خاطره وزير بهداشت از امام (ره)

 وزير بهداشت در حاشيه ديدار خود با يادگار امام در جماران به مرور خاطره اي از امام خميني (ره) پرداخت که تاکنون شنيده نشده است.

سيدحسن هاشمي در جريام اين ديدار در حاليکه هنوز از حياط خانه امام در جماران خارج نشده، نگاهي به پله ها و ايوان پر خاطره کرد و گفت: خاطرات فراواني از امام در ذهنم است البته نه به اندازه کساني که امام را زياد ملاقات مي کردند.

يکي از شيرين ترين اين خاطره ها که هنوز پيش چشمانم است؛ شبي بود که با تعدادي از دوستان از منطقه آمده بودم و قصد داشتم همان شب به منطقه برگردم، به محضر امام رسيديم، در اتاق پشت حسينيه( اتاق امام) ايستادم و منتظر شدم تا بقيه اتاق را ترک کردند... سپس به امام گفتم من دارم بر مي گردم منطقه(جبهه)، چيزي را به عنوان تبرک به من بدهيد براي بچه ها ببرم، ايشان احمد آقا را صدا کردند و گفتند: " قندان را بياوريد" و ايشان قندان را آوردند و امام (ره) زير لب دعايي خواندند و دستانشان را بر روي قندها کشيدند، من دستهايشان را بوسيدم و بيرون آمدم... آن زمان از همان اورکت هاي سبز رنگ داشتم که معروف بود به اورکت هاي آمريکايي که دانه اي هفتصد تومان مي فروختند، تمام قندها را در جيب اورکتم ريختم و قندان را که قندان ساده اي هم بود روي ايوان گذاشته و از پله ها ي ايوان پايين آمدم. در همان لحظه آقا شيخ حسن صانعي من را صدا کردند و گفتند: اين چه کاري بود کردي؟! چرا همه قندها را در جيبت ريختي؟ در پاسخ داستان را شرح دادم و ايشان گفت: چرا همه قندها را در جيبت خالي کردي؛ مگر نمي دانستي قندهاي امام کوپني است؟!!!! براي من باور پذير نبود کسي در آن موقعيت و مقام، مثل بقيه مردم زندگي کرده و اصول را رعايت مي کند و با همان مسير ديگران تعيين مايحتاج مي کند.

منبع : خبرآنلاين