arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۷۰۰۴۵
تاریخ انتشار: ۴۲ : ۰۹ - ۱۱ تير ۱۳۹۳

لاریجانی؛ باز هم مرد روزهای سخت اصولگرایان/حزب گرایی به سبک علی آقا!

لاریجانی اما اگر موفق به تشکیل حزب شود اولین گام را باید در انتخابات مجلس دهم بردارد. او که در دو دوره اخیر با نمایندگی از قم عملا خود را درگیر دسته بندی های سیاسی تهران نشینان نکرد، اینبار باید وارد عمق دسته بندی های اصولگرایی شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مرد روزهای دشوار اصولگرایان شده است، فرقی ندارد دشواری را یک محمود احمدی نژاد سبب ساز شده باشد که علی آقای لاریجانی را وادار کند در روزهایی که همه هم صنفان راست گرایش بر مدار سکوت مصلحتی می چرخند از صندلی ریاست قوه مقننه انگشت خود را به سوی او دراز کند و صراحتا به او بگوید« شما شئونات نظام جمهوری اسلامی را رعایت نمی کنید، به سلامت.»

به گزارش انتخاب، دشواری یک وقت دیگر هم که به تندروهای اصولگرا برسد، باز هم اوست که مرد میدان می شود، در پس پرده و در لفافه که صراحتا از خطر تندروی و یکه تازی سخن می گوید، فرقی نمی کند تندروی ها علیه خودش باشد یا هاشمی رفسنجانی و سیدحسن خمینی تا حسن روحانی همین رییس جمهور یک ساله کشورمان. شاید از همین رو بود که تندروها این صراحتش را تاب نیاوردند و با مهر و کفش و نعلین از او پذیرانی کردند.

دشواری‌های این روزهای علی لاریجانی اما متفاوت از گذشته است. او در یک سو از جایگاه ریاست یکی از سه قوه اصلی کشور که در چند سال گذشته روابط پرتنشی را با رییس دولت سابق پشت سر گذاشته بود، در یک سال اخیر و روی کار آمدن حسن روحانی تمام هم و غم و تلاش خود را به کار بست تا خاطرات بد روابط دولت و مجلس را پاک کند و قوه تحت امرش را در مسیری هماهنگ با دولت یازدهم قرار دهد. او گرچه به پشتوانه فراکسیون رهروان ولایت فراکسیونی که زیر نظر او هدایت می شود توانست در رای آوردن برخی اعضای کابینه به روحانی کمک کند اما در ادامه راه سنگ های تندروهای اصولگرای مجلس علیه روحانی، آنقدر بزرگ بود که خطر نزدیک شدن به آنها می توانست دامنگیر خود او نیز شود. شاید از همین رو بود که او مدتی را بر دایره مماشات با مخالفان دولت جدید در مجلس گذراند.

لاریجانی اما مرد سکوت نبوده است. از همین رو بود که بار دیگر هشدار به تندروها را آغاز کرد و در خط اول دفاع ازعملکرد دولت قرار گرفت تا اینگونه خود را همراه و موتلف با رییس دولت جدید نشان دهد.

علی آقای اصولگرا اما این روزها دغدغه بزرگتری دارد. دغدغه ای که به او می گوید این روزها که حبیب الله اصولگرایان در قید حیات نیست و پیرمرد ریش سفید هم در گوشه بیمارستان بهمن آرام گرفته است، باز هم گویی اوست که باید از گوشه بیرون بیاید و اصولگرایان را گرد هم آورده و اجازه ندهد در این بی بزرگتری برخی کوچکترها و تازه به دوران رسیده های اصولگرا میدان دار و جلودار شوند. او که در یک دهه اخیر توانسته است جایگاه محکم و قابل اتکایی را در بدنه راست گرایان سنتی کسب کند، بی شک این روزها یکی از امیدهای پیران اصولگرا برای رها شدن از کابوس از دست دادن قدرت و واگذاری بازی های سیاسی به رقبای اصلاح طلبشان است.

فلش بک به عقب؛ وقتی لاریجانیِ فیلسوف، دیپلماتش د و بعد هم رییس مجلس!
علی لاریجانی از همان روزی که خود را از سایه سابقه سپاهی بودن و چهره فرهنگی بودن بیرون آورد و مسیر سیاستمدار بودن را در پیش گرفت، سیَاسی و زیرکی یک سیاستمدار را از خود به نمایش گذاشت. آنگونه که در اولین حضورش در انتخابات ریاست جمهوری در سال 84 توانست نظر مساعد شیخ نور که آن روزها یکه مرد تاثیرگذار اصولگرایان بود را به سمت خود جلب کند و راست گرایان او را مرد مناسب ریاست جمهوری بدانند. تصمیمی که در نهایت با کارشکنی محمود احمدی نژاد و طیفی از نوآمدگان اصولگرا به سرانجام نرسید و او توفیقی در آن انتخابات بدست نیاورد.

صندلی ریاست شورای عالی امنیت سنگر دیگری بود که قرار بود لاریجانی فیلسوف را تبدیل به لاریجانی دیپلمات کند. او در دوران حضورش در راس شورای عالی امنیت ملی توانست تا حد زیادی پرونده هسته ای و مذاکرات با غربی ها را پیش ببرد اما در نهایت صداهای مخالفی که از درون دولت احمدی نژاد علیه او  بلند شده بود و مسیرهای موازی که در مذاکرات دنبال می شد او را واداشت که علی رغم حساسیت پرونده هسته ای، از صندلی مذاکرات بلند شود و جای خود را به سعید جلیلی دهد. کارشکنی هایی که در مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری از سوی علی اکبر ولایتی هم مورد تایید قرار گرفت تا مهر تاییدی باشد بر عملکرد مثبت خالق واژه «در غلتان» در مذاکرات هسته ای آن سال ها.

لاریجانی که در مدت زمانی کوتاه، پختگی یک سیاستمدار را از خود نشان داده بود، به جای مسیر پاستور، اینبار مسیر بهارستان را برای فاز جدیدی از تحرکات سیاسی اش مناسب دید و در اولین حضورش از جایگاه نمایندگی مردم قم توانست صندلی ریاست را از غلامعلی حدادعادل پس بگیرد و نام خود را در رده یکی از سران سه قوه مطرح سازد. صندلی که حال نزدیک به 7 سال است به او وفادار بوده و او توانسته است هربار با رای بالا جلوس خود بر این صندلی را تثبیت کند.

او در دورانی صندلی ریاست خود بر بهارستان را توانست حفظ کند که فضای دو قوه مجریه و مقننه در اوج تنش های گاه و بیگاه و متاثر از رفتارهای محمود احمدی نژاد و هم ظیفانش قرار داشت. وکیل الدوله های مجلس نیز بارها و بارها در انتخابات هیئت رییسه مجلس تلاش کردند که لاریجانی را از جایگاه هیئت رییسه به زیر بکشند و حدادعادل را بر آن بنشانند. لاریجانی اما در همه این سال ها نشان داد یک مرد پیروز اصولگرا است.

مدیریت و هوشمندی های لاریجانی در جایگاه ریاست قوه مقننه اما وزن و اعتباری دیگر به او در بین اصولگرایان سنتی از یک سو و طیف روحانیت از سوی دیگر بخشید. او حال دیگر تبدیل به مرد مورد اعتماد مراجع، سیاستمدار پرنفوذ در ساختار سیاسی کشور، مورد وثوق جریانات سیاسی از اصولگرا تا اصلاح طلب و ...شده است.


حزب گرایی به سبک علی آقا!
لاریجانی در 7 سال اخیر داشته های پربار و سنگینی را برای خود فراهم کرده است که شاید این روزها که اصولگرایان در بی بزرگتری و ترس از هم پاشیدگی و واگذاری انتخابات بعدی به رقبایشان به سر می برند با همان داشته هایش به میدان بیاید و با تشکیل حزبی فراگیر و منسجم همه فرزندان اصولگرا را زیر چتر خود ببرد.

تشکل حزب از سوی لاریجانی گرچه اخیرا در فضای رسانه ای کشور مطرح شده است، اما او طی سالهای اخیر همواره یکی از کاندیداهای اصلی تشکیل حزب فراگیر در این جریان بوده است. بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که تشکیل حزبی فراگیر در این جریان از سوی افرادی چون مرحوم عسگراولادی و محمدرضا باهنر مطرح شد، بسیاری لاریجانی را در کنار ناطق نوری گزینه های مناسبی برای محور قرار گرفتن در تشکیل این حزب معرفی می کردند. ناطق نوری گرچه به دلیل دلخوری از هم طیفان اصولگرایش مدتی است راهی متفاوت را از آنها در پیش گرفته است و در چندین اظهارنظر با وجود اعلام حمایت از تشکیل چنین حزبی، حضورش در آن را رد کرده است، اما علی لاریجانی خود وارد موضع گیری صریحی نشده است. با این وجود طرح نام او از سوی افرادی چون محمدرضا باهنر که یار شفیق اش در سال های گذشته بوده است احتمال اینکه لاریجانی نیز تمایل برای بیرون آمدن از اندرونی مجلس و گسترده کردن حیطه تحرکات سیاسی اش را داشته باشد را بیشتر کرده است.

گرچه ایده تشکیل حزب فراگیر با سازهای ناهماهنگی که زده شد فعلا به محاق رفته است، اما با درگذشت حبیب الله عسگراولادی و وضعیت بیماری آیت الله مهدوی کنی، اصولگرایان باردیگر درگیر بحرانی جدی در اردوگاه خود شده اند. شاید از همین روست که لاریجانی بی تمایل نیست در فاصله دو ساله تا انتخابات مجلس، پرقدرت وارد میدان شود و با تشکیل حزبی زیر سایه نام خود به این پراکندگی ها سروسامانی بدهد.

ضرورت تشکیل این حزب و موفقیت آن زمانی روشن تر می شود که بدانیم راست گرایان سنتی و در راس آنها 17 تشکل زیرمجموعه جبهه پیروان چون موتلفه اسلامی، جامعه مهندسین و ... و در سویی دیگر جامعه روحانیت مبارز و حتی جامعه مدرسین رابطه خوب و مسالمت آمیزی با رییس اصولگرای مجلس دارند و او را غنیمتی در آشفته بازار اصولگرایی می دانند.

گرچه در بین همین اصولگرایان، چهره هایی چون قالیباف و محسن رضایی هستند که با سودای ریاست جمهور شدن، بدشان نمی آید آنها قلندرهای سیاسی این جریان باشند اما قالیباف و محسن رضایی در چند سال اخیر نتوانستند خود را در جایگاه یک رهبر سیاسی در این جریان مطرح سازند. نزدیک شدن گاه و بیگاه قالیباف به برخی نوآمدگان اصولگرا چون رهپویان و ایثارگران، طیفی از راست گرایان سنتی را از او دلگیر کرده است. در سویی دیگر محسن رضایی نیز شاید به واسطه سابقه نظامی گری خود نتوانسته است بیشتر از یک جبهه ایستادگی را در این جریان برای خود دست و پا کند.

در این میان گرچه زمانی نگاه ها به سوی ولایتی دوخته شده بود که او نقش برادر بزرگتری را ایفا کند اما ولایتی هم نشان داده است زمانی که پای مصالح اصولگرایان سنتی به میان می آید او همراه همیشه علی آقای لاریجانی می شود و در مسیری که قرار است لاریجانی آغازگر او باشد می تواند به عنوان یک موتلف و متحد در کنارش قرار گیرد.

شانس دیگری که شاید لاریجانی را در این مسیر همراهی کند، رابطه حسنه او با برخی چهره های اصولگراست که این روزها در میانه اصولگرایی و اصلاح طلبی در حال حرکت هستند. لاریجانی طی چند سالی که افرادی چون آیت الله هاشمی و ناطق نوری و حتی حسن روحانی مورد هجمه های تند اصولگرایان قرار می گرفتند، پشت به آنها نکرد و بارها و بارها از در دفاع از آنها در آمد. او حتی در بحبوحه سال 88 که آیت الله هاشمی و ناطق نوری به شدت زیر رگبار تهمت ها و افتراها بودند حاضر نشد پابه پای دیگر اصولگرایان پیش برود. از همین روست که هاشمی و ناطق نوری و همین روحانی رییس جمهور همیشه با روی باز پذیرای لاریجانی بوده اند و حساب او را از اصولگرایان دیگر جدا کرده اند.

همین جایگاه لاریجانی در بین این طیف از اصولگرایان است که شانس او را برای موفقیت بالاتر می برد و این احتمال را مطرح می سازد که لاریجانی بتواند در مسیری که پیش رو دارد از حمایت افرادی چون ناطق نوری به نفع خود و البته جریان اصولگرایی بهره ببرد و شاید فتح بابی برای آشتی او با اصولگرایان شود.

لاریجانی و باز هم پایداری های تندرو
لاریجانی اما برای رسیدن به این هدف با مشکل بزرگی به نام نوآمدگان تندرو اصولگرا روبرو است. تندروهایی که او چندسالیست در همین بهارستان هم با آنها درگیر و مشغول است اما بی شک وادی حزب گرایی برای او متفاوت از وادی مجلس خواهد بود.

جبهه پایداری که همزمان با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد شکل وجودی یافت در چند سال اخیر به معضل و بختکی برای اصولگرایان تبدیل شد که انشقاق و چند دستگی را روز به روز به اردوگاه اصولگرایی تزریق کرد. پایداری هایی که بی شک سنگر اصلی تحرکات آنها در مجلس بود و علی لاریجانی روزهای دشواری را با آنها سپری کرد. شاید همین برخورد 7 ساله با این طیف از اصولگرایان باشد که به خوبی لاریجانی را برای مقابله با تندروی های آنها علیه تشکیل حزبش با تجربه و آب دیده کرده باشد. لاریجانی حال کوله باری از تجربه در مقابل این طیف از اصولگرایان دارد. گرچه بسیاری نیز براین اعتقادند دوره پایداری ها با پایان مجلس نهم رو به پایان خواهد رفت و کم کم جایگاه خود را از دست خواهند داد. با این وجود پایداری ها در کناری طیفی دیگر از اصولگرایان همچون ایثارگران و رهپویان که از قضا آنها نیز چندان بزرگتری لاریجانی را نه در مجلس که در بیرون از آن هم بر نمی تابند مانعی بزرگ و جدی برای تحقق رویای حزب گرایی علی اقا خواهند بود.

مجلس دهم؛ اولین بزنگاه حزب گرایی
لاریجانی اما اگر موفق به تشکیل حزب شود اولین گام را باید در انتخابات مجلس دهم بردارد. او که در دو دوره اخیر با نمایندگی از قم عملا خود را درگیر دسته بندی های سیاسی تهران نشینان نکرد، اینبار باید وارد عمق دسته بندی های اصولگرایی شود. دسته بندی هایی که بی شک اینبار هم یک سر آن قالیباف خواهد بود و سر دیگر آن محسن رضایی. و البته در سویی دیگر تندروها. کشاندن تندروها بر سر میز مذاکره اگر چه دشوار می نماید اما لاریجانی چنانچه موفق شود افرادی چون قالیباف و محسن رضایی را در کنار تشکل های سنتی اصولگرا گرد خود جمع کند بی شک گامی بلند را برخواهد داشت. این موفقیت آنجا کاملتر می شود که افرادی چون ناطق نوری و حتی هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی نیز پشت سر لاریجانی قرار گیرند و بتوانند طیف اعتدال گرایان را نیز به جمع همراهان لاریجانی اضافه کنند. چه آنکه به عقیده برخی از نزدیکان به هاشمی و ناطق نوری، بهترین گزینه برای مجلس بعدی حتی برای اصلاح طلبان و دولتی ها شخص علی لاریجانی است. و بی شک اعتدالگرایان هم اگر بنا را بر اعتماد به اصولگرایان بگذارند کسی بهتر و مورد وثوق تر از لاریجانی را نخواهند یافت.

و در نهایت...روزها و سال های پیش رو بی شک صحنه سیاست ورزی و قدرت نمایی علی لاریجانی در بین اصولگرایان خواهد بود.

منبع: نامه نیوز
نظرات بینندگان