آرامستان ارامنه رو به ویرانی است و سنگقبرهای کوچک، نماد چهره کریه جنگ، تکهتکه شده و برای همیشه از دست رفته است. چه بر سر سنگهای قدیمی این آرامستان آمده است؟
"شبکه آفتاب" نوشت: «از اردوگاههای کار اجباری استالین آمده بودند؛ پیمان دوباره سردمداران قدرت آنها را راهی سرزمینی کرد که نمیشناختند. از راه انزلی به تهران آمدند. شهر جانپناهشان شد. زجر جنگ اما امانشان نداد و بسیاری تاب نیاورند و در همان سال مردند. آنها را در گوشهای از آرامستان بزرگ کاتولیکهای دولاب به خاک سپردند. بر اجسادشان سنگهایی یکشکل و یکاندازه گذاشتند به تاریخ ۱۹۴۲. هفتادوپنج سال از آن سال سیاه سپری شده. حالا خبری آمده از این که این آرامستان رو به ویرانی است و سنگقبرهای کوچک، نماد چهره کریه جنگ، تکهتکه شده و برای همیشه از دست رفته است. چه بر سر سنگهای قدیمی این آرامستان آمده؟ راهی دولاب شدیم. خبری از سنگقبرهای قدیمی نبود اما تخریب هم نبود، سنگهایی جدید با همان شکل و قطع جایگزین شده بودند. هر کسی چیزی میگفت. شایع شده بود که لهستانیها دارند این سنگها را از ایران خارج میکنند تا موزهای در لهستان بر پا کنند. جستوجوها دربارهی حقیقت این راز ما را به اتفاقات دیگری رساند که در آرامستان لهستانیها در حال انجام است. چند سالی است تورهای گردشگری در آرامستان ارامنه برگزار میشود و بازدیدکنندگان بسیاری برای دیدار این آرامستان میروند اما ماجرا به همین تورها ختم نمیشود. گویا تورهای جدیدی، برای پیدا کردن مشتریهای بیشتر، خود را به آب و آتش زده و طرحهای عجیبی میریزند. یکی از آنها تورهای شادشاد با نام وحشت و هیجان شبانه در آرامستان ممنوعه است. نه تنها تورهای وحشت بلکه کنسرت و شو لباس هم در این آرامستان برگزار شده است. چطور و با چه مجوزی و به چه بهایی کسانی پیدا میشوند که آرامش مردگان آن سال را، که شاید از عاشقترین زندگان بودند، به هم بریزند؟ کسی نمیداند.
سنگ قبرهای ۷۰ ساله کجا هستند؟
درهای آرامستان باز میشود. در میان ردیفهایی از قبرهای مردگان، قبرهای کوچک یکشکل از پس خم راهی باریک. آن سوتر یادمان کشور لهستان با نمادی از عقاب پیدا میشود. خبر این بود که این بخش از آرامستان ویران شده، سنگها اما به همان شکل در همان ردیف نهتایی نونوار شدهاند. چرا و چگونه سنگ قبرها نو شدند؟ میگویند قرار است که سنگقبرهای قدیمی راهی موزهی لهستان شوند. سفری طولانی. از تهران تا ورشو. برخی هم میگویند سنگقبرها انبار شده یا با خاک یکسان شدهاند.
متولی این آرامستان جنوب شرق تهران با مساحت بیش از ۷۵ هزار متر مربع، که قدمتی قاجاری دارد، کیست؟ از چه نهاد یا مسئولی باید درباره اتفاقات این آرامستان پرسید؟ آرامستان ارامنه در هفدهم خرداد ۱۳۷۹ به شماره ۲۶۸۸ در زمرهی آثار ملی ایران ثبت شده. درست زمانی که شهرداری میخواست کل آرامستان را ویران کند و از میانش خیابانی بکشد. ثبت ملی در آن زمان ناجی این آرامستان شد اما امروز دیگر امور محوطهها و بناهای ثبتی چندان تحت نظارت نیست. شاید برای همین هم است که مسئولان اظهار بیاطلاعی میکنند و متولیان آن را سه سفارتخانهای میدانند که مردههایشان را در این آرامستان دفع میکنند؛ یعنی سفارت فرانسه، ایتالیا و البته لهستان.
به سراغ مسؤولان سفارت لهستان میرویم، شاید که آنها از ماجراهایی که در آرامستان میگذرد مطلع باشند و به ما بگویند در آرامستان دولاب یا آرامستان ممنوعه چه میگذرد.
مارتا کازوبک، دبیر دوم سفارت لهستان، در گفتوگو با «شبکه آفتاب» از تخریب آرامستان اظهار بیخبری میکند و از پروژهای بزرگ خبر میدهد: «به تازگی لهستان پروژهای جهانی برای احیای همه آرامستانهای کشتهشدگان جنگ جهانی دوم در دست اجرا دارد. گورستان دولاب یکی از مهمترین این آرامستانهاست. این طرح در چند ماه گذشته در دولاب اجرا شد. این پروژه را وزارت فرهنگ لهستان بر عهده دارد و البته مقامات امور خارجه ایران در جریان آن بوده و در این زمینه همکاری کردهاند.»
بر اساس گزارشهای دولتی، ۱۹۳۷ نفر در گورستان دولاب در کنار آرامستان ارامنه، ۵۶ نفر در آرامستان یهودیان تهران و ۱۰ نفر در آرامستان سفارت انگلیس در باغ قلهک به خاک سپرده شدهاند. نزدیک به هشتصد نفر نیز در شهرهای انزلی، اهواز، قزوین، مشهد، اصفهان و خرمشهر به خاک سپرده شدند. سنگقبرهای کشتهشدگان دولاب ۷۵ سال قدمت داشتند و دوستداران میراث فرهنگی اعتقاد دارند که اینها هویت تاریخی دارند و قابلیت دارند که حفظ شوند و به صورت موزهای در همین آرامستان نگهداری شوند.
کازوبک میگوید این سنگ قبرها را خود مقامات لهستان ۷۵ سال پیش گذاشتند و اینها به صورت قانونی متعلق به لهستان است. پروژه بازسازی هم از سوی شرکتی معتبر و زیر نظر لهستان انجام میشود. در نظر نداریم که این سنگها را در موزهای استفاده کنیم اما آن قدر مهم هستند که ما برنامه جامعی برای بازسازی آرامستانها بگذاریم. چرا باید سنگها را با خودمان به لهستان ببریم؟ مهمترین بخش این آرامستان یادمانی است از کشور لهستان که در ورودی قبرستان کشتهشدگان آن سال وجود دارد. این یادمان به همان شکل نگهداری شده و تغییر نکرده است اما چرا باید سنگقبرها را با این وزن سنگین حمل کنیم و به لهستان ببریم؟
با این حال کارشناسان میراث فرهنگی نظری متفاوت دارند. آنها میگویند هویت و تاریخ و قدمت این سنگها میتواند نشان از آن دوران داشته باشد و سنگهایی که هنوز سالم ماندهاند ارزش صیانت دارند. شاید همین باعث شده زمزمههایی از بردن این سنگها به لهستان شنیده شود.
پاتریشیا ازجان کارولفسکا، کاردار سفارت هم که در مصاحبه حضور دارد، این گفته را تکمیل میکند: «بر اساس آخرین اطلاعات ما، این سنگها هنوز در ایران است. این که قرار است چه اتفاقی برای این سنگها بیفتد بستگی به تصمیمگیری مقامات لهستان دارد و ما حتماً این مسأله را پیگیری میکنیم.»
تخریب شبانه آرامستان ارامنه قزوین
سؤال این است که چرا مقامات وزارت امور خارجه قبل از اجرای پروژه درباره اهمیت نگهداری و وجه میراثی سنگقبرها صحبتی نکردند. شاید این سؤال در ذهن بسیاری از دوستداران میراث فرهنگی هم باشد. به نظر میرسد که مسأله میراث و هویت ملی چندان در نهادها و سازمانهای ملی ایران جایی ندارد. برنامه، قانون یا حتی دستورالعمل سازمانی هم دربارهی میراث وجود ندارد که مسئولان بخواهند در مواقع ضروری به آن رجوع کنند.
کازوبک میگوید که این پروژه قرار است در آرامستانهای مشهد و اصفهان نیز اجرا شود و البته تغییرات در این آرامستانها بسیار جزئی خواهد بود؛ پروژهای که دوستداران میراث فرهنگی امیدوارند همچون آرامستان دولاب نباشد با سرنوشت نامعلومی برای سنگ قبرهای قدیمیاش.
برای مسؤولان سفارت لهستان عجیب است که چرا بعد از بازسازی آرامستان ارامنه موضوع تا این اندازه برای رسانهها حساس شده؛ در حالی که آرامستان ارامنه قزوین چند سال پیش شبانه با خاک یکسان شد و هیچ کس اعتراضی نکرد.
تخریب آرامستان ارامنه در قزوین یکی از بیشمار تخریبهای آثار تاریخی است که اخبار آن همواره به گوش می رسد. این اتفاق برای دوستداران میراث فرهنگی و علاقمندان به امور فرهنگی و فعالان مدنی دردناک بوده اما چه پاسخی میتوان به مسئولان سفارت لهستان در این باره داد؟
تورهای وحشت در آرامستان ممنوعه
«برای اولین بار در ایران، شبگردی در آرامستان ممنوعه ارامنه و آوارگان لهستانی، هیجان، ترس غلغلک دهنده، گوش دادن به سرودهای کلیسایی قرون وسطایی، خندههای ریز دسته جمعی از ترس آمیخته با لذت، تپشهای قلب ناشی از هیجان، دودو زدن نورهای فانوس و شمع در جنگل صلیبها، هیجان نفر آخر بودن در گروه و ترس جدا افتادن از جمع در تاریکی، تجسم تدفین مسیحیان اولیه، دیدار با آرامگاه هلن، آخرین بازمانده لهستانیها در ایران … ما شما را به چالش میکشانیم … از ثبت نام افرادی که دچار ناراحتی قلبی یا فوبیای تاریکی هستند و همچنین افراد زیر هجده سال معذوریم.
این برنامه فقط یک بار اجرا خواهد شد. از روزمرگیها جدا شوید… ظرفیت باقیمانده در تور شبگردی در آرامستان ممنوعه فقط پنج نفر. هر چه سریعتر ثبتنام کنید. هزینه ۵۵ هزار تومان شامل ورودیه ویژه، پذیرایی ساده (بیسکویت، آبمیوه، چای)، لیدر مجرب با توضیحات، فانوس و شمع.»
این یکی از مجموعهی تورها، کنسرتها و شوهای لباس است که شبانه در آرامستان ارامنه برگزار میشود. تورهایی که با تقدس و آرامش آرامستان در تضاد است. در تمام ملتها و فرهنگها آرامستانها دارای شأن و حرمت هستند اما چطور اینگونه تورها اجازه برگزاری در آرامستان ارامنه را دارند؟
میگویند برخی از این مجوزها از استانداری گرفته شده اما برخی هم میگویند خود مقامات سفارت لهستان در جریان برگزاری این تورها هستند.
کارلسکا میگوید که این موضوع اصلاً زیر نظر سفارت نیست و ما اصلاً در آن دخالت نمیکنیم. کسی از ما در این باره نمیپرسد و ما هم معمولاً به این امور وارد نمیشویم.
با این حال بسیاری از تورلیدرها میگویند که با سفارت لهستان در ارتباط هستند. برخی هم اعتقاد دارند که تمام این رایزنیها با نگهبان آرامستان انجام میشود و او بهصورت شخصی درباره اینگونه مسائل تصمیم میگیرد.
کاردار سفارت لهستان میگوید که شخص نگهبان در استخدام سفارت نیست. با این حال در برخی موارد با ما مشورت میکند. در واقع نظر سفارت را جویا میشود ولی به صورت کلی ما مخالف برگزاری چنین تورهایی هستیم. حتی چندی پیش گروه تئاتری با ما مشورت کردند که در آرامستان پرفورمنس اجرا کنند که ما با توجه به دلایلی که داشتیم مخالفت کردیم و آنها هم پذیرفتند.
پس این تورها چگونه اجازه پیدا میکنند که برنامههای وحشت و هیجان بگذارند؟
دبیر دوم سفارت میگوید که ما نمیتوانیم با همه آژانسهای تبلیغاتی و گردشگری ارتباط برقرار کنیم و شرایط را توضیح بدهیم یا مانعی به وجود بیاوریم اما در این مورد دغدغه فرهنگی داریم که مشکلاتی برای آرامستان ایجاد نشود. ما اصلاً نمیخواهیم این طور برداشت شود که ما در این زمینه مجوز میدهیم. همان طور که میدانید مقامات ایرانی به صورت کلی علاقهای برای برگزاری تورهایی از این دست ندارند اما این که میشنویم چنین تورهایی دارد اجرا میشود برای ما عجیب است.
او میگوید که از توجه رسانهها و دوستداران میراث فرهنگی به این موضوع بسیار خوشحالیم و برای پیدا کردن راه حلی در این زمینه با مقامات مشورت میکنیم.
مسؤولان برگزاری تورهای وحشت تورهایشان را قانونی میدانند و خوابهای جدید دیگری برای استفاده از آرامستان ارامنه دیدهاند؛ تورهایی که ممکن است خاطر درگذشتگان این آرامستان را پریشان کند.»