arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۹۲۰۴۳
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۹ - ۰۴ دی ۱۳۹۹

نظامیانِ سیاستمدار از شهید سلیمانی الگو بگیرند

غلامرضا بنی اسدی: نظر قانون اساسی روشن است. سخنان معمار انقلاب و وصیت نامه امام انقلاب هم در دسترس است. بخوانیم تا ببینیم راه چیست و چه باید کرد. این را هم به عنوان یک بسیجی زمان جنگ می گویم که هنوز دست فرماندهان خود در دوره دفاع مقدس را با افتخار می بوسم. باور دارم آنان را از حوزه تخصصی شان به میادین پر خطر سیاست کشاندن و هزینه کردن مباحث جناحی کردن کفران نعمت مجاهدت است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

غلامرضا بنی اسدی: خبرها را می خوانم، می رسم به خبرهایی از این دست که چطور وقتی نظامی ها شهید می دهند، زخمی می شوند، اشکالی ندارد اما همین که می خواهند مسئولیت های سیاسی داشته باشند، اینجا اشکال دارد؟ یا دیگرانی که حرف هایی می زنند که چون مردم به نظامیان اعتماد دارند و فرزندان خود را به آنان می سپارند پس آنان در تصدی مناسب سیاسی چون ریاست جمهوری هم اولی هستند چنان که این روز ها دوستان به زبان های مختلف به این تصریح می کنند و حتی وعده حل همه مشکلات، بعد یک سال در دولت نظامیان را هم می دهند! انگار یا معنای یک سال را توجه ندارند یا مشکل را معناشناسی نکرده اند و یا حل را ترجمه ای دیگر کرده اند و یا شرایط کشور و تحریم های هزار رنگ شیاطین را نمی خوانند. تعجب می کنم از این دوستان و همقطاران رسانه ای.

این فرمایش ها به این می ماند که ما جماعت روزنامه نگار، بگوییم چطور وقتی قلم می زنیم خوبیم اما وقتی بخواهیم تفنگ به دست بگیریم اشکال دارد؟ بله، اشکال دارد. من برای قلم زنی دوره دیده ام و تجربه کسب کرده ام. تفنگ را باید کسانی به دست بگیرند که تخصص و توانش را دارند. نقش آفرینی هر گروه هم در جای خود صاحب حرمت و شایسته تکریم است. مردم به نظامیان خود می بالند وقتی در عرصه دفاع از سرحدات میهن مجاهدت می کنند. نمونه اش سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی که چون به جا و دقیق در جای خود قرار گرفته بود هم امید مردم و افتخار وطن بود و هم خاری در در چشم دشمن. چنان نقش جهادی، انقلابی، و ملی خود را خوب ایفا کرد که در جنونی آشکار، ترورش کردند و نه ایران را که جهان مقاومت و آزادگی را به سوگ او نشاندند. او در جای خود بود و عزیز. اگر کارِ سیاسیِ نظامیان، عزت آفرین بود کم نبودند نظامیانی که در عالم سیاست شناخته تر از او بودند اما هرگز به کسری از محبوبیت او هم نرسیدند. اگر حضورِ نظامیان در سیاست برای جهان کفر و استکبار، خطر، محسوب می شد به جای سلیمانی، به فکر ترور آنان می افتاد. کم هم نیستند این افراد. از قضا تند ترین سخنان را هم – به حق- علیه دشمن ایراد می کنند. خود دوستان هم می دانند خیلی بیشتر از ما.

دقت کنیم، در این چند سال، دشمن به ترور افرادی پرداخته است که "درست، در جایِ خود" بوده اند. سلیمانی، فخری زاده، علیمحمدی، شهریاری و... اما به کسانی که در جای خود نبوده اند کار نگرفته است. خوب می دانند آنان که هر کلید برای گشایش یک قفل طراحی شده است و اگر طلایی هم باشد قفل دیگر را باز نمی کند. فکر نمی کنم کلید طلایی نظامیان هم در قفل هزار رمز سیاست، بتواند گشایشی ایجاد کند. باری نظامی در جایگاه خود صاحب حرمت و عزیز است. اظهار نظرش در حوزه کاری هم محترم و پخته می نماید اما در سیاست به اظهار نظر سیاسیون در نظامی گری مانند است.

نظر قانون اساسی روشن است. سخنان معمار انقلاب و وصیت نامه امام انقلاب هم در دسترس است. بخوانیم تا ببینیم راه چیست و چه باید کرد. این را هم به عنوان یک بسیجی زمان جنگ می گویم که هنوز دست فرماندهان خود در دوره دفاع مقدس را با افتخار می بوسم. باور دارم آنان را از حوزه تخصصی شان به میادین پر خطر سیاست کشاندن و هزینه کردن مباحث جناحی کردن کفران نعمت مجاهدت است.

*غلامرضا بنی اسدی، روزنامه نگار

نظرات بینندگان