arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۹۴۲۹۱
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۱۶ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۳

ستارگاني که «سال ۹۳» در قاب تلويزيون خوش درخشيدند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
جام جم: توليدکنندگان آثار تلويزيوني در سال ۹۳ از ستاره‌هاي سرشناس و بزرگ بازيگري براي ايفاي نقش استفاده کردند که در اين بين برخي از اين ستاره‌ها با اجراي نقشه‌اي متفاوت نقاط روشني را به کارنامه حرفه‌اي خود افزودند.

رضا کيانيان، فريبرز عرب‌نيا، محسن تنابنده مهدي هاشمي و... اينها تنها تعدادي از ستاره‌هاي بازيگري هستند که در يک سال اخير در سريال‌هاي مختلف حضور داشته‌اند. ستاره‌هايي که هرکدام مي‌توانند جذابيت‌هاي يک اثر را به ميزان قابل توجهي افزايش دهند. در اين بين براي برخي بازيگران چون پژمان بازغي، احمد مهران‌فر، مهران احمدي ، محسن تنابنده، پريوش نظريه، شبنم مقدمي و ريما رامين فر به‌واسطه نقشه‌اي که در سال گذشته و در سريال‌هاي تلويزيوني بازي کرده‌اند معادلات و مسير تازه‌اي را پيش روي آينده بازيگري گشودند. سريال‌هاي امسال تلويزيون را مي‌توان صحنه نمايش بازيگران توانمند دانست.

رضا کيانيان

حضور رضا کيانيان در نقش يک مامور رده بالاي اطلاعات و امنيت باعث شد توجه بيشتري معطوف به سريال «پازل» شود. کيانيان البته همان‌طور که بعد از پخش سريال اعلام کرد تلاش کرده بود تا اين نقش همچون ديگر آثاري که تاامروز ساخته شده عاري از کليشه‌پردازي بوده و به قهرماني باورپذير براي مخاطبان تبديل شود. اين‌که اين بازيگر سرشناس چقدر در رسيدن به اين هدف موفق بوده، نيازمند نظرسنجي عمومي است اما اين‌که رضا کيانيان يکي از ستاره‌هاي مطرح تلويزيون در سال ۹۳ بوده است نيز موضوعي انکارناپذير است.

پژمان بازغي

حضور در دو سريال «دولت مخفي» و «گذر از رنج‌ها» توانايي‌هاي پژمان بازغي را بيش از پيش نشان داد. او در دولت مخفي در نقش يک رزمنده جنوبي و در گذر از رنج‌ها در نقش مهندسي شمالي بازي کرده و به نظر مي‌رسد در اجراي آنها به توفيق رسيده است.

نکته جالب اينجاست که او در يک سريال قهرمان مثبت (دولت مخفي) و در سريالي ديگر (گذر از رنج‌ها) ايفاگر نقشي منفي و منفور است، با اين‌حال وقتي مخاطب اين دو نقش متفاوت را که در فاصله زماني بسيار کم و تقريبا همزمان از دو شبکه مختلف پخش مي‌شدند، باور کرده و مي‌پذيرد به معناي توانايي‌هاي اوست.

فريبرز عرب‌نيا

اين بازيگر سرشناس که نزديک به يک دهه از زندگي حرفه‌اي‌اش را صرف حضور در سريال بزرگ مختارنامه کرد، در سريال «رنگ شک» که خودش کارگرداني کرده بود نقش قهرمان را که پليسي ماجراجو و شجاع است، بازي کرد. اما با توجه به نقش‌هاي بزرگي که او پيش از اين بازي کرده است، اين نقش با توجه به اين‌که خودش کارگردان و نويسنده اثر هم بوده اثر خارق العاده‌اي در کارنامه‌اش به‌شمار نمي‌آيد.

عباس غزالي

عباس غزالي بازيگري است که بعد از سريال «وضعيت سفيد» خيلي محبوب شد و حتي امسال يکي از بازيگران موفق جشنواره فيلم فجر به شمار مي‌آمد. غزالي با بازي در سريال «حانيه» ذهنيت کساني که معتقد بودند، او سخت بتواند از جلد شخصيتي را که در وضعيت سفيد بازي کرده خارج شود، تغيير داد. او کنترل شده و با تمپو آرامي اين نقش را اجرا کرد تا ابعاد تازه‌اي از توانايي‌هايش را به نمايش بگذارد.

مهدي هاشمي

اگر قرار باشد فقط يک اتفاق خيلي خوب در آثار نمايشي تلويزيون در سال ۹۳ انتخاب شود، شايد حضور مهدي هاشمي در سريال «دردسرهاي عظيم» رتبه اول را کسب کند. مهدي هاشمي باوجود آن‌که در سال‌هاي اخير کمتر فرصت حضور در تلويزيون را پيدا کرده بود، اما بازگشتي جالب توجه داشت. هاشمي نه تنها بازيگري توانمند در ايفاي نقش‌هاي متفاوت است، بلکه شخصيت ويژه او چيزي غيرقابل تفکيک از نمايشي است که ارائه مي‌دهد.

جواد عزتي

در سريال «دردسرهاي عظيم» جواد عزتي با خضوع نقش اول را به‌عهده داشت، هرچند فروتني و احترام او را مي‌شد حتي از پشت لنز دوربين به مهدي هاشمي احساس کرد.جواد عزتي نيز در ميان آماده‌ترين بازيگران اين روزهاي سينما و تلويزيون قرار دارد. او بازيگري است که اين روزها هم در سينما و هم در تلويزيون حضور چشمگيري دارد.

عليرضا خمسه

عليرضا خمسه سال‌ها ستاره کمدي سينما و تلويزيون بود، اما خمسه‌اي که در «پايتخت» مقابل دوربين قرار گرفت حتي بعد از پخش دو فصل ابتدايي سريال همه را شگفت‌زده کرد. در واقع تصور عمومي در رابطه با خمسه کمدي‌هايي از جنس «دو نفر و نصفي»، «جيب‌برها به بهشت نمي‌روند» و... بود، اما ايفاي نقش بابا‌پنجعلي نشان داد در تمام اين سال‌ها فقط بخش کوچکي از توانايي‌هاي اين بازيگر به نمايش در آمده است.

احمد مهرانفر

شايد به نظر محسن تنابنده، نقش اصلي سريال «پايتخت » باشد، اما مطمئنا اگر احمد مهرانفر را از اين سريال جدا کنيد، احتمالا بخش مهمي از جذابيت‌هاي سريال نيز از بين خواهد رفت. او نيز بازيگر نقش‌هايي است که شايد فقط از عهده خودش برآيد. ارسطو عامل مي‌تواند يکي از دوست‌داشتني‌ترين کاراکترهاي تلويزيوني طي ده سال اخير تلويزيون باشد که با توانايي و استعداد ويژه احمد مهرانفر به اجرا در آمد.

پيام دهکردي

پيام دهکردي در سريال «گذر از رنج‌ها» در نقش هدايت نوه خان نيز اجراي موفقي داشت. او با توجه به توانايي‌هاي خاص بازي‌اش اين نقش کوتاه و کاراکتر تقريبا منفي را به نوعي ايفا کرد که سرنوشت و تصميمات آن حتي بعد از مرگ هدايت در ذهن مخاطب مي‌ماند.

امين حيايي

امين حيايي برخلاف برخي ستاره سينما که خيلي اهل بازي در سريال نيستند، هرچند وقت براي علاقه‌مندان و مخاطبان تلويزيوني جلوي دوربين سريال قرار مي‌گيرد. بعد از سريال بزرگ کلاه پهلوي، او در مجموعه‌اي به نام «خوب، بد، زشت» در نقش جوان لمپن اما ساده‌دل و بامرامي را بازي کرد که پيش از آن نمونه‌هاي نزديکش را در «کما» و «ساخت ايران» بازي کرده بود.

فرهاد آئيش

فرهاد آئيش در سريال «پرده‌نشين» در نقش يک روحاني معتبر ايفاي نقش کرد؛ نقشي که به‌دليل حساسيت‌ها و ظرايف موجود مي‌توان آن را در زمره نقش‌هاي دشوار قرار داد. آئيش اما با متانت هميشگي‌اش به اين کاراکتر پرداخته و موفق شد يکي از موفق‌ترين کاراکترهاي روحاني سال‌هاي اخير تلويزيون را به تصوير بکشد.

هومن برق‌نورد

هومن برق‌نورد در سريال «روزهاي بد به در» نقش جواني فقير اما باگذشت و بامعرفت را بازي کرد.

سبک بازي برق‌نورد مثل هميشه فانتزي است، زيرا خودش در مصاحبه‌اي مي‌گويد: «من خيلي اهل فيلم ديدن نيستم و بيشتر مواقع کارتون نگاه مي‌کنم.»

پيشينه تئاتري و نيز علاقه او باعث شده که کاراکتر حتي در داستان واقعگرايانه سريال روزهاي بد به در از نظر گويش کاملا نمايشي و حتي غلوآميز باشد؛ اما اهميت کار برق‌نورد همين‌جاست که کاراکترهاي فانتزي اما قابل باور و دوست‌داشتني را براي مخاطبان مي‌سازد.

دانيال حکيمي

در سريال «رهايي» دانيال حکيمي همچون ديگر سريال‌هاي مطرح پليسي و اکشن دو دهه اخير تلويزيون در نقش اصلي ظاهر شد و از پس نقشي که نمونه‌هاي نزديکش را پيش از اين بازي کرده بود، برآمده است.

مهران احمدي

وقتي صحبت از بهترين بازيگران مي‌شود نام مهران احمدي هم حتما برده خواهد شد. او طي چند سال اخير انواع و اقسام نقش‌هاي متفاوت را بازي کرده و اغراق نيست که بگوييم در اين کار بسيار موفق بوده است. در پايتخت او در نقش بهبود محيط‌بان مازندراني يکي ديگر از دلايل مهم جذابيت اين سريال پرطرفدار بود. وقتي نقش او در «آواي باران» را با بهبود در «پايتخت» مقايسه کنيد، بيشتر به توان بازيگري او پي خواهيد برد.

آرش مجيدي

آرش مجيدي خيلي آرام به يکي از بازيگران محبوب تلويزيون تبديل شده است.

چهره و نوع بازي‌اش به‌نحوي است که مخاطب از او خوشش مي‌آيد، حتي اگر مثل «رنگ شک» يک نقش منفي صرف را بازي کند. اما در کنار اين او در سريال «جلاالدين» در نقش جلاالدين خوارزمشاه يکي از سرداران بزرگ ايران در زمان حمله مغول‌ها و با صداي چنگيز جليلوند بازي کرده است.

محسن تنابنده

از محبوب‌ترين بازيگران امروز تلويزيون و خالق شخصيت دوست‌داشتني نقي معمولي در پايتخت. تنابنده در قسمت سوم پايتخت نقش دشواري را براي خودش نوشت و تبديل به يک قهرمان کشتي شد. تنابنده مانند هميشه در اجراي اين نقش متفاوت و دشوار نيز موفق بود. او را مي‌توان بازيگر نقش‌هاي غيرممکن هم به‌حساب آورد. براي درک بهتر نقش او سريال ابله را ببينيد.

روناک يونسي و آخرين بازي

نقش‌هاي کمدي اندکي در سريال‌هاي تلويزيوني براي بازيگران زن نوشته مي‌شود که از آن تعداد هم تنها برخي کيفيت قابل قبولي دارند. در مجموعه «آخرين بازي» ساخته حسين سهيلي‌زاده، سعيد جلالي به عنوان فيلمنامه‌نويس شخصيت جذابي به نام شعله را خلق کرد که با ورودش کل داستان را تحت تاثير قرار داد. يونسي در اين سريال نقش يک نوکيسه تمام‌عيار را بازي کرد که نقشه‌هاي زيادي را براي گرفتن مهريه‌اش کشيد و در اين راه با آدم‌هاي سرراهش بازي کرد. يونسي در اينجا بخوبي ظرافت‌هاي پنهان نقش را درک و به آن شاخ و برگ بخشيده بود و با بهره بردن از طنزي مليح و کمرنگ به کشمکش‌هايش با نسترن (دختر شوهرش) حال و هوايي فانتزي بخشيده بود.

شيوا طاهري و گذر از رنج‌ها

سپردن نقش اصلي يک مجموعه ملودرام قهرمان محور به يک بازيگر تازه وارد، ريسک بزرگي است که در صورت جواب دادن به موفقيتي شيرين و تحسين‌برانگيز ختم مي‌شود و در صورت شکست مي‌تواند کليت کار را زير سوال ببرد و به ريزش شديد مخاطب منجر شود.

در گذر از رنج‌ها، فريدون حسن‌پور در مقام نويسنده و کارگردان از روش ياد شده پيروي کرده و پس از تست چند بازيگر شناخته نشده، شيوا طاهري را براي نقش دنيا انتخاب کرده است، انتخاب هوشمندانه‌اي که با واکنش مثبت مخاطبان روبه‌رو شد و به باورپذيري نقش او خدشه‌اي وارد نکرد.

دنيا، شخصيت معصوم و رنج کشيده‌اي‌ است که در نوجواني و جواني فراز و نشيب‌هاي بسياري را از سر گذرانده و در اين مسير ناهموار و سخت با صلابت به راهش ادامه داده است.

بهنام تشکر

بهنام تشکر سال ۹۳ در سريال‌هاي «هفت سنگ» و «روزهاي بد به در» ايفاي نقش کرد و با وجود آن‌که جنس سريال‌ها و کاراکترها با هم متفاوت بودند، او مثل هميشه نشانه‌هاي بهنام تشکر را به نقش آويخت و آنها را به شخصيت‌هايي دوست داشتني تبديل کرد.

سام درخشاني

در «دولت مخفي» حضوري افتخاري در نقش خلباني داشت که به اسارت درمي‌آيد، اما نقش‌آفريني اصلي‌اش در سريال « همه چيز آنجاست» بود که شخصيتي منفي را بازي مي‌کرد. درخشاني بي‌شک يکي از بهترين بازيگران اين سريال پرطرفدار به شمار مي‌آيد.

بيژن امکانيان

ستاره بازيگري دهه ۶۰-۷۰ سينماي ايران با دو سريال «گذر از رنج‌ها» و «جاده چالوس» حضور پررنگي در سريال‌هاي سال ۹۳ تلويزيون داشت. امکانيان در گذر از رنج‌ها در نقش نسبتا کوتاه پسر خان بازي کرد، اما در جاده چالوس او شخصيت اصلي و محوري سريال بود.

بهاره رهنما و خوب، بد، زشت

اين مجموعه که در ايام نوروز با استقبال نسبتا خوبي از سوي مخاطبان مواجه شد، از بازي‌هاي يکدستي برخوردار بود که اين امر بخصوص در مثلث زنان مجموعه (بهاره رهنما، بهنوش بختياري و سوسن‌پرور) شدت بيشتري داشت. بختياري در نقش يکي از دختران خانواده که علاقه عجيبي به فضاهاي مجازي و شبکه‌هاي اينچنيني دارد، آنقدر حضور دلنشين و گرمي داشت که حتي اغراق‌هايش هم توي ذوق نمي‌زد. در حقيقت او اغراق‌هاي موجود در نقش بهاره را با هوشمندي به خصوصيت اصلي آن تبديل کرده و آن را محور بازي خود قرار داده بود. او پس از بازي در فيلم‌هاي کمدي بي‌کيفيت و نازل، در خوب، بد، زشت بخش مهمي از توانايي‌هايش را در کمدي به رخ کشيد و ظرفيت‌هاي بالقوه‌اش را در اين ژانر يادآور شد.

شبنم مقدمي و مدينه

سريال‌هاي سيروس مقدم عموما از بازي‌هاي درخشاني بهره مي‌برد که مدينه هم از اين قاعده مستثنا نبوده است. براي مثال شبنم مقدمي در اين سريال در نقش يک ضد قهرمان بازي متفاوتي را ارائه کرد که تا پيش از اين در کارنامه بازيگري‌اش سابقه نداشت. او در نقش همسر نخست مرد کارخانه داري که با دستان خودش زندگي مشترکشان را از بين برده و حال پس از مرگ شوهر سابقش فرصت تلافي پيدا کرده، بخوبي توانسته بود عقده‌هاي روحي اين شخصيت را به تصوير بکشد. براي مثال تنها کافي است رويارويي او با مدينه در مسافرخانه و نگاه غم‌زده و در عين حال مغرور و سرشار از کينه‌اش را به ياد آورد.

سارا بهرامي و پرده‌نشين

اين مجموعه موفق که زمستان امسال روي آنتن شبکه يک سيما رفت، مجموعه پربازيگري بود که بخش مهمي از بار درام سريال را به دوش مي‌کشيدند و نقش مهمي در کيفيت نهايي کار داشتند. در ميان شخصيت‌هاي زن اين مجموعه، سارا بهرامي در نقش مائده، حضوري چشمگير داشت و در برخي سکانس‌ها بازيگر نقش مقابلش را کاملا تحت تاثير قرار مي‌داد. او که پيش از اين نيز بازي درخشاني را در مجموعه «پروانه» ارائه کرده بود، در پرده‌نشين به سارا رنگ و بوي واقعي بخشيد و مظلوم واقع شدن او را در جريان ماجراي کلاهبرداري بخوبي به تصوير کشيد.

ليلا اوتادي و زخم

مجموعه‌هاي پليسي با توجه به تکيه آن بر حادثه‌پردازي تا حدودي از پرداختن بيشتر به شخصيت‌ها غافل شده و بيشتر وقت خود را صرف پرداخت حرفه‌اي صحنه‌هاي حادثه‌محور مي‌کنند. اما در مجموعه «زخم» تا حدود زيادي اين اتفاق رخ نداد و شخصيت‌پردازي به نحو احسن صورت گرفت. چرايي آن هم به جنس خاص شخصيت محوري (سرگرد الهام پويا) بازمي‌گشت که در رشته روان‌شناسي فارغ‌التحصيل و به عنوان مشاور در يک کلانتري مشغول به کار شده بود.

سعيد رحماني به عنوان نويسنده فيلمنامه با انتخاب اين شخصيت به عنوان مرکز ثقل داستان، خود را از حادثه‌پردازي‌هاي معمول در مجموعه‌هاي پليسي دور کرده و ليلا اوتادي هم در يکي از معدود نقش‌هاي تلويزيوني‌اش کاملا با نقش جفت و جور شده بود. آرامش و متانت مهم‌ترين ويژگي سروان پوياست که اوتادي در نمايش آن موفق بود و بخوبي آن را تا پايان داستان حفظ کرده بود، ويژگي‌اي که بازي او را براي مخاطب باورپذير مي‌کرد.

ريما رامين‌فر و پايتخت

مجموعه پرطرفدار «پايتخت» در سومين قسمت خود نيز از بازي‌هاي درخشاني بهره مي‌برد که يکي از آنها بازي ريما رامين‌فر بود. او در اينجا هم بخوبي خصوصيات نقش هما در دو قسمت قبلي را حفظ و تغييرات کمي را در آن اعمال کرده بود. صبر را مي‌توان مهم‌ترين ويژگي شخصيتي هما به حساب آورد که در شرايط سخت هم آن را از دست نمي‌داد. رامين‌فر اين ويژگي را به بهترين شکل با بازي‌اش عينيت بخشيده و در نقش به مفهوم واقعي کلمه زندگي کرده است. براي مثال تنها کافي است نگاه‌هاي فوق‌العاده او به نقي را در سالن خانه کشتي پس از تمرين سخت و طاقت‌فرساي به ياد آورد.

پريوش نظريه و مدينه

او قهرمان مجموعه مدينه بود که بار اصلي داستان را به دوش کشيده و تقريبا در همه سکانس‌ها حضور داشت. نظريه که پيش از اين، بيشتر در نقش‌هاي مکمل ظاهرشده بود، در اين سريال مي‌بايست به استقامت و بردباري مدينه عينيت بخشيده و همذات‌پنداري مخاطبان را برمي‌انگيخت. کار دشواري که او بخوبي از عهده انجامش برآمد و اقتدار دلنشيني را به مدينه تزريق کرد که در تقابل با ديگر شخصيت‌ها برجسته‌تر نيز شده بود.

نظريه براي القاي اين حس به مخاطب، از نگاهش بيشترين بهره را گرفته بود. سکانس‌هاي دو نفره او با شبنم مقدمي و مهرداد صديقيان در قياس با ديگر سکانس‌ها کيفيت چشمگيرتري داشت که بخوبي مخاطب را با مدينه همراه مي‌کرد.
نظرات بینندگان