arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۷۴۸۴۲
تاریخ انتشار: ۰۲ : ۱۳ - ۱۲ مرداد ۱۳۹۳

از يك پا منبري

حبيب الله معظمي*
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

اخيراً اظهارنظر و نقد رويكرد و برنامه های دولت ازسوي دو روحاني محترم در مشهد وقم معطوف به مباني و اهداف نظام ديني و جمهوري اسلامي،در رسانه ها منتشر شد.اين اظهارات مبتني بر اينست كه برنامه و هدف دولت نباید متوجه رفاه و مسائل اقتصادي مردم باشد.آنها درسخنان و نقد خود رفاه و امنيت را از اهداف برنامه اي دولت و جمهوری اسلامی كنار زده، از توجه دولت به رفاه مردم انتقاد کرده و از مقاصد انقلاب را مسائل اقتصادي ندانسته اند.

این سخنان وانتقادات درباره تلقی دولتیان از هدف وكاركرد جمهوري اسلامي و یا دولتمردی ديني، و مشخص تر برنامه و دغدغه جاری دولت یعنی مسائل اقتصادی و امنیت معاش و آسایش افراد جامعه، در حالی برزبان جاری می شوند(كه اگر خوش بينانه و به دور از شائبه هايي كه برخی به هدف از طرح این اظهارات می بندند، بنگريم) كه شنونده اي را كه سالها در پاي منبرها نشسته و يا آگاهي ديني را در این جامعه به طريقي كسب كرده،دچار سرگشتگي مي كند،به این معناکه پس آن آموزه ها چه بود و اين سخنان چه؟آیا دین فقط ریاضت و گرسنگی و پرهیز از امکانات  مادی و رفاهی است؟ آیا کارکردها تغییر کرده و دین ، صرفا محدود به غیر مادی و غیر ملموس است؟اگر چنین است پس تکلیف آن آموزه ها و آموزگاران چه می شود که اینک متعلمین را با حیرانی و ابهام مواجه و رها ساخته اند.

امثال من از منابر و تریبون های ديني در این جامعه ياد گرفته ايم بعبارتي اين سخن خود شما طی سالها بوده كه اسلام دين كاملي است، ديني است اجتماعي، نه ديني كه صرفاً به توصيه هاي اخلاقي فردي بسنده و بر آنها تاكيد كند. يادمان داده اندكه اسلام ديني است كه برنامه و دستور فردي تا حكومتي دارد بنابراين وقتي جمهوري اسلامي شكل گرفت و رداي حكومت پوشيد، طبيعي است كه براي همه امور مربوط به زندگي مردم از معاش گرفته تا امنيت و فعالیت فردی و اجتماعي بايستي برنامه داشته باشد وباید داشته باشد چون داعی حکومت است.

اين سخنان حاصلي نداشته جز اينكه عضوجامعه مارا با آموزه هاي ديني كه تاكنون فراگرفته دچار تعارض بکند و به كلي پاي منبراني همچون من را به وادي حيرت و سرگشتگي بكشاند چرا كه گفته مي شود توجه دولت و نظام به مسائل رفاهي و اقتصادي و امنيتي  با تعاليم اسلامي و برنامه و هدف انقلاب اسلامي سازگار نيست. گو اینکه از این منظر، انسان فقط برای اجتناب از امور مادی و معاش و اداره زندگی است. همین و بس.

چنين اظهاراتي نه تنها موجب ترديد و حيرت افراد جامعه مي شود بلكه مخاطبان را به ورطه تناقض و تعارض ذهنی و فکری و متعاقبا بي تحركي و  تاثيرناپذيري از واعظان و تبيين گران ديني بخصوص اگر گوينده آن اظهارات از تريبون رسمي استفاده كرده باشد، مي اندازد. و اين البته كم زياني نيست.

علاوه بر اينها نقش چنین عزیزانی را بعنوان گروه مرجع جامعه متزلزل مي سازد و درسايه چنين تزلزلي كلام مرجع نافذ نمی شود چون شنونده ومخاطب، به منبعِ با اعتبار و بدون تعارض آفرینی، میل دارد.ثبات رای منبع پیام به  به آن اعتبار و نفوذ کلام می بخشد. و بدانیم که این سخنان قطعاً به ثبات رای و اعتبار منبع کمک نمی کند. واین البته خسران بزرگی است.  

این سخنان را درحالی می توان «بدون دقت به زبان راندن کلام»خواند که پیش از این قانون اساسی تکلیف را روشن کرده و علی القاعده جای مناقشه و بحث های بنیادین از این جنس، یعنی بود و نبود موضوعات، بایستی نگذاشته باشد. قانون اساسی درهمان فصول آغازین خود(که جای تامل دارد) یک فصل را به«اقتصاد و امورمالی»(فصل چهارم) اختصاص داده که جالب آنکه یکی از پرتوضیح ترین فصول این میثاق ملی است. این فصل چنین شروع می شود:

«اصل چهل و سوم
برای تامین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران براساس ضوابط زیر استوار می شود:

1-تامین نیازهای اساسی: مسکن،خوراک، پوشاک، بهداشت،درمان،آموزش و پرورش، و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه.

2-... »
گذاشتن عبارت«... برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد...»در آغاز این فصل آن هم از سوی تدوین گران تازه انقلاب کرده(که پس از غور در مسائل جامعه شاهی به این نتیجه رسیدند که راه هدم و عدم آن شرایط، و لزوم تعالی انسان و جامعه، انقلاب است.تدوین گرانی که به شهادت بسیاری درمیان آنها کسانی بودند سرآمد فقه وحقوق،مبارزه و شجاعت، شناخت زمانه و جهان معاصر،روشن بینی و آینده نگری وخصوصیات دیگر که کم محتمل است درتاریخ ایران به این زودی تکرار شوند)قانون اساسی به هیچ وجه نمی تواند تصادفی باشد. و البته هوشمندانه و به روز تعبیه شده است.دانش نوین جامعه شناسی هم از همین امرور از خورد و خوراک و پوشاک بعنوان نیازهای اولیه و اساسی بشر یاد می کند.

خيلي سالها پيش متني ديني را مي خواندم كه در آن ميان سلامت و عبادت ربط قائل شده بود و اشاره به اين داشت ما در ادعیه سلامت خود را از خداوند مي خواهيم تا آنگاه بتوانيم عبادتش كنيم.از اولین مخالفت های پیامبر اسلام(ص) با قوانین اجتماعی عصر جاهلیت، مخالفت با دختر کشی بود که متوجه عدالت حقوقی جنسیتی است.هم می توان به بخشهای عبادی و شریعتی دین توجه کرد و هم بخشهایی اجتماعی. نمی توان یکی از اینها را نادیده گرفت و البته به شرایط کنونی جامعه و کشور ما بگونه ایست که همت مدیران اجرایی بایستی متوجه مسائل اقتصادی و آسایش و رفاه عمومی و بطورکلی عدالت اقتصادی باشد.امری که دولت قبلی علیرغم تمرکز اصلی بر آن(که انتقادهایی را برنینگیخت) در آن ناکام ماند.

خاستگاه طرح این سخن من متوجه مسائل و حواشی قدرت و رقابت از جنس آن نیست بلکه خودگویی، با خودگفتن بر سر سخنانی است که نظام و بنای فکری دینی فرد را درجامعه به علت تناقض و تشویش آفرینی ها به حد فروپاشاندن می لرزاند. خودگویی است تا خودمان تکلیفمان خودمان را بدانیم و روشن کنیم و فکری به حال آموزه هایی که یک عمر در صحنه جامعه به گوشمان رسانده شده، بکنیم. هرچه مي گوييد بگوييد لیکن پامنبران را نپراکنید. نرانید.

و هم انصاف نیست؛ مارا، کسانی را که عمری گوش و ذهن خود را بی دریغ و با اعتماد به شما، به سخن شما سپرده شدند اینک به هر دلیلی به سخنانی دیگر بکشانید و بیازارید، که چیزهایی بشنوند که آن اعتماد را سلب می کنند. اسلام دین عموم است که البته خواصِ عارف مسلک وکم یا بی نظر به زخارف دنیوی هم هستند که می توانند از رهنمود آن و بدون توجه به اقتصاد و معاش، راه خدا را در پیش گیرند اما عموم چه؟ خیل انبوه جامعه را می گویم. این دینی است برای عموم و این عمومِ با درجات متفاوتِ کم و زیاد معرفت یا هیچ از معرفت، نیازمند است تحت حاکمیت دینی به رشد برسد که راه آن همان است که در قانون اساسی آمده : «تامین نیازهای اساسی بشر». واین وظیفه اصلی حکومت است.با آسایش و رفاه هم می توان به خدا رسید.

*مدرس دانشگاه و روزنامه نگار

نظرات بینندگان