پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : داوود حشمتی در قانون نوشت: نزديكان احمدينژاد با توجه به رصد اوضاع و حمايت جريانهاي سياسي از روحاني، به اين نتيجه رسيدند كه اميدي براي ورود به انتخابات وجود ندارند. در طول چند روز گذشته حمايتهاي مختلفي از روحاني در ميان اصولگرايان ديده شد. تلاش تيم دولت قبل بر اين بود كه بتوانند اين گزاره را در جامعه جا بيندازند كه «روحاني رئيس جمهور يك دورهاي خواهد بود» اما لاريجاني در گفتوگو با هفته نامه مثلث ضمن بيان اينكه «احمدينژاد جاذبهاي براي مردم ندارد» تاكيد كرده بود كه «بعيد است روحاني رئيسجمهور يك دورهاي باشد». طنين اين گفتوگو را در اظهارات ديگر فعالان سياسي اصولگرا نيز ميشد مشاهده كرد. مصباحي مقدم، سخنگوي جامعه روحانيت مبارز كه پيشتر، از ردصلاحيت «قطعي» احمدينژاد خبردادهبود، به خبرآنلاين گفت: «اینطور نیست که شرایط آقای روحانی بهگونهاي باشد که مورد اقبال اصولگرایان قرار نگیرد و محتمل است مجموعه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری از ایشان حمایت کند و اگر گزینه بهتری نداشته باشیم وارد گفتوگو با ایشان خواهیم شد». در كنار اظهارات مصباحي مقدم، باهنر نيز با اشاره به اينکه «ما با دولت روحاني کار داريم»، گفت: «مخالفان علاقه دارند دولت روحاني يک دوره اي باشد، هر چند تجربه نشان داده رياست جمهوري در کشور ما دو دوره اي است؛ اما به هرحال در سپهر سياسي هيچ اتفاقي غيرممکن نيست و ممکن است تا هفت، هشت ماه آينده براي بالارفتن احتمال راي کارهاي مثبتي انجام شود»(ايسنا،17/3/95)
بالا بردن هزينههاي رد صلاحيت
تيم سياسي و رسانهاي دولت قبل، پس از پايان انتخابات مجلس و شكست اصولگرايان، وارد عرصه سياسي شد تا بتواند يكبار ديگر احمدينژاد را به عنوان گزينه «نجات دهنده اصولگرايي» مطرح كند. آنها با ترتيب دادن برخي سفرهاي استاني و جلساتي كه تلاش مي كردند پر سروصدا برگذار شود، پروژهاي را دنبال ميكنند كه بتوانند به وسيله آن، احمدينژاد را از سد شوراي نگهبان عبور دهند. احمدينژاد به ميان مردم ميرود تا با تحريك آنها هزينههاي ردصلاحيت خودش را بالا ببرد. اما در گوشه و كنار حرفهاي زيادي شنيده مي شود. يك منبع آگاه دو هفته قبل به هفته نامه اصولگراي مثلث گفته بود كه «براي رد صلاحيت احمدينژاد هزينههاي لازم پرداخته خواهد شد». (مثلث، شماره 310) اين موضوع در كنار سكوت اصولگرايان در قبال برنامههاي احمدينژاد معناي بيشتري پيدا كرد. هيچ كدام از رسانههاي اصولگرا در مورد سفرهاي استاني احمدينژاد واكنشي نشان ندادند و از سياست «بايكوت» استفاده كردند.
نااميدي در اردوگاه احمدينژاد
دو مولفه «بايكوت رسانهاي احمدينژاد» و «حمايت اصولگرايان از روحاني» موجب شد تا احمدينژاديها، از حضور در انتخابات آينده نااميد شوند.هنوز قاطعانه نميتوان گفت كه آنها زودتر از موعد، خود را از رقابت كنار كشيدند. همچنان اين احتمال وجود دارد كه بخواهند با اعمال فشار ، هزينههاي ردصلاحيت احمدينژاد را بالا ببرند، اما اظهارات عبدالرضا داوري (از اعضاي تيم رسانهاي هوادار احمدينژاد) نشان ميدهد كه ياس و نااميدي به درون اين اردوگاه به طرز عجيبي رسوخ كرده است.
تيري بر سنگ
در ماههاي اخير تيم رسانه اي احمدي نژاد دو هدف عمده را دنبال ميكرد. نخست، با «قيام» خواندن حضور مردم درسفرهاي استاني احمدينژاد سعي در پررنگ كردن استقبال مردمي از او را داشت و دوم، كم رنگ نشان دادن استقبال مردم از روحاني در سفرهاي استاني. به عبارت سادهتر تيم دولت قبل ميدانست نميتواند بر روي پايگاه راي شهرهاي بزرگ و طبقه متوسط مانور كند. چراكه نتيجه انتخابات مجلس و خبرگان را در پيش چشم داشت. پس دو هدفگذاري مشخص صورت گرفته بودكه،اول احمدينژاد ناجي اصولگرايان نمايش داده شود و مردم شهرستانها او را ميخواهند و نظام نبايد وي را رد صلاحيت كند. دوم،روحاني مورد اقبال مردم نيست كه البته تيرشان به سنگ خورد.
قياس امروز با «سقيفه»
علاوه بر دو مولفه «بايكوت رسانهاي» و «حمايت اصولگرايان از روحاني» حملات جديد به جريان انحرافي و خود احمدينژاد هم به نوعي مزيد برعلت شد تا داوري در كانال شخصي خودش با انتشار دو تصوير، نااميديشان را برملا كند. او در اولين پست تلگرامي خودش براي معرفي «نظام»، از واژه «سيستم» استفاده كرده و نوشت: «حمایت لاریجانی، باهنر و مصباحی مقدم از روحانی و نیز آغاز دور جدید حملات علیه دکتر احمدی نژاد به نام «جریان انحرافی»، نشان میدهد که «سیستم» برای تداوم ریاست جمهوری روحانی در حال قانع شدن است.» علاوه بر اين داوري در دومين مطلبي كه ارائه كرد مدعي شد حمايت از روحاني تصميمي است كه در جمع گرفته شده تا «حقيقت و عدالت» قرباني «مصلحت و امنيت» شود. در اين كانال، ذيل عكسي تزئيني از سقيفه نوشته شد: «در طول تاریخ، غلبه راهبرد «مصلحت-امنیت» محور بر راهبرد «حقیقت-عدالت» محور، «سقیفه»ها را رقم زده است.»معناي حرف اين عضو تيم احمدينژاد اين است كه به مانند دوران سقيفه، جناحهاي سياسي گردهم آمدند تا «حقيقت و عدالت» (تعبيري كه براي احمدينژاد به كار مي برند) را قرباني كنند. درحالي كه ما همچنان شاهد حضور رهبري نظام هستيم، انطباق شرايط موجود با شرايط پس از رحلت پيامبر، چه معناي خاصي ميتواند داشته باشد؟ پاسخ را بايد از آنها پرسيد كه براي رسيدن به قدرت دست به هر كاري مي زنند و در صورت نااميدي هر عملي را مباح مي شمارند.