پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سیدحسین موسویان، مذاکره کننده سابق هسته ای با حضور در شبکه ی الجزیره به سئوالات چالشی مجری ابن شبکه پاسخ داد.
به گزارش «انتخاب»، موسویان گفت: ایران نه بدنبال جنگ ایدیولوژیک است و نه دنبال سلطه ایدیولوژیک بلکه ایران از شیعه و سنی در مقابل تروریسم حمایت میکند.
بخش هایی از پرسش و پاسخ موسویان با خبرنگار الجزیره را در ادامه بخوانید:
چه تحولی رخ داد که عربستان حاضر شد با ایران در مورد سوریه مذاکره کند؟
این بدان دلیل است که برای همه روشن شده دو ائتلاف جهانی یکی توسط آمریکا و متحدینش و دیگری توسط روسیه، ایران، عراق، سوریه و حزب الله وارد کارزار مقابله با داعش و دیگر گروههای تروریستی شده و ائتلاف دوم به رهبری ایران و روسیه موفق تر بوده است. در مورد روابط سوریه و ایران باید این نکته را هم اضافه کنم که دو کشور یک قرارداد استراتژیک سالها قبل امضاء کرده اند که به موجب آن هریک از دوکشور مورد تجاوز قرار گیرد، دیگری از او در مقابل تجاوز و مداخله حمایت خواهد کرد.
در زمان تجاوز صدام به ایران، عربستان و دیگر متحدینش از تجاوز صدام حمایت کردند اما سوریه از ایران حمایت کرد.لذا امروز ایران هم مقابله به مثل کرده و از سوریه در مقابل مداخله خارجی و تجاوز تروریستها حمایت میکند.
خط قرمز ایران در سوریه چیست؟ ایران در آخر خط چه میخواهد؟
خط قرمز ایران سلطه گروههای تروریستی و افراطی بر سوریه ومنطقه است. ایران بدنبال حکومت ابدی بشار اسد بر سوریه نیست. ایران بدنبال پاکسازی سوریه و عراق از تروریسم است. حقیقت این است که 60% خاک سوریه در اشغال گروههای تروریستی داعش و القاعده و جبهه النصره و امثالهم است که مورد حمایت مالی و تسلیحاتی سعودیها هستند.
امروز دنیا باید تصمیم بگیرد که اولویت با مبارزه با تروریسم است یا مبارزه با اسد.ایران معتقد است اول باید تروریسم را منکوب کرد و تمامیت ارضی سوریه را تضمین کرد. طرف دیگر به رهبری سعودیها دنبال حذف اسد است. ایران معتقد است سرنوشت سوریه باید توسط مردم سوریه در یک انتخابات آزاد حتی تحت نظارت سازمان ملل است. ایران مخالف مداخله خارجی برای تعیین رییس جمهور مردم سوریه است. اما انتخابات در سوریه بعد از پاکسازی سوریه از اشغالگران تروریست و نه قبل از آن.
اخیرا ایران موضع تهاجمی تر گرفته و نیروی نظامی وارد سوریه کرده و ژنرالها و افسران ایرانی در سوریه کشته میشوند. چه اتفاقی افتاده که ایران اینگونه وارد میدان شده؟
اکنون واضح است که روسیه و ایران قاطعانه وارد معرکه بحران سوریه شده اند چون متوجه شده اند که طرف مقابل هیچ محدودیتی برای مداخله نظامی و مالی برای ساقط کردن کشور و حکومت سوریه ندارد و حتی بدنبال تجزیه سوریه است. سال گذشته جو بایدن در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد گفت که مشکل آمریکا متحدینش در منطقه هستند که با کمکهای مالی و تسلیحاتی به تروریستها، دنبال ساقط کردن اسد هستند. او از ترکیه و امارات و عربستان بعنوان حامیان اصلی تروریسم نام برد. لذا روسیه و ایران قاطع وارد شده اند. هدف هم محو تروریسم از عراق و سوریه است. اگر ایران نبود بغداد و اربیل تا کنون سقوط کرده بود.
ژنرال سلیمانی در سوریه است یا عراق؟ او محور مدیریت عراق و سوریه هست؟
کسی نمیداند روزانه ژنرال سلیمانی کجاست، در ایران است یا عراق یا سوریه. اما نیروی قدس ایران امروز صدها ژنرال و افسر کار کشته مثل سردار سلیمانی دارد که در دوران جنگ 8 ساله عراق آزموده و مجرب شده و برخی از آنها امروزه در صف مقدم حمایت از عراق و سوریه در مدیریت مبارزه تروریسم تکفیری هستند.
استراتژی ایران و حزب الله چیست؟ حمایت ایدئولوژیک از شیعه و مسلط کردن شیعه بر منطقه؟
استراتژی کلیدی حزب الله حفظ تمامیت ارضی لبنان و پیشگیری از ورود تروریستها به خاک لبنان است. تروریستها وارد عراق شده و سرزمین عراق را اشغال کرده و امروز هم پول دارند و هم نفت و هم سرزمین و هم اسلحه و ارتش.
طبیعی است که حزب الله باید وارد مقابله پیشگیرانه شده و با تجاوزات داعش در سوریه و عراق بجنگد. روزی که لبنان از خطر تروریسم تکفیری مصونیت پیدا کند، حزب الله به داخل لبنان برخواهد گشت.
در مورد ایران هم باید گفت تردیدی نیست که ایران از حریم عتبات مقدسه در سوریه و عراق حفاظت خواهد نمود و این امری حیاتی برای ایران است اما ایران نه بدنبال جنگ ایدئولوژیک است و نه سلطه ایدئولوژیک برمنطقه. ایران اولین کشوری بود که به کمک کردهای سنی شتافت و اربیل را کردستان عراق از تجاوزات داعش رهانید.کردهای عراق، سنی هستند و نه شیعه. حقیقت این است که ایران از شیعه و سنی در مقابل تروریسم حمایت میکند. تروریسم تکفیری سنی بیشتر ازشیعه کشته است ودر کشتار مرزی بین شیعه و سنی و مسیحی قائل نیست.
استراتژی ایران حفظ کدام منطقه در سوریه است؟ رقه، حلب یا دمشق؟
استراتژی روسیه و ایران اولویت بخشیدن به حفظ دمشق است. چند ماه قبل ایران اطلاعات موثقی پیدا کرد که ترکیه و عربستان عملیاتی برای سقوط دمشق طراحی کرده اند و لذا تهران و مسکو تلاش نموده اند که دمشق سقوط نکند چون پایتخت و مرکز فرماندهی نیروهای نظامی و امنیتی سوریه است. سقوط پایتخت به معنی سقوط حکومت مرکزی و متعاقبا کشوروملت سوریه است. ایران بدنبال حفظ تمامیت ارضی سوریه و جلوگیری از هم پاشیدن ساختار نیروهای نظامی و امنیتی سوریه است.
آیا اسد خط قرمز ایران است؟
ایران با انتخابات آزاد و منتخب اکثریت مردم سوریه موافق است. هر فرد معتدلی که منتخب اکثریت ملت سوریه باشد مورد حمایت ایران خواهد بود. ایران از حکومت کرزای در افغانستان حمایت کرد با وجودی که کرزای یک سنی پشتون بود. دقیقا به همین دلیل ایران از نخست وزیری یک شیعه در عراق حمایت کرد زیرا شیعه در عراق اکثریت را دارد. لذا ایران در عمل ثابت کرده که طرفدار حکومت اکثریت است خواه سنی یا شیعه. اما ایران تحمل نخواهد کرد که سوریه بدست اقلیت وهابی و یا سلفیهای افراطی بیافتد. ایران معتقد است مردم سوریه باید تصمیم بگیرند. ایران از تصمیم اکثریتی مردم سوریه در انتخاب رییس جمهور حمایت خواهد کرد خواه انتخاب آنها یک علوی یا سنی یا مسیحی باشد.
برخی مانند عربستان معتقدند که ایران به کشورهای عربی تجاوز کرده و باید از خاک کشورهای عربی خارج شود.
اینها فراموشکاران هستند. اینها فراموش کرده اند که در ماههای اول انقلاب یک کشور عربی یعنی عراق به رهبری صدام به ایران تجاوز کرد و عربستان و همه کشورهای متحد آن از تجاوز صدام حمایت کردند و یک میلیون ایرانی را کشتند و 600 میلیارد دلار به ایران خسارت زدند.
اینها فراموش کردند که از ابتدای انقلاب تا کنون آمریکا و کشورهای متحد عربش به رهبری عربستان از جنگ نظامی تا جنگ اقتصادی و سیاسی و اطلاعاتی علیه ایران براه انداخته و قصد نابودی ایران را داشته اند. ایران به هیچ کشور عربی تجاوز نکرد. صدام بدنبال تجزیه ایران بود و نه فقط تغییر نظام. عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس از تجزیه ایران حمایت کردند.این سیاست اعراب همسایه بوده است.
بنابراین اگر کشورهای عرب متخاصم منطقه به رهبری عربستان سیاست خصمانه علیه ایران را متوقف کنند، ایران هم انعطاف خواهد داشت. تا اینجای کار استراتژی منطقه ای ایران استراتژی دفاعی در مقابله با سیاستهای تجاوزکارانه و مداخله جویانه بوده است چون ایران مورد تجاوز یک کشور عربی با حمایت سایر اعراب بوده است. اینها واقعیات تاریخی است که نباید فراموش شود.
آیا ایران تصمیم گرفته با روسیه متحد شده و علیه آمریکا و متحدینش بجنگد؟
این تحلیل هم اشتباه است. توافق هسته ای بخاطر مذاکرات مستقیم ایران وآمریکا حاصل شد. ما از سال 2003 مذاکره داشتیم اما بجایی نرسیدیم تا اینکه که ایران وآمریکا وارد مذاکرات مستقیم نشدند. مذاکرات مستقیم و همکاری ایران وآمریکا موجب موفقیت دیپلماسی هسته ای شد و کل معادلات هسته ای را با 5/1 سال مذاکرهم متحول کرد. امروز هم این آمریکا بود که پشت پرده به عربستان و متحدین عربش فشار آورد که ایران باید در مذاکرات شرکت کند. آمریکا و متحدینش با حضور ایران در کنفرانس 1و2 سوریه در ژنو مخالفت کردند اما بعد از توافق هسته ای موضع آمریکا تغییر کرد. بنابراین سیاست ایران محدود به همکاری با روسیه نیست .