او مجبور شده است رابطه جنسی اجباری با پسر همسایه را تحمل کند چون فکر می کرد این موضوع به رابطه اجباری و تعرض ارجحیت دارد. این یعنی عدم اطلاعات کافی نوجوان از حق انتخاب و حقوق مدنی .
کلیه این تجربیات به طور کلی به هر کسی که در موقعیت اقتدار قرار دارد به هیچ وجه گزارش نشده است؛ زیرا آنها این کار را برای همه انجام می دهند - گاهی اوقات اتفاق می افتد "یا" ما فقط با آن برخورد می کنیم ". زنان جوان به طور مداوم یاد می گیرند
ما در مورد میزان علائم این نوع خشونت ها در میان جوانان چه می دانیم؟
بچه های نوجوان علائمی را به خانواده نشان می دهند، اما همه خانواده ها واکنش یکسان ندارند. برای مثال علائمی مثل تغییرات احساسی ، کاهش نمرات در مدرسه، تمایل به ا افراد خاصی در خانواده، افزایش اضطراب یا علائم افسردگی، و گاهی اوقات حتی چسبیدن مداوم به والدین و شب ادراری را می توان از مهم ترین نشانه ها دانست .
اما این مهم است که خانواده ها تا چه حد این علائم را می بینند و درک می کنند. متاسفانه گاهی نوجوانان بزرگتر ، حتی علائمی ندارند چراکه می ترسند از سوی گروه همسالان طرد شوند. ما می دانیم که نرخ گزارش تعر، وقتی فرد متجازو غریبه باشد بالاتر از وقتی است که فرد بین گروه هم مدرسه ای ها، همسایگان و دوستان و اقوام باشد.
آیا حس می کنید که به راه افتادن هشتگ هایی مثل #MeToo به دانش آموزان دبیرستان هم رسیده و کمک می کند این نوع حملات کاهش یابند؟
من اعتقاد دارم که ما در حال حاضر در یک لحظه بحرانی هستیم که نیاز داریم به شکلی ملی و منطقه ای در مورد تجاز و خشونت صحبت کنیم.
ما به عنوان بزرگسالان وظیفه داریم به سخنان فرزندانمان گوش دهیم. ما باید به مردان و زنان آموزش دهیم که در هنگام مواجهه با این موضوع چه واکنشی نشان دهند.آموزش بهترین سلاح برای کاهش این نوع حملات است.
بسیاری از والدین عادت دارند به دلایل مختلف، به راحتی در حضور فرزند خود اقدام به دروغگویی کنند. اما شاید این والدین هرگز باورشان نشود که همین دروغهای ریز و درشت چه آسیبی به روان کودک خواهد زد.