arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۶۹۵۱۵
تاریخ انتشار: ۲۳ : ۰۸ - ۰۸ تير ۱۳۹۳
در مصاحبه با فریدون مجلسی مطرح شد؛

بسته گیران بهانه می‌گیرند/ ماهواره مگر مردم را تشویق به شیشه کشیدن می‌کند؟

البته ماهواره آسیبهای خاص خود را دارد همچنان که هر ابزار تکنولوژی هم مزایا و معایب خود را دارد. اینکه یک معضل را تنها به یک علت گره بزنیم کمکی به حل مساله نمی کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


چند ماه پيش و پس از يك تلفن، به خاطر مشكل شخصي از ايران خارج شده است و حالا باز به وطن بازگشته است. اين را از خلال صحبت‌هايي كه در حين مصاحبه با دوستان و همسايگان انجام مي‌داد، متوجه شدم. او اخبار ايران را به دقت پيگيري مي‌كند. سه روزنامه‌اي كه در پيشخوان منزل قرار دارد، آرمان و دو روزنامه ديگر است و شبكه تلويزيوني خبري كه روشن است، نشاني از علاقه اش براي پيگيري اخبار روز دنياست.

به گزارش انتخاب، موضوع مصاحبه با سياست خارجي دولت آغاز مي‌شود و به حواشي ديگر كشيده مي‌شود. فريدون مجلسي شخصيتي است كه محمدعلي اسلامي ندوشن درباره‌اش مي‌گويد « اما آنچه من از «فريدون مجلسي» ديدم اين است كه او جزو معدود افرادي است كه در همه اين سال‌ها يكدست و يكسان مانده و خط مشخصي را در زندگي اش در پيش گرفته، چه زماني كه او عضو وزارت خارجه بود و چه زماني كه بازنشسته شد.» متن گفت‌وگوي فريدون مجلسي باما را در ادامه مي‌خوانيد:

سیاست خارجی دولت یازدهم به این دلیل مورد توجه قرار گرفته که در انتخابات سال قبل، 3 دیپلمات کاندیدای ریاست جمهوری بودند که نماد 3 دوره تاریخی در سیاست خارجی ایران محسوب می شدند. آقایان ولایتی، روحانی و جلیلی که نهایتاً مردم گفتمان سوم را انتخاب کردند. نظر شما درباره عملکرد دولت یازدهم در عرصه سیاست خارجی و بخصوص پرونده هسته‌ای چیست؟

البته آقایانی را که اسم بردید من بیشتر «سیاستمدار» می دانم تا «دیپلمات» این دو مقوله با هم فرق می‌کند. آقای روحانی را می‌توان سیاستمداری با سوابق دیپلماتیک معرفی کرد یعنی مدتی طولانی در مسائل بین‌المللی نقش داشته است. آقای ولایتی هم در دورانی که در مقام وزارت خارجه حضور داشتند، در آغاز شکل گیری سیستم جدید بوده و امروز از آن سالها بسیار گذشته و ایشان بیشتر یک سیاستمدار محسوب می‌شود. با نفر سوم هم که زیاد آشنایی ندارم .

اما به هر حال سیاست خارجی محور اصلی حرکت دولت از یک سو و سوژه ای برای تندروها برای انتقاد به دولت است.

من با اینکه شما سیاست خارجی این دولت را محوری تلقی می‌کنید کاملاً موافقم و اصلاً محور سیاست ایران را الان سیاست خارجی آن می‌دانم.

به نظر شما سیاست خارجی دولت گذشته چه ایرادی داشت که تا این اندازه مردم به دنبال تغییر در این موضوع بودند؟

در دوران آقای احمدی‌نژاد، ایشان شناخت زیادی از سیاست خارجی، قدرت خارجی و ... نداشت، تنها یک تصوراتی از جامعه ایران داشت. مثل دیدگاه یک جوان روستایی که وارد شهر می‌شود و شهر به نظرش مثل یک دریا و بسیار بزرگ است. دولت قبل با این دیدگاه به جهان نگاه می‌کرد. شما وقتی درون یک جمعیتی هستید و همه فریاد می‌کشند، ممکن است توانایی‌های خود را خیلی عظیم تلقی کنید و توانمندی‌های دیگران را چون دور هستند خیلی دست کم بگیرید. بعد هم ایشان را من حتی به عنوان سیاستمدار هم نمی‌توانم قبول داشته باشم برای اینکه اگر سیاستمدار بود بلافاصله با آن همه درآمدهایی که در طول تاریخ 3 هزار ساله ایران کم نظیر است، یک تغییری در اوضاع کشور به وجود می‌آورد نه اینکه با این منابع ، در زمستان انجیر وارد کنند و در بهار انگور بیاورند. دولت قبل باید یک روشهایی را اتخاذ می‌کرد که با سیاست اقتصادی درست و حسابی اقتدار واقعی مملکت را که در پس اقتصاد نهفته است، قوت بیشتری می‌بخشید. اقتصاد مقتدر قوی تر از تفنگ و فشنگ منافع کشور را تامین می‌کند. بدون اینکه نواقص را اصلاح و موقعیت خودمان را در سیاست خارجی استحکام بخشیم، به دنبال مطرح کردن مواردی بودیم که نه تنها از آن فایده‌ای حاصل نشد، چه بسا هزینه هایی هم داشت.

سیاست‌های اداره کشور در سال 92 با پیروزی دکتر روحانی تغییر کرد. او چه اندازه می‌تواند به اصلاح مشکلاتی بپردازد که برخی از آنها ریشه در عملکرد دولت قبل دارد؟

آقای روحانی با یک سیاست صحیح، دولت خود را متعهد کرد به عقلانیت. مردم هم دیدند که عقلانیت بر سیستم اجرایی کشور حاکم شده است. حتی آنهایی که رأی دادند، باور نمی‌کردند که این شعار در عمل محقق شود. فکر می‌کردند که این هم یک شعار است و روش کار دولت اعتدال ادامه مسیر قبلی است. اکثر مردم در آن شبی که نتیجه انتخابات مشخص شد خوشحال شدند و به خیابان‌ها آمدند. این یک جشن خودجوش بود که مردم آمدند و نشان دادند «ما بودیم که رأی دادیم ...» این ما هستیم که یک چیز دیگری می‌خواهیم؛ غیر شعارهای بی‌ثمر و غیر از آن ماجراجویی‌ها. ما اقتصاد می‌خواهیم، آرامش می‌خواهیم، احترام می‌خواهیم، حضور در عرصه بین‌المللی می‌خواهیم. جایگاهی در شأن یک مملکتی مثل ایران می‌خواهیم. حساب کتاب می‌خواهیم. ما می‌خواهیم شفافیت باشد. می‌خواهیم حداقل‌ها برای مردم تأمین باشد و مردم بتوانند به خواسته‌های خودشان برسند. یک جامعه‌ای که امروز چهار میلیون و نیم دانشجو دارد، بیش از 85 درصد جمعیتش باسواد هستند، که این شامل بیش از 90 درصد جمعیت زیر 50 سال می‌شود، باید بدانیم که افزایش سطح آگاهی توقعات را هم بالا می‌آورد. احساس شخصی من این است که وزیر خارجه هم بالاخره از بین کسانی که پیرامون خود رئیس جمهور و مورد اعتماد ایشان بودند، تعیین شد و او هم با یک تلاش بسیار سنگین وارد عرصه ای‌ شده که آن کسانی که به این حقوق انسانی باور ندارند یا اینکه فقط به منافعی که در آن دوره نصیبشان می‌شد، باور داشتند ، شروع به انتقاد کردند. منتقدان می‌گویند ما همان وضعیت را می‌خواهیم .

آن گروهی که کنار رفته هنوز هم به عقاید خودش باور دارد؟

ببینید برخی از منتقدان مشهور دولت وارد یک سیاست شکست خورده‌ای شدند. آیا تعالی انسانی توسط احمدی‌نژاد عملی شد؟ احمدی‌نژاد برگزیده برخی آقایان بود. اگر مسئولین نتوانند به شعارهای خود عمل کنند و سیاست‌هایشان به شکست بینجامد، در آلمان می‌گذارند و می‌روند و دیگر پیدایشان نمی‌شود. خب کسانی هم هستند که به‌رغم همه چیز بار دیگر همه تقصیرات را از خود دور می کنند. این صحبت‌ها از آنجا مطرح می‌شود که برخی خودشان را بر حق می‌دانند. بروید شعارهای زمان انقلاب را ببینید تا میزان صداقت‌ها مشخص شود. به عنوان یک تفکر کلی کسانی که می‌گویند زمان شاه از حالا بهتر بود لابد در زمان شاه منتفع بودند. این شعارها مسئولیت گریزی است. این رفتارها ناشی از تمایل به حفظ قدرت و استفاده از منابع اقتصادی مملکت و در پرتو آن قدرت است. بقیه مطالبی که مطرح می‌شود بهانه است.

برخی از برنامه های دولت در شرایط فعلی عملی نشده است. در قبال تحقق وعده ها دولت چه باید انجام دهد؟

آقای روحانی باید تا آخرین لحظه‌ای که می‌تواند راه خود را ادامه دهد. دقیقا مشخص کند که من مسئول برخی رفتارها نیستم؛ باید این را بگوید و باید به نوعی مفاسد اقتصادی و نام آن کسانی که دخیل بودند را اعلام کند. باید دست آنها از منابع و امکانات به تدریج کوتاه شود.

اما ظاهرا کوتاه کردن دست آنها از منابع آنچنان آسان نیست.

ما امیدوار هستیم که یک روزی گروه‌هایی که همواره خود را طلبکار می‌دانند، به تدریج دوران بازنشستگی‌شان فرا برسد و گروه‌های جدیدی که در یک سیستم درست آموزش دیده‌اند، بیایند که بتوانند در پرتو اخلاقیات، سیاست‌های درست را تقویت کنند. سیاست باید متکی به اخلاق باشد، اخلاق از انسان فرهیخته برمی‌آید. ممکن است انسان فرهیخته بی اخلاق هم باشد ولی انسان نافرهیخته نمی‌تواند اخلاق‌مند و اخلاق مدار باشد.

معضلات اجتماعی تا چه اندازه تحت تاثیر شبکه‌های مجازی یا ماهواره است؟

افرادی که می‌گویند فساد ناشی از ماهواره است، مشخص نمی‌کنند منظورشان کدام فساد است. ماهواره مگر مردم را تشویق به شیشه کشیدن می‌کند؟ مگر مردم را تشویق به اعتیاد می‌کنند؟ مگر تشویق به دزدی می کنند البته ماهواره آسیبهای خاص خود را دارد همچنان که هر ابزار تکنولوژی هم مزایا و معایب خود را دارد. اینکه یک معضل را تنها به یک علت گره بزنیم کمکی به حل مساله نمی کند.

اکنون مردم به اخبار رسانه‌های رسمی کم توجه شده‌اند.

اینکه مردم نسبت به برخی رسانه ها دچار تردید هستند شکی نیست و به عملکرد آن رسانه باز می‌گردد اما در شرایط فعلی و پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید مردم انتظار دارند به نشاط آنها نیز توجه شود یعنی اینکه زمینه برای ابراز شادی در جامعه فراهم شود. من گاهی به تماشای تئاتر می روم، گاهی برای موسیقی به تالاری دعوت می شوم. تا کنون برای من 3 بار اتفاق افتاده که به آنجا رفتم اما زمینه لازم برای برگزاری اینگونه اقدامات فرهنگی فراهم نبوده است بطوری که گاه انسان تصور می‌کند این رفتارها عمدی است .کسانی که باید الگوهای اخلاقی جامعه باشند خودشان دچار تجمل گرایی‌هایی شدند که از دسترس مردم خارج شدند. آنها از دستیابی روزمره مردم خارج شدند.

دولت در این شرایط چه راهکاری دارد؟

این دولت یک توانمندی به اتکای آرای مردم دارد. تا وقتی که به اتکای آرای مردم حرف‌ها و خواسته‌های مردم را مطرح کند مورد حمایت قرار می‌گیرد اما اگر حرفی زده شد و شنیده نشد باید حرف آقای شجونی را گوش کنیم. چند روز پیش آقای شجونی گفت ایشان برود چون خواهان رفتنش هستند و ایشان هم باید برود. برود و بگذارد همان وضعیت ادامه پیدا کند. مگر رئیس جمهور چه گفته که با آن مخالفت می‌کنند؟ می‌گوید اولاً ما با دنیا سر جنگ نداریم. اگر ما با دنیا سرجنگ داشته باشیم، دنیا هم با ما سرجنگ دارد. مسلم است که دنیا با ما سرجنگ دارد. مگر شاخ و دم دارد خسارت زدن و آسیب رساندن و تخریب؟ آقای روحانی مسیر را با تمام این دست اندازها طی می‌کند. ما می‌بینیم که برخی نمی‌گذارند وهر روز دنبال بهانه می گردند. اینها بهانه‌هایی است برای بسته‌گیری. بسته‌گیران بهانه می گیرند.


منبع: آرمان

نظرات بینندگان