دیجیاتو به نقل از فست کمپانی نوشت: با نگاهی اجمالی به تمهیداتی که پدر پدربزرگهای ما انجام دادند، میتوان به خوبی متوجه شد که شرایط قرنطینه در تمامی ادوار تاریخ یکسان است. مدرسهها، مغازهها، ادارات و تقریبا تمامی کسب و کارها به دستور مقامات دولتی تعطیل شدند؛ مردم از دوستان و آشنایان خود فاصله گرفته و مجبور شدند در خانه بمانند. البته کسی از «فاصلهگیری اجتماعی» حرفی نمیزد، ولی تنها به دلیل رعایت جوانب احتیاط، بسیاری از مردم آن را ناخواسته اجرا کردند.
با این اوصاف چه چیزی میتوانست مردم را با هم در ارتباط نگه دارد؟ پاسخ این سوال «تلفن» است. البته که ۴۲ سال از اختراع آن توسط گراهام بل میگذشت، اما هنوز آنقدر فراگیر نشده بود. در سال ۱۹۲۰ تنها ۳۵ درصد خانههای آمریکا به تلفن دسترسی داشتهاند. در دوران قرنطینه، چه خودخواسته و چه اجباری، توانایی ارتباط با افراد خارج از خانه فواید اجتماعی زیادی داشت که بسیار هم به تلفن وابسته بود.
متاسفانه سیستم تلفن سال ۱۹۱۸ به جای غلبه بر مشکلات به وجود آمده توسط آنفلوآنزای اسپانیایی، خود در دام آن افتاد و نتوانست از این فرصت طلایی استفاده کند. اکنون میخواهیم با نگاهی به شرایط مشابه که گریبان پیشینیان ما را گرفته بود، با چالشهای آنها بیشتر آشنا شویم. در ادامه با دیجیاتو همراه باشید.
تبلیغات اغوا کننده کاربردهای تلفن
زمانی که آنفلوآنزای اسپانیایی دنیا را در مینوردید، تلفن تنها چیزی بود که قرنطینهشدگان را دلگرم میکرد. در یکی از تبلیغات AT&T (کمپانی تلفن و تلگراف آمریکا) نوشته بود «شهروندانی که در خانه قرنطینه شدهاند، در صورت داشتن تلفن بِل (Bell Telephone) هیچگاه تنهایی را احساس نمیکنند. سرویس بِل خنده، دلگرمی و بسیاری از سرگرمیهای دیگر را برای بیماران داخل خانه به ارمغان میآورد».
البته اگر به این تبلیغ نگاهی بیندازید، متوجه میشوید که اصلا برای دوران قرنطینه آنفلوآنزای اسپانیایی نبوده است. در اصل این تبلیغ برای سال ۱۹۱۰ چاپ شده بود؛ یعنی سالها پیش از این که میلیونها نفر جان خود را از دست بدهند. البته اگر به مشکلات و بیماریهای قرن ۲۰ نگاهی بیندازیم، کمی منطقی به نظر میرسد که AT&T بخواهد مردم را به استفاده از تلفن ترغیب کند؛ چرا که بیماریهایی همچون دیفتری، آبله، مننژیت و دیگر بیماریهای واگیردار، مشغول جان ستاندن بودند. در نتیجه فرصت مناسبی برای کمپانیهای ارائهدهنده خدمات تلفنی بود تا سرویسهای خود را به فروش برسانند.
برای مدتی به نظر میرسید که تلفن میتواند بدون هیچ اختلالی به مردم کمک کند.
البته این کمپانیها هیچگاه فکر نمیکردند که مردم و شهروندانی که در خانه مانده و تحت تاثیر قرنطینه قرار گرفتهاند، چه کاربردهایی نوینی برای تلفن تعریف میکند. در دورانی که ما به کمک اپلیکیشنهایی همچون زوم و اسکایپ، مراسم عروسی آنلاین برگزار میکنیم، نباید چندان تعجب کنیم که نیاکان ما نیز با «تلفن» این کار را انجام میدادند. برای مثال درخواست ازدواج یک سرباز آمریکایی اهل لوئیزیانا از معشوقه خود با تلفن، باعث شد دادستان کل ایالت از دادگاه درخواست کند این ازدواج لغو شود؛ البته که دادگاه با درخواست مخالفت کرد و آن دو با موفقیت با هم ازدواج کردند.
قرنطینهای که این سرباز را مجبور به درخواست ازدواج تلفنی کرد، مربوط به مننژیت بود. آنفلوآنزای اسپانیایی، با یک سرباز آمریکایی دیگر شروع شد. آشپز ارتش آمریکا که به «بیمار صفر» تبدیل شد و علائمی همچون گلودرد و سرفههای شدید داشت. دیری نپایید که این بیماری توسط سربازان درگیر در جنگ جهانی اول به سراسر دنیا برده شد و ۵۰ میلیون نفر را به کام مرگ فرستاد (فان فکت ۱: آنفلوآنزای اسپانیایی هیچ ربطی به اسپانیا ندارد و نام آن صرفا به دلیل سرآغازی بر یک شیوع منطقهای، انتخاب شده است).
آغاز استفادههای نوین از تلفن
همزمان با شیوع این بیماری خطرناک و کشنده، شهرها و کشورها در شرایط قرنطینه قرار گرفتند. درست مانند زمان حال که دولتها به دنبال تخت کردن منحنی شیوع بیماری کووید-۱۹ هستند، دولتمردان یک قرن پیش نیز با تعطیل کردن مراکز تحصیلی، زیارتی و تفریحی، سعی بر ایجاد شرایط فاصلهگیری اجتماعی داشتند؛ حتی زدن ماسک در برخی از مناطق اجباری شده بود.
برای مدتی به نظر میرسید که تلفن میتواند بدون هیچ اختلالی به مردم کمک کند. برای مثال در ایالت کانزاس، صلیب سرخ پلاکاردهایی را برای مغازهها درست کرد که به آنها اجازه میداد سرویسهای خود را (به خصوص برای افراد بیمار) به صورت تلفنی ارائه کنند (فان فکت ۲: بسیاری از مردم پیش از این نیز میتوانستند سفارشهای خود را به صورت تلفنی ثبت کنند و همانند دنیای امروزی -آمازون، دیجیکالا فرش با چاشنی تلفن- مایحتاج خود را درب منزل تحویل بگیرند).
شاید در سال ۱۹۱۸ دورکاری معنای امروزی خود را نداشت، اما تحصیل از راه دور امکانپذیر بود؛ به کمک تلفن البته. برای مثال با نگاهی به یکی از روزنامههای کالیفرنیا، میتوان دید که دانشآموزان تمرینات خانگی خود را به صورت تلفنی از معلمان خود دریافت می کردند، اما کاربردهای نوین تلفن به این جا ختم نشده بود. در بحبوحه آنفلوآنزای اسپانیایی، از تلفن به عنوان روشی برای دریافت اخبار استفاده میشد؛ آن هم در زمانی که رادیو هنوز کاربردهای اخباری خود را به دست نیاورده بود (فان فکت ۳: اولین پخش اخبار از رادیو در سال ۱۹۲۰ صورت گرفت).
در سال ۱۹۱۸، بهترین روش دریافت اخبار فوری و تازه به جز روزنامهها، آپاراتهایی (Stereopticon Bulletins) بود که توسط خبرگزاریها استفاده میشد. از این دستگاهها به عنوان یک پروژکتور استفاده میشد که اخبار، تصاویر، ویدیوکلیپها و کارتونهای کودکان را روی صفحههای بزرگ پخش میکرد. این صفحهها عموما در مکانهایی مانند ساختمانها اصلی خبرگزاریها یا مکانهای شلوغ استفاده میشد (فان فکت ۴: محله معروف تایمز در نیویورک یک نمونه بارز از مکان این آپاراتها بود که همچنان هم کاربرد خود را حفظ کرده است).
همانطور که میتوانید حدس بزنید، مکان نصب این آپاراتها، خود به تجمع مردم دامن میزد که به نوعی به وخیم شدن شیوع بیماری منجر میشد. در نتیجه با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری دولت وقت آمریکا در ۵ نوامبر سال ۱۹۱۸، بسیاری از خبرگزاریها تصمیم گرفتند آپاراتها خود را خاموش کرده و از تلفن برای نشر اخبار استفاده کنند. به جای آن، خبرگزاریها از مردم درخواست کردند برای اطلاع از آخرین وضعیت نتایج انتخابات، با آنها تماس بگیرند (فان فکت ۵: برخی از خبرگزاریها مدعی شده بودند که پیش از این و طی انتخابات قبلی، مردم تنها برای به ستوه آوردن خبرنگاران، دقیقهای هزار بار با آنها تماس میگرفتند تا مثلا از نتایج با خبر شوند).
جالب است بدانید پاسخهای اپراتورها هیچ کدام از پیش ضبط شده نبوده و شخصی به صورت واقعی نتایج را برای شهروندان بازگو میکردند. یک خبرگزاری در ویچیتای کانزاس میگوید «ما ۶ خط تلفن داریم که پای هر کدام یک اپراتور نشاندهایم تا نتایج مهم را برای مردم قرائت کنند. برای دیدن نتایج در خیابانها تجمع نکنید».
اولین چالشهای تلفن
با تمامی کاربردهای تئوری تلفن در دوران قرنطینه عمومی آمریکا، یک اصل بسیار ساده باعث شد تا کل صنعت وابسته به تلفن غافلگیر شود. بیشتر کمپانیهای تلگراف و تلفن به اپراتورها (عموما دختران جوان) وابسته بودند تا اتصال میان برقرار کننده تماس با گیرنده را به صورت دستی انجام دهند (فان فکت ۶: برقراری اتصال خودکار در قرن ۱۹ اختراع شده بود، ولی چندان به کار گرفته نمیشد).
اپراتورهای تلفن هم به اندازه دیگران از آنفلوآنزای اسپانیایی آسیب میدیدند؛ شاید حتی بدتر. تصور کنید آنها باید در فضای تنگ در کنار چند نفر دیگر با فاصلهای که شاید دستهایشان به هم برخورد میکرد، مینشستند. از این بدتر زمانی بود که یکی از همکارانشان به بیماری مسری دچار میشدند. جالب اینجاست که مافوق این افراد نیز خود با بیماری مخوف آن دوران دست و پنجه نرم میکردند. در نتیجه همزمان با تبلیغاتی که پیشتر برای کاربردهای تلفن انجام شده بود، طبیعتا تعداد بیشتری از تماسها باید پاسخ داد میشد که این کار را غیرممکن کرده بود.
باید به مشتریها ثابت شود اپراتورهای تلفن، کارمندانی حاذق هستند که به سادگی جایگزین نخواهند شد
۲۲ اکتبر همان سال، روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که ۲ هزار اپراتور تلفن کمپانیهای نیویورکی که یک سوم نیروی کار این حوزه را تشکیل میدهند، به آنفلوآنزای اسپانیایی دچار شدهاند و نمیتوانند به این حجم از تقاضا پاسخ دهند. در پی ناتوانی این کمپانیها در پاسخ به تقاضای ایجاد شده، آنها مجبور به محدود کردن دسترسی ۵۰ درصد از تماسهای آغاز شده از باجههای عمومی شدند. این کمپانیها با پست کردن کارتهای اخطار به مشترکین خود، از آنها درخواست کردند که تنها به منظور کارهای ضروری و اورژانسی با تلفن تماس بگیرند.
در گزارش تایمز به نقل از مدیرعامل یکی از این شرکتهای مخابراتی آمده است:
«در حالی که هنوز مدارس آموزشی مخصوص اپراتورها فعالیت خود را ادامه میدهند، پر کردن جای اپراتورهای بیکار کار سختی است. این باید به مشتریها ثابت شود که اپراتورهای تلفن، کارمندانی حاذق هستند که به سادگی جایگزین نخواهند شد.»
همزمان با این شرایط بحرانی، کمپانی AT&T به جای ترویج و تبلیغ تلفن بِل خود، اعلام کرد شهروندان تا جای ممکن از تلفن استفاده نکنند. یک خبرگزاری ایالتی در میشیگان گفته بود «کارمندان شرکتهای مخابراتی هم به اندازه دیگر کارمندان آسیبپذیر هستند و شرایط برای مدیریت تمامی تماسها در سطحی رضایتبخش، امری سخت و ناممکن شده است».
شرایط به حدی بحرانی شده بود که یک شرکت مخابراتی ایالت پنسیلوانیا به مشترکین خود اعلام کرده بود «برقراری تماس با پزشکان، داروخانهها و به صورت کلی تمامی تماسهای اضطراری، از بیشترین اهمیت برخوردارند و صادقانهترین نیت این کمپانی این است که به بهینهترین روش آنها را برقرار کنیم». شرکت مخابراتی دیگری در ایالت فلوریدا هم به تعداد اپراتورهای بیمار اشاره داشت و از مشتریهای خود درخواست کرده بود برای جویا شده از زمان دقیق، با اپراتورها تماس نگیرند (فان فکت ۷: مثل دیگر سرویسهای آن موقع، همه چیز به صورت انسانی گزارش میشد و این قضیه هم تفاوتی با دیگر قضایا ندارد. بسیاری از شرکتهای مخابراتی پیش از شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی دادخواستی را تسلیم دادگاه کردند که در آن از اختصاص دادن این ویژگی به دوران جنگ تقاضا شده چرا که در شرایط عادی و با اپراتورهای سالم نیز کار بسیار سختی بود).
کمپانیهای مخابراتی نیویورکی حتی پا را فراتر گذاشت و به اخطارها روی آوردند؛ البته اگر بتوان چنین اسمی روی آن گذاشت، چون بیشتر به یک نوع تهدید شباهت داشت. در متن این تبلیغ آمده بود «ممکن است اپراتورها، نیت اصلی تماسگیرنده را جویا شوند تا از ضرورت آن آگاه باشند». با این حال مشکلات اینچنینی گریبان شهرها و کمپانیهای ارائهدهنده خدمات تلفنی کوچکتر را نیز گرفته بود. یکی از مدیرعاملان این شرکتها تاکید داشت «اپراتورها نیز انسانند. بسیاری از اپراتورهای ما بیمار هستند و همزمان با شیوع گسترده این بیماری، تعداد تماسها بیشتر هم میشود و ما نمیتوانیم به همه آنها پاسخ دهیم».
سیستمهای تلفنی به صورت کل توانایی پاسخ به تمامی درخواستها را نداشتند و در شرایط اضطراری نیز طبیعتا نتوانستند به تقاضای ناگهانی، پاسخی درخور بدهند. ایده آگاه نگه داشتن شهروندان در خانه به کمک تلفن نیز از هم پاشید. تنها ۳ روز پیش از انجام انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۱۹۱۸، خبرگزاری ساکرامنتو بی (The Sacramento Bee) به سبک تهدیدهای توییتری ترامپ با کپس لاک روشن به تمامی شهروندان اعلام کرد «به هیچ تماس تلفنی پاسخ نمیدهیم» و مردم برای آگاهی از آخرین اخبار باید به آپاراتهای این کمپانی مراجعه کنند.
البته اعلام این خبرگزاری بدون هماهنگی با مقامات بهداشتی و دولتی نبود، زیرا کمی قبل از این بیانیه، اعضای هیئت مدیره بهداشت شهر اعلام کرده بودند تجمع در فضای باز به همراه ماسک بلامانع است و در شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی تاثیری ندارد. با این وجود ناتوانی تلفن در پاسخ به بدیهیترین نیازهای بشر در سال ۱۹۱۸، اهمیت بیش از پیش آن در سالهای بعد از آن را نشان میدهد.
روزنامه نیویورک تایمز در یک مقاله خواندنی که مردم را به استفاده اورژانسی از تلفن ترغیب میکرد، از اهمیت تلفن گفته بود:
«کمتر از ۴۰ سال پیش تلفن تنها یک اسباببازی بود. ۲۰ سال بعد به ابزاری برای ثروتمندان تبدیل شد. اکنون به جزئی جدانشدنی از زندگی روزمره ما تبدیل شده که چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم، زندگی اکثر ما را تحت تاثیر قرار داده است. اکنون هیچ کس نمیتواند تصور کند زندگی بدون تلفن چگونه بوده و ارزش آن حساب نشدنی است.»
تلفن ۱۹۱۸، همان اینترنت ۲۰۲۰ است. تفاوتی که این دو با هم دارند این است که اینترنت میتواند وظایفی که بر عهده دارد را به خوبی انجام دهد و با برخی از کمی و کاستیهایی هم که گاها نشان میدهد، هیچگاه ما را تنها نگذاشته است. همانطور که تلفن زندگی نیاکان ما را برای همیشه تغییر داد، اینترنت نیز زندگی قرن ۲۱ را تکان داده است. با این وجود بد نبود سری به گذشته بزنیم تا با چالشهای پدربزرگهایمان آشنا شویم؛ ببینیم شیوع یک پاندمی چگونه مدیریت میشد تا شاید، شاید تنها اینگونه بتوانیم تکنولوژیهایی که امروز نادیده میگیریم را بیشتر درک کنیم.
با کمی تغییر میتوان مقاله نیویورک تایمز را این گونه بازنویسی کرد:
اکنون هیچ کس نمیتواند تصور کند زندگی بدون اینترنت چگونه بوده و ارزش آن حساب نشدنی است.