مراسم رونمایی از کتاب «نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران» تالیف جواد مجابی با سخنرانی مهدی حسینی، مرجان تاج الدینی و جواد مجابی عصر روز گذشته ۲۴ خرداد ماه در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.
این کتاب که توسط نشر پیکره به مدیریت محمد حسن حامدی منتشر شده و به گفته حامدی حامیان مالی چون گالری ساربان، حراج تهران و امیر موسوی او را در انتشار این کتاب یاری کرده اند در دو جلد منتشر شده است که در این مراسم از آن رونمایی شد.
حامدی ابتدای این رونمایی درباره چگونگی انتشار کتاب «نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران» گفت: هشت سال پیش با جواد مجابی و دیگرانی چون حسین محجوبی هنرمند نقاش، سفری به لاهیجان و دانشگاه هنر این شهر داشتیم. من آنجا دیدم که مجابی با چه اشتیاقی به سوال تمام دانشجویان پاسخ می دهد و ذهنم نسبت به این فرد که همواره به وظیفه روشنفکرانه خود عمل کرده است، روشن تر شد. همانجا صحبتی شد درباره این کتاب که مدتی است دست ناشری مانده است. آن زمان نشر پیکره هنوز مجوز انتشار نداشت. ۵ سال بعد که ما مجوز انتشارات را گرفتیم آقای مجابی به من پیشنهاد داد این کتاب را ما چاپ کنیم. این کتاب آنقدر مهم بود که دو سال طول کشید تا با افزودن بخش های جدید، به مرحله چاپ برسد و چون هزینه هایش بالا بود ما برایش اسپانسر گرفتیم.
در بخش بعدی مراسم مهدی حسینی برای صحبت درباره ویژگی های ساختاری کتاب فراخوانده شد که البته او ترجیح داد بیشتر درباره تاریخچه تاریخ نگاری هنرهای تجسمی در ایران صحبت کند.
وی درابتدای سخنانش گفت: از نخستین نوشته هایی که در زمینه تاریخ هنر به شکل مستند به دست ما رسیده است می توان به کتابی متعلق به قرن ۹ هجری نام برد که نوشته های جعفر بایسنقری یا همان جعفر تبریزی، خطاط و مدیر هنری درباره بایسنقر میرزا است. این پادشاه دوره تیموری که خودش یک مدیر فرهنگی بود وقتی دید تعداد زیادی هنرمند برای او کار می کنند و از هنرمند هم حمایت می کند از جعفر بایسنقری خواست توضیح دهد که هر کسی در گروه هنری او مشغول چه فعالیتی است. این خوشنویس نیز نوشته هایی عرضه داشته که امروز به دست ما رسیده و گرچه بسیار کوتاه است اما شرح حالی از فعالیت هنرمندان آن دوره را داده است. همین شرح حال های دو سه خطی امروز بسیار برای ما راهگشاست.
حسینی ادامه داد: ما از طریق نوشته های این هنرمند پی به این می بریم که نگاره هایی که متعلق به این دوران است و امضا ندارد متعلق به چه کسی است. حالا می دانیم که گلستانی که در آن دوره کار شده است و هم اکنون در کتابخانه «چستر بیتی» قرار دارد کار امیر خلیل در آن دوران است.
وی تاکید کرد: وقتی ۶۰۰ سال پیش یک جمله می تواند برای ما در پژوهش هنر چنین راهگشا باشد آن وقت پی به اهمیت کتابی مثل «نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران» می بریم.
این پژوهشگر ادامه داد: از دیگر کتاب هایی که در این زمینه اهمیت دارد می توان به «دیوان خاص» اشاره کرد که صادق بیک آن را در دوره صفوی نگاشته است و در ادامه، کتاب مفصل تری که بهرام میرزا کار کرده است. جواهر الاخبار بوداق قزوینی هم کتاب ارزشمند دیگری نگاشته که حتی در آن شرح داده شاهنامه شاه طهماسب چگونه توسط خود شاه طهماسب از ایران خارج شده است و همه این تاریخ نگاری های ساده و کوتاه بسیار امروز برای ما راهگشاست.
«گلستان هنر» نخستین کتاب جدی در عرصه تاریخ نگاری هنرهای تجسمی
حسینی اما از کتاب «گلستان هنر» به عنوان اولین کتاب جدی این عرصه که در آن شرح حال هنرمندان مفصل تر آمده است نام برد و با اشاره به اینکه بعدها در دوره زند و قاجار ما کتاب هایی از این دست نداشتیم گفت: از نظر من کتابی که امروز از آن رونمایی می شود از یک نظر بسیار حائز اهمیت است. ما یک نقاش نوگرایی در تاریخ هنر داریم به نام محمود خان ملک الشعرا که بسیاری معترف نیستند او آغاز کننده راه نوگرایی در هنر نقاشی ایران بوده است. وقتی به آثار او که ۱۵۰ سال پیش خلق شده نگاه می کنیم می بینیم او به عنوان نقاشی که اروپا هم نرفته بود چگونه روح زمانه خود را درک کرده و در آثارش همانند هنرمند هم دوره اروپایی اش «مونه» عنصر زمان را وارد آثارش کرده است. در این سال ها درباره کمال الملک بسیار گفته شده است اما من خوشحال هستم که کتاب پیش رو، هنر نوگرای نقاشی را از محمود خان آغاز می کند و این نشان دهنده آگاهی نویسنده به تاریخ هنر و ارزش تک تک هنرمندان است.
وی با اشاره به اینکه کتاب از دو بخش تشکیل شده که در بخش نخست به تاریخ هنر می پردازد و از شخصی مثل محمود خان آغاز می کند تا ۱۳۱۹ که دانشکده هنرهای زیبا و بی نال ها و... شکل گرفت و در بخش دوم کتاب به معرفی هنرمندان نوگرا و مدرن می پردازد، گفت: نوشتن چنین کتابی ایثار می خواهد چون مستند کردن مباحث تاریخی بسیار اهمیت دارد و مهم این است که در جلد دوم و معرفی هنرمندان جواد مجابی هنرمندان را از یک الک ریز رد کرده است تا هر هنرمندی وارد این کتاب نشود و هنرمندان تاثیرگذار وارد این میدان شوند. ضمن اینکه او نسل دومی را معرفی کرده که پیشگامان نسل فعلی هنر نوگرایی در ایران مجسوب می شوند.
در ادامه مراسم مرجان تاج الدینی، پژوهشگر هنرهای تجسمی درباره کتاب «نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران» گفت: پیش از اینکه درباره کتاب حرف بزنیم باید درباره تاریخچه نقد در ایران بگویم. تا یک روزگاری تصویر در خدمت متن بوده است و باید ببینیم از چه زمانی متن در خدمت تصویر درآمده است چون تا قبل از آن که هنر نقاشی هویت مستقل نداشته شاید انتظار تاریخ نگاری بر آن هم به جا نباشد.
وی ادامه داد: هرچه هنرمند نقاش مستقل تر می شود ما می بینیم نگارش درباره تاریخ هنر هم مستقل تر می شود و همراه آن رشد پیدا می کند. کلا هم باید گفت در دهه ۳۰، دو گروه درباره تاریخ هنر نوشته اند. یک عده ادیب بوده اند که چون دست به قلم بوده اند درباره هنرهای تجسمی و هنرمندانش نوشته اند مانند یار شاطر یا جلال آل احمد و جواد مجابی و دسته دوم خود هنرمندان هنرهای تجسمی بوده اند که در این باره نوشته اند مثل رویین پاکباز یا آیدین آغداشلو.
این پژوهشگر با بیان اینکه کتاب پیش رو ما را با برهه های مهم تاریخ هنر تجسمی و افراد شاخص آن مثل محمود خان ملک الشعرا، ابوالحسن خان صدیقی، تاسیس دانشکده هنرهای زیبا و... جلب می کند گفت: خوبی این کتاب این است که کسی آن را نوشته است که از نسل خود هنرمندانی است که از آنها در کتاب یاد می شود و یک قضاوت راستین درباره آنها دارد چون زیست هنری آنها را خودش نیز زیسته است. شاید اگر از نسل جوان امروز کسی این کتاب را می نوشت رویکرد دیگری داشت. تاریخ نگاری فرهنگی با تاخیر همواره به دست ما رسیده است اما امید این است حالا که هنر معاصر ما با ریتم تندتری به کار خود ادامه می دهد تاریخ نگاری هنر معاصر هم همپای این ریتم حرکت کند.
این یک روایت شخصی از تاریخ هنر است
اما جواد مجابی سخنران آخر این مراسم بود. او که معتقد است آنچه نگاشته یک روایت شخصی از تاریخ هنر است و اگر قرار بود یک اثر پژوهشی بسیار دقیق در این زمینه منتشر شود باید توسط یک موسسه خصوصی با ده ها محقق آگاه و صرف وقتی بسیار صورت بگیرد گفت: من فعلا به نیابت از آنها این کتاب را نگاشتم.
مجابی با بیان اینکه این کتاب به درد پزوهشگران، دانشجویان رشته هنر، هنرمندان و همه اهالی هنرهای تجسمی و علاقه مندان این عرصه (به جز کسانی که کتاب را برای دکور خانه بخواهند) می خورد، گفت: هنرمندان ما کمتر به دیدن آثار همدیگر می روند و از حال هم و کار هم بی خبر هستند. شاید این کتاب این خلا را هم پر کند.
وی همچنین درباره انتخاب هنرمندانی که در جلد دوم کتاب درباره اش سخن گفته و نبود نام برخی از هنرمندان نیز گفت: ملاک انتخاب من هنرمندانی بوده اند که ۴ یا ۵ دهه فعال بوده اند. کارهایشان مورد قبول جامعه حرفه ای بوده است و منتقدان داخلی و خارجی به آنها توجه کرده اند. کسانی که من نمی توانم سلیقه شخصی ام را درباره آنها لحاظ کنم چون جامعه فرهنگی آنها را به عنوان هنرمند تاثیرگذار قبول کرده است.
مجابی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به منتقدانی که از اوایل قرن کار نقد نویسی را آغاز کردند و پیشگامان این عرصه بودند، گفت: نقد اوایل قرن به عنوان عنصر فرنگی وارد ایران شد. ابتدا بسیاری از منتقدین فقط تلاش می کردند، بگویند هنر چیز بدی نیست و کارشان دفاع از هنر بود. از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ ما چنین وضعیتی را در نقد نویسی داشتیم. وقتی در ۱۳۲۰ نشریات شمارشان زیاد شد برخی آمدند درباره مبانی هنر نو صحبت کردند که فاطمه سیاح پیشگام این عرصه بود. او از این حرف می زد که هنر جنبه تزئینی ندارد و می تواند خود زندگی باشد. بعدها سیمین دانشور و جلال احمد در این باره نوشتند و یار شاطر و دریابندری و ... در ادامه هم نادرپور کمک بسیاری به این امر کرد.
این پژوهشگر ادامه داد: من و صوراسرافیل به این شاخه پیوستیم که ما جملگی در شاخه ادیبان منتقد قرار می گیریم. اما کسی مثل ضیاپور هم بود که شاید منتقد بودنش از هنرمند بودنش پیشی می گرفت. او اولین کسی بود که رساله ای نوشت و بدون نام بردن از هنر آبستره آن را تبیین کرد. منصوره حسینی، ایران درودی، رویین پاکباز، آیدین آغداشلو کسان دیگری بودند که تا قبل از سال ۵۷ به طور جدی درباره هنر می نوشتند. آنها بیشتر سعی کردند مسائل نظری هنر را برای مردم تشریح کنند تا هنرهای تجسمی که داشت از سوی یک عده محکوم به این می شد که قابل فهم برای مردم عادی نیست از این وضعیت در بیاید و مردم الفبای شناخت هنرهای تجسمی را بشناسانند.
مجابی با بیان اینکه در آن دوران هنرمندان بسیار درگیر این بودند که چگونه فرم هنر را از غرب بگیرند اما روح شرقی در آثارشان داشته باشند نیز گفت: در آن دوران عده ای از هنرمندان برای اینکه روح شرقی را در هنر خود بیاورند مثلا معماری ایرانی را وارد نقاشی هایشان می کردند یا زیور آلات و پوشاک ایرانی را و یا روستاها را به نمایش می گذاشتند. همین گونه مکتبی به نام سقاخانه شکل گرفت. اما عده دیگری هم بودند که می گفتند زبان نقاشی جهانی است و ما با این زبان حرف می زنیم و وقتی ایرانی هستیم پس کارمان هم ایرانی محسوب می شود حتی اگر در جغرافیای ایران حضور فیزیکی نداشته باشیم اما چون تحت تربیت ایرانی هستیم آثارمان ایرانی خواهد بود.
وی در پایان با اشاره به اینکه شاید این کتاب جلد سومی هم داشته باشد که به معرفی هنرمندان پس از سال ۵۷ بپردازد گفت: امیدوارم حمایتی که این سال ها از هنری مثل سینما شد و مثلا به جشنواره های خارجی راه پیدا کرد و خود را شناساند شامل حال هنرهای تجسمی هم بشود. چون نقاشی ایرانی حرف بسیاری برای گفتن در سطح جهانی دارد.
در کتاب «نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران» که ۴۲۶ هنرمند معرفی شده اند، در بخش تاریخ نگاری به مباحثی چون از نوگرایی تا نوآوری، سرچشمه نوگرایی، بی نال های پنج گانه تهران، نسل دوم، گالری ها و هم سویی فرهنگی، نقاشی در دهه ۶۰، انقلاب و نقاشی نو و..... می پردازد.