پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اگر چنین شائبهای صحت داشته باشد و اگر شهردار تهران در مسیر سوءاستفاده
از منصب فعلی خود برای رسیدن به جایگاه بالاتر قرار گیرد، این اقدام به
لحاظ اخلاقی و قانونی قابل نقد و پیگیری است.
به گزارش «انتخاب»، در نیمه دوم تعطیلات نوروز 95 در برخی رسانهها خبری منتشر شد مبنی بر اینکه شهرداری تهران در اقدامی یکجانبه، تفاهمنامه سال 91 خود با سازمان نظام مهندسی کشور را لغو کرد. بدین ترتیب عملاً سازمان نظام مهندسی از گردونه ساخت و سازها کنار زده شد و از این پس اعتبار چند هزار میلیاردی هزینه نظارت -که تاکنون در حساب سازمان نظام مهندسی انباشت میشد و به مرور در طول اجرای پروژههای عمرانی به مهندسان ناظر پرداخت میگردید- به حساب این نهاد واریز میشود و سود کلان آن نیز که تاکنون معلوم نیست سازمان نظام مهندسی چطور هزینهاش میکرد، وارد حساب شهرداری تهران میشود.
در روز 15 فروردین نیز خبری دیگر از قول معاون عمرانی شهرداری تهران منتشر شد حاکی از اینکه قرار است بزرگراه همت سه طبقه شود و این طرح که اکنون مرحله مطالعات کارشناسی خود را طی میکند، بعد از تأیید و تصویب بودجه آن از سوی شورای شهر، احتمالاً در سال 96 به مرحله اجرایی میرسد.
در مقطع فعلی که یک سال و اندی تا زمان انتخابات ریاست جمهوری 96 باقی مانده است، وقتی اخبار مذکور در کنار موضوعات دیگر و همچنین سابقه یک دهه اخیر قالیباف را مد نظر قرار میدهیم، این گمانه پررنگ میشود که شهردار تهران بار دیگر در حال آمادهسازی خود برای رقابت انتخاباتیِ ریاست قوه مجریه است.
حضور سهباره قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری به خودیِ خود ایرادی ندارد اما سوءاستفاده از جایگاه فعلی یعنی شهرداری پایتخت به عنوان صرفاً یک سکوی پرش برای منصبی بالاتر و نیز جهتدهی تصمیمات و منابع مالی شهرداری به سمتی که تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری میطلبد، سراسر ایراد و مشکل است.
مصادیق این شکل از سوءاستفاده، امری غریب و پنهان نیست و سوابق آن را بهراحتی میتوان یافت. برای نمونه وقتی آلودگی هوا و ترافیک شهر بلای جان شهروندان شده و وقتی غلبه ساختمانهای سنگی و خودروهای فولادی چهره شهر را ناموزون و بیروح کرده و خوره روح شهروندان شده است، حفظ و بسط فضاهای سبز شهری، گسترش حمل و نقل عمومی و توسعه شهری انسانمحور باید از اولویتهای مدیریت شهری تهران باشد. اما روندی که دستِ کم در همین یک دهه اخیر شاهد بودهایم، بیاعتناییِ تمام نسبت به این اولویتها و نیز پیگیری کارهایی بوده است که مشکلات شهر و شهروندان را تشدید و تعمیق میکند.
از یک سو ساختمانهای بلندمرتبه و برجهای تجاری و مسکونی و اداری را میبینیم که قارچگونه رشد کرده و جای درختان و باغات شهر را گرفتهاند، کوریدورهای هوایی شهر را بلوکه کرده و نفس شهر و شهروندان را بند آوردهاند. این کار که چیزی نیست جز به حراج گذاشتن هوا و فضای شهر و کیفیت زندگی شهروندان، تحت نظر و با همراهی مدیریت شهری تهران از جمله شهرداری اتفاق افتاده و سود آن به جیب دو دسته، یعنی صاحبان سرمایه، و نیز افراد و نهادهای صاحب قدرت از جمله همین مدیریت شهری رفته است.
حال آنکه حداقل دسته دوم باید در خدمت مردم و حقوق شهروندان باشند و از قدرت و منصب خود برای پیگیری و تأمین منافع و مصالح مردم استفاده کنند، که در غیر این صورت کار آنها چیزی نیست جز سوءاستفاده از آن قدرت و منصب.
از سوی دیگر در طول ده سال اخیر بخش بسیار بزرگی از بودجههای عمرانی شهرداری برای گسترش بزرگراهها و مسیرهای سواره رو از جمله طبقه دوم اتوبان صدر، تونل توحید و زیرگذر چهارراه ولیعصر و نیز برای تخریب باغات و بناها و بافتهای قدیمی شهر و احداث ساختمانها و محلات جدید صرف شده است.
اینها همگی نشان میدهند که از نظر مدیران شهری از جمله شهردار تهران طرحهای توسعه خودرو محور و ساخت و سازهای سودمحور اولویت دارند، نه توسعه انسانمحور شهر، نه مرمت و حفظ حافظه تاریخی شهر و خاطره جمعی شهروندان، و نه طرحهایی چون گسترش حمل و نقل عمومی از جمله مترو.
به عبارت دیگر در سیاستهای مدیریت شهریِ شهرداری، در مقایسه با طرحهایی که مورد مطالبه شهروندان و از نظر بسیاری از کارشناسان، جزئی از حقوق شهروندان برای بهرهمندی از کیفیت بالاتر زندگی شهری است اما نتایج آنها در بلندمدت و با زرق و برق کمتری خود را نشان خواهد داد، طرحهایی ارجحتر و اولیتر هستند که به لحاظ ظاهری و در کوتاهمدت نمود و جذابیت بسیاری دارند و در رقابتهای انتخاباتی میتوان از آنها به خوبی استفاده تبلیغاتی کرد؛ حال آنکه در درازمدت چنین دیدگاهی با طرحهای برآمده از آن میتواند به افزایش مشکلات شهری از جمله آلودگی هوا، ترافیک، عدم توازن و نازیبایی شهر بیانجامد.
این غفلت از اولویت نیازها و مطالبات مردمی، و در واقع این شکل از اولویتبندی در سیاستها و تصمیمگیریها، این شائبه را محتملتر میسازد که مدیران شهری از جمله شهردار تهران منافع و مصالح کوتاهمدت خود بر مبنای منطق قدرت را نسبت به حقوق و مصالح بلندمدت مردم ترجیح میدهند و این را نمیتوان چیزی جز سوءاستفاده از جایگاه تصمیمگیری و سیاستگذاری نامید!
در همین جا میتوانیم با اشارهای کوتاه به نمونه دیگری از مصادیق این سوءاستفاده، به گمانه مطرح شده در ابتدای این یادداشت برگردیم. گزارشات و نقدهای فراوانی از سوی صاحبنظران و صاحبمنصبان مختلف از جمله شورای شهر -که ناظر فعالیتهای شهرداری است- در مورد عدم شفافیت مالی و تخلفات مالی این نهاد مطرح شده است.
از سوی دیگر قالیباف گرچه در رقابت پیشین انتخابات ریاستجمهوری از پروژه تونل توحید و طبقه دوم بزرگراه صدر به عنوان افتخاراتش نام برد، اما هیچگاه به طور تفصیلی و مشخص به اطلاع افکار عمومی نرسانده که چقدر برای اجرای این دو پروژه اعتبار هزینه کرده است. به همین دلیل از همان موقع تاکنون بسیاری امکان این تخلف را مطرح میکنند که بخشی از بودجه شهرداری در متن این دو پروژه، صرف هزینههای انتخاباتی شهردار برای رسیدن به ریاست جمهوری شده است.
حال در متن چنین سابقهای و به فاصله حدوداً یک سال از دور آتی انتخابات ریاست جمهوری در سال 96، بحث پروژه سه طبقه کردن بزرگراه همت مطرح شده و تصمیم یکشبه شهرداری در مورد تفاهمنامهاش با سازمان نظام مهندسی کشور سبب شده است این احتمال بوجود بیاید که پول های هنگفتی به زودی به حساب این نهاد ریخته شود.
گرچه گفته میشود به رغم اینکه شهرداری دلیل تصمیم مذکور خود را تلاش برای جلوگیری از برخی تخلفات سازمان نظام مهندسی عنوان کرده است، اما باتوجه به آنچه مورد اشاره قرار گرفت، شائبه و نگرانی بابت سوءاستفادههای احتمالی شهردار تهران از جایگاه و منابع فعلی خود در جهت افزایش توان رقابتیاش در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری چندان دور از ذهن و بیراه نیست.
اگر چنین شائبهای صحت داشته باشد و اگر شهردار تهران در مسیر سوءاستفاده از منصب فعلی خود برای رسیدن به جایگاه بالاتر قرار گیرد، این اقدام به لحاظ اخلاقی و قانونی قابل نقد و پیگیری است و نهتنها مقامات و مسئولان بالادستی بلکه رسانهها و نیز عموم شهروندان باید در برابر آن بایستند.
منبع: معماری نیوز