arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۹۵۳۹۴
تاریخ انتشار: ۱۶ : ۱۱ - ۲۹ اسفند ۱۳۹۳

کواچ: اگر امکانش هست اجازه بدهید بانوان به ورزشگاه بیایند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 سرمربي تيم ملي واليبال مي گويد تيمش توانايي اين را دارد که در مسابقات جام جهاني ژاپن قهرمان شود و سهميه المپيک را بگيرد.وقتي کارش را در ايران شروع کرد، خيلي ها بعيد مي دانستند بعداز ولاسکو بتواند تيم را سرپا نگه دارد. اما توانست. سرمربي صربستاني تيم ملي واليبال حساب همه چيز را کرده حتي فشاري که بايد تحمل کند.

او به قول خودش با جاه طلبي هايش ، بدون هيچ تجربه ملي موفق شد. آن هم در مدت کمي.اول تيمش چهارم ليگ جهاني شد و بعد ششم قهرماني جهان. بوبان از همان اول براي اينکه کسي نگويد وامدار ولاسکوست با اصافه کردن بازيکنان جوان و اجراي سبک خودش ، نتيجه گرفت. کواچ در ليگ جهاني سال 2015 کار سخت تري نسبت به سال قبل دارد، آن هم با همگروهي تيمش با غول هاي بزرگ واليبال دنيا آمريکا، روسيه و لهستان.

با اين حال اصلا نگران نيست، حتي اميدوار است تيمش نتيجه خوبي هم مي گيرد، نه تنها در ليگ جهاني که حتي دلش به المپيکي شدن ايران هم روشن است. کواچ که يک سال است هدايت تيم ملي را برعهده گرفته بي پرده حرف مي زند و در گفت و گوي عيدانه با خبرآنلاين،از مهمترين سرگرمي اش در تهران مي گويد:«زياد جايي نمي روم.بيشتر در هتل المپيک مي مانم و کوبيده و ماهيچه مي خورم.»

*يک سال از حضور شما در ايران گذشت، با شروع کار شما،محبوبيت ولاسکو خيلي زياد بود و همين مساله کارتان را سخت کرد، ولي ناباورانه ،درکارهايي موفق شديد که ولاسکو هم نتوانسته بود موفقيتي به دست بياورد؟

براي هر کسي مشکل است که از اول جاي ولاسکو باشد ، اين مساله شروع سختي را رقم زد. به خاطر اينکه همه مي گفتند کواچ کي هست که بخواهد نتايج ولاسکو را تغيير دهد؟ وقتي من به ايران آمدم به خودم و عملکردم را باور داشتم و نتايج هم نشان مي دهد ، آن چيزي که اعتقاد داشتم عملي شد. مواجهه و رويارويي با آقاي ولاسکو سخت بود، اما من روش خودم را داشتم و نهايت تلاشم را هم براي بهترين نتيجه بکار بردم.

*امسال سال سومي است که واليبال ايران در ليگ جهاني بازي مي کند، معمولا دوره هاي صعودي تيم ها را سه ساله مي دانند و سال سوم را سال طلايي مي گويند. اما ما يک مقدار بدشانس بوديم، هم گروه خيلي سختي داريم و هم روي ميزباني حساب کرده بوديم که به ما ندادند، نظر شما چيست؟

امسال گروه خيلي سختي داريم و دومين سالي است که در مراحل بالاي ليگ جهاني حضور داريم. قهرمان جهان، قهرمان المپيک و قهرمان ليگ جهاني با ما همگروه هستند، اما ناراحت نيستيم و سعي مي کنيم بهترين نتايج را بگيريم. ما بايد سعي کنيم عملکرد خوب سال گذشته را ادامه دهيم؛ سال گذشته بهترين نمايش ها را داشتيم و من از بازيکنانم مي خواهم آن روند را ادامه دهند، چون خواسته فدراسيون همين است که در اين سطح بمانيم .

 ما و بازيکنانم بايد با تلاش زياد اين خواسته را اجابت کنيم. البته که گروهمان گروه آساني نيست، اما معتقدم ما حالا واليبال را خيلي خوب بازي مي کنيم و قبلا هم اين سه حريف را برديم و مي توانيم با حمايت 15هزار تماشاگري که در تهران ما را تشويق مي کنند، باز هم آن نتايج را تکرار کنيم. اگر مي خواهيم در سطح بالا باشيم، اول اين را بايد بدانيم که تيم هاي قديمي هنوز هستند و قدرت هاي بزرگ به حساب مي آيند، اما در حال حاضر دنيا به ما احترام مي گذارد و ايران هم الان يکي از قدرت هاي برتر جهان محسوب مي شود.

*نبود حسين معدني را هنوز حس مي کنيد؟

ايشان يک شخصيت فوق العاده بود، شايد يکي از بهترين مربي ها و پيدا کردن جانشين براي ايشان خيلي سخت است. ولي خب زندگي ادامه دارد و ما به کار خودمان ادامه مي دهيم. رحمان هم شخصيت فوق العاده اي دارد و من حدود 10 سال قبل روبه روي او بازي کرده ام و الان هم خوشحال هستم که در کنار من است.

*آنها هم چنين حسي نسبت به شما دارند؟ افرادي مثل بهنام محمودي و آن نسل واليبال ما؟

من با آنها صحبت کردم و اين که بدانم چه احساسي دارند، خيلي سخت است. نظرات مختلف آنها را شنيدم و يک جورهايي به نظر مي رسد که هر کسي که جاه طلب باشد، دوست دارد خودش سرمربي اول تيم ملي باشد؛ شايد اين حس در آنها هم وجود داشته باشد.

*چند هفته طول کشيد تا تيم را آنطور که مي خواهيد در اختيار داشته باشيد و بگوييد اين تيم مال من است؛ شايد در هفته دوم، سوم ليگ جهاني ديديم که عبادي پور،ميرزاجانپور و ... با افکار و سبک شما بازي مي کنند؟

من در ابتدا سعي مي کنم از بازيکن، بهترين بازي را بگيرم و بعد اين که خودش چطور به افکار من نزديک شود، مهم است. مسلما چند هفته اي طول مي کشد.

*شما خيلي دير آمديد و همان اول که آمديد، دو سه بازيکن مثل ميرزاجانپور و عبادي پور را به تيم اضافه کرديد؟

از چند هفته قبل از اين که بيايم، آقاي معدني و آقاي "چورا" برنامه من را داشتند و طبق آن تيم را تمرين مي دادند. اينطور نبود که من بي خبر باشم وندانم چي به چي است؛ بعد هم بازي هاي دوستانه را شروع کرديم و روي سرويس هاي ريسکي کار کرديم، اين نقطه ضعف تيم بود، کسي در ايران روي اين سرويس ها کار نمي کرد.

*تعدادي از بازيکنان در ابتدا از نظر منتقدان به عنوان نقطه ضعف تيم بودند، مثل ميلاد عبادي پور که در 19سالگي آنقدر به او بازي داديد که جا افتاد؛ نمي ترسيديد که نتيجه را از دست بدهيد؟

من به بازي هاي بيرون از زمين خيلي اهميت نمي دهم، چيزي که برايم مهم است چارچوب زمين است. من به عنوان مربي تيم ملي اين شانس را به بازيکني مثل ميلاد دادم، چون عملکرد فني خوبي در او ديده بودم. کسي به من نگفت به او بازي بده يا چشم هاي خوشگلي نداشت که بابت آن من به او بازي بدهم، عملکردش جوري بود که نظر مرا جلب کرد. شايد هم اين استعداد من است که وقتي بازيکنان جوان مستعد را مي بينم ،به آنها اعتماد مي کنم و آنها را بازي مي گيرم.

*يکي از ايرادهايي که به شما گرفته مي شد، اين بود که برخلاف ولاسکو کنار زمين ريلکس بوديد و با داور يا بازيکن خودتان را درگير نمي کرديد. اين شلوغ کاري ها براي تماشاگر جذاب است، ولي شما آرام مي ايستيد و کارتان را مي کنيد، پس چه زماني عصباني مي شويد؟

شما اين را مي گوييد اما در لهستان خبرنگارها از من پرسيدند بازيکنان از دست اين عصبانيت شما چه مي کنند؟ چرا اينقدر عصبي هستيد و داد و بيداد مي کنيد؟ من کلا جوري هستم که کنار بازيکنان در زمين مي ايستم، با هم مي جنگيم و با هم خوشحال و با هم ناراحت مي شويم.

*امسال فشردگي برنامه ما خيلي بيشتر است، پارسال در بازي هاي آخر مقابل فرانسه و آلمان و آمريکا يک مقدار بدن بچه ها کم آورده بود ،الان اگر از گروه صعود کنيم، هم فشردگي بازي ها بيشتر مي شود و هم بازي ها سخت تر ، آيا ممکن است بگوييد يک سري بازي ها را براي نتيجه بهتر در جام جهاني قرباني مي کنيم؟

فشردگي بازي ها هست، ولي اصلا اينطور نيست که بخواهيم يک بازي را فداي بازي هاي ديگر کنيم. همه بازي ها مهم هستند، شايد در بازي هاي آسيايي، مجبور باشيم 8 بازي را در 9روز انجام بدهيم. ولي اين بازي ها در تهران است و مگر مي شود بخواهيم کوتاه بياييم يا نتايج ضعيفي بگيريم. تک تک بازي ها براي ما مهم هستند. جام جهاني آخرين مرحله است که بايد روي آن تمرکز کنيم، در ليگ جهاني واليبال هم همه بازي ها مهم هستند و بايد حريفان را شکست بدهيم و کم نخواهيم گذاشت.

ما کادر فني و مربي بدنساز خيلي خوبي داريم. پارسال هم با اين که بازي هاي سختي داشتيم، مصدوم خاصي نداشتيم، فقط شهرام محمودي بود که خودش در بازي با لهستان بد پريد. در کل ما خوب بازي کرديم و خستگي هم يک چيز طبيعي است. به خصوص که ما سفرهاي طولاني هم داشتيم. آلماني ها صبح تمرين مي کردند و يک مسافت کوتاه هم سفر نکردند، ولي ما مسافت هاي زيادي را از شهري به شهر ديگر طي کرديم. اما اين که بگوييم بازي ها را فداي يک بازي ديگر کنيم شبيه يک جوک مي ماند.

*پارسال در مورد ليگ صحبت کرديد و گفتيد بازيکنان ايراني شهامت حضور و بازي در ليگ هاي ديگر را ندارند، چون اينجا پول خوبي مي گيرند. اين يک جمله کليدي بود که خيلي هم نقد شد و شايد کمتر مربي اين حرف را بزند. ولي شما نشان داديد نگران هستيد که چه اتفاقي بيفتد که تيم بهتر شود، چطور شد که ريسک کرديد و در مورد اين موضوع صحبت کرديد؟

من گفتم ايران بازيکنان خوبي دارد و اين که در اروپا بازي نمي کنند مشکل آنهاست. شايد اينجا بازي هاي ليگ خوبي هم داشته باشند، ولي بازيکنان يک روز 100درصد هستند و فردا 30 درصد مي شوند. اما اگر بروند خارج مثل يک غريبه هستند ، کسي هوايشان را ندارد و بايد در تمرينات و بازي ها نهايت تلاش خودشان را انجام دهند و اين يک امتياز مثبت است. الان معروف يک بازيکن خيلي خوب است، شايد در بازي هاي پارسال 60-70درصد بود، اما حالا که در تيم زنيت کازان (يکي از بهترين تيم هاي جهان) بازي مي کند، وقتي لئون و اندرسون کنار او هستند و هر لحظه از او توپ مي خواهند،کاري به اين ندارند که او معروف است يا شخص ديگر، او بايد بيشترين تلاش خودش را انجام دهد.

من مطمئنم که در مسابقات بعدي يک سعيد معروف متفاوت را خواهيم ديد. مشکل بازي در ليگ ايران اين است که بازيکنان هميشه در يک سطح نيستند و کارشان سينوسي است و نوسان دارد. ولي در خارج از کشور اينطور نيست، اگر کارت خوب نباشد تو را مي فروشند و يک بازيکن ديگر مي خرند. اينجا اگر مي خواهند خوب بازي نکنند، مي گويند ماشالله! دمت گرم! و حالا فعلا در زمين باش! اما در خارج از ايران مجبورند نهايت تلاششان را بکنند، چون آنجا ديگر کسي هوايشان را ندارد. بازيکنان ما شايد در سطح بازيکن هاي لهستان، آلمان، آمريکا و ... باشند، ولي اين که به تيم هاي خارجي نمي روند يک مشکل است. چون بازي در آن سطح و ماندن در سطح بالا مهم است.

*شما گفته بوديد اينجا چون پول خوبي مي گيرند و همه امکاناتي دارند و به همين دليل به خارج از کشور نمي روند، اين درست است؟

اين يک واقعيت است که اينجا همه چيز دارند، مشکل مالي هم ندارند. درست هم هست، وقتي در اروپا و جهان مشکل مالي هست، چرا بايد بروند جايي که هم درآمدشان پايين تر بيايد و سختي هاي بيشتري بکشند؟ وقتي همه چيز دارند، دوست دارند اينجا بمانند. اگر يک موقعيتي باشد که آنجا پول بيشتري بدهند و نمي روند، اين يک سئوال برانگيز است. در کشورهاي ديگر حتي ممکن است مشکل ويزا داشته باشند يا مثلا وقتي ويزاي آنها تمام مي شود، با آنها مثل غريبه ها برخورد مي کنند و فراموش مي کنند چه کارهايي انجام دادند؛ اينجا پول خوبي مي گيرند، ولي فدراسيون بايد از آنها بخواهد، عملکردشان هم در سطح پولي باشد که مي گيرند و باشگاه ها هم بايد با فدراسيون هم سطح شوند. الان دغدغه من اين است که ذهنيت ايراني ها را تغيير بدهم تا سخت کوش تر شوند.

*اين که بازيکنان به تيم هاي خارجي بروند، درست است که در بلندمدت به نفع واليبال ايران است، اما شايد براي شما يک ريسک باشد؛ مثلا شايد امسال معروف را ديرتر از سال قبل داشته باشيد، از اين نمي ترسيد؟

رفتن دو سه بازيکن به نظرم ريسک نيست، از طرفي شروع اين بازي ها مصادف با مراحل نهايي بازي هاي آن تيم است و در حقيقت او در آن زمان بهترين بازيش را ارائه مي دهد و اين خيلي نگران کننده نيست. وقتي شما در يک مقطع زماني در سطح بالايي هستي، به يک باره افت نمي کني. وقتي معروف در مسابقات بزرگ و با حريفان قدرتمند بازي مي کند، همه سعي اش اين است که هميشه در بهترين سطح باشد، اين به نفع تيم ملي هست و هيچ ضرري ندارد.

*يکي از مهمترين نظرات شما اين بود که دوست داريد در استاديوم آزادي بانوان هم حضور داشته باشند، هنوز اين نظر را داريد؟

اگر ايران بخواهد ميزباني تورنمنت هاي بزرگ را داشته باشد، بايد يک جورهايي اين قضيه را شروع و به آن ورود کند؛ اين مسئله خيلي پيچيده اي است، سياست و ورزش و مذهب با هم مخلوط مي شوند و حرف زدن راجع به آن را سخت مي کند. شما هم بهتر از من مي دانيد که قوانين چگونه است. ولي نظر من اين است که خيلي خوب است خانم ها هم به ورزشگاه بيايند، چون واليبال ايران حالا در سطحي است که جزو بهترين تيم ها محسوب مي شود و همه دوست دارند عملکرد فوق العاده اش را ببينند. براي ايران که به جمع تيم هاي بزرگ دنيا آمده، فقط بحث ملي مطرح نيست، يک تيم بين المللي است؛ به نظرم فدراسيون واليبال همه کار انجام مي دهد، اما تصويري که از فدراسيون و ايران وجود دارد، تصوير واقعي نيست. من در صربستان و ايتاليا هم که بودم مي ديدم هواداران ايراني چطور با شور و هيجان مي آيند، اما چيزي که اينجا وجود دارد مشکل ساز است. باز هم تکرار مي کنم اگر امکانش هست به ما کمک کنند، خارج از ايران براي ما تماشاچي ها خيلي جذاب تر هستند، چرا در ايران چنين حمايت خوب و جذابي از تيم نباشد؟

* شما يک پسر داريد، او هم واليبال بازي مي کند؟

من يک پسر 15ساله دارم که در سوپر ليگ صربستان بازي مي کند؛ البته در اين مقطع دو هفته اي مريض است و بازي نکرده، ولي در کل بازيکن خوبي است.

* واليبالي جزو لاينفک زندگي شماست؟

همسرم در يوگسلاوي واليباليست است و تجربه قهرماني هم دارد، همه زندگي من واليبال است، همسر واليبالي، پسر واليبالي، خودم واليبالي، خانواده واليبالي!

*توپ واليبال حتما از المان هاي مهم زندگي شماست؟

بله ما هميشه راجع به واليبال صحبت مي کنيم و اين يک چيز طبيعي است، هر کسي ما را ببيند مشغول صحبت در اين باره هستيم.

*به اين فکر کرديد که خانواده اتان براي زندگي به ايران بيايند؟

اين مساله که آنها به ايران بيايند کمي سخت است؛ وقت هايي که من بيکارم، پسرم بايد آنجا به مدرسه برود، يک هتل کوچک هم در صربستان داريم که همسرم به کارهاي آنجا مي رسد و درگير آن است.

*شايد اگر وقت داشتند آقاي داورزني استقبال مي کردند که تيم ملي واليبال بانوان هم از اين وضعيت دربيايد؟

15سالگي سن سختي است و همسرم بايد بالاي سر پسرم باشد؛ اگر بخواهد 10 روز اينجا باشد، چه کسي به کارهاي او رسيدگي کند؟ اما براي ليگ جهاني و جام ملتهاي آسيا حتما خواهند آمد.

*حتي زماني که وقتي پسر تان5ساله بود و شما در اروميه بازي مي کرديد هم به ايران نيامدند؟

آن موقع هم نيامدند، چون من زمان خيلي کوتاهي اينجا بازي کردم. مي خواهم از تماشاگران اروميه اي هم تشکر کنم که دو سه هفته پيش آنجا بوديم و از من تقدير کردند؛ قطعا انتظارش را نداشتم، مردم مرا بشناسند. يک طرف بنر بزرگي از من بود و يک طرف هم مردمي که مرا تشويق مي کردند، اين خاطره خيلي جذابي برايم بود.

*پس سرگرمي شما چيست؟

ماهيگيري را خيلي دوست دارم، يکشنبه ها دوست دارم با همسرم کنار دانوب برويم. اما الان اکثر اوقات در هتل المپيک هستم، چون غذاي خوبي هم دارد و خيلي از هتل خارج نمي شوم.

*کدام غذاهاي ايراني را دوست داريد؟

ماهيچه، کوبيده.

*اگر قرار باشد در ايران يک هديه به کسي پيشنهاد بدهيد، چه چيزي را پيشنهاد مي کنيد؟

من به آنها توصيه مي کنم به ايران بيايند، اينجا همه چيز طبيعي است. من در صربستان بودم، صربستان خودش به اندازه کافي مشکل دارد و من نمي دانم چرا بعضي ها اين ذهنيت منفي را نسبت به ايران دارند. من سعي مي کنم اين تصوير را درست کنم.

*چند کلمه فارسي بلديد؟

نمي دانم چند کلمه! چون زبان فارسي زبان خيلي سختي است و من سعي مي کنم در بازي ها اعداد را به فارسي بگويم که رقبا نفهمند.

منبع : خبرآنلاين
نظرات بینندگان