من هرگز آرزوهای عجیبوغریبی نداشتهام. گفتم که ما قانع بار آمدیم و
آرزوهای بلندپروازانه هرگز نداشتم. آرزوی من سلامتی بود و سرخوشی که هردویش
را تا امروز داشتهام. از فردا هم کسی خبر ندارد. فقط امیدوارم این لطف
خداوند همیشه با من باشد.
و آیا اگر قرار بود خودتان سرنوشتتان را انتخاب کنید، باز هم انتخابتان همین زندگی بود؟
70سال گذشت (هرچند هفت دهه گذشته اما باور کنید جز درد پا، اصلا هیچ حسی
از 70سالگی ندارم و ذهنم 40، 45ساله است! در واقع من 70ساله 40سالهام!!)
حالا اگر به عقب نگاه کنم و ماجراهای بد و خوب زندگیام را مرور کنم،
میبینم کفه خوبیها خیلی سنگینتر و پایینتر از کفه بدیهاست. پس اگر
تعیین سرنوشتم با خودم باشد، تجربههایی را که از این زندگی 70ساله
اندوختهام به کار میگیرم که باعث میشود اشتباهاتی را که مرتکب شدهام
دیگر مرتکب نشوم و بعد همین زندگی را با روشنبینی، ذکاوت و منطق بیشتر
انتخاب میکنم و باز همان بنده شاکر باقی میمانم......