آرمان- احسان بداغی: حالا روزهایی که او در وزارت امور خارجه ایران، مواضع کشورمان را اعلام میکرد کم کم به برگهای تاریخ تبدیل میشوند. هنوز اما موضوع پرونده هستهای ایران به نتیجهای نرسیده است، پروندهای که 10 سال پیش گشوده شد. حمیدرضا آصفی، سخنگوی وزارت خارجه دولت اصلاحات در گفتوگو با آرمان در آستانه دور جدید مذاکرات ایران و 1+5 معتقد است که بدون تغییر مواضع کشورهای غربی، این دور از مذاکرات هم به سرنوشت مذاکرات قبلی دچار خواهد شد.
با توجه به تمام مسائلی که در مورد پرونده هستهای ایران و دور جدید مذاکرات در آلماتی وجود دارد، پیشبینی شما از نشست ایران با کشورهای 1+5 در آلماتی چیست؟
ما در مذاکرات با 1+5 اگر بخواهیم به نتیجه برسیم و از دور باطل بیرون بیاییم، باید طرفین درباره موضوع واحدی صحبت کنند. از ابتدا اینطور نبوده. ایران بحق موضوع را فنی و حقوقی میداند و طرف مقابل موضوع را سیاسی و امنیتی کرده است. چون طرفین حول و حوش دو موضوع متفاوت با دو نگرش متفاوت صحبت میکنند از ابتدا به نتیجه نرسیدند و این مذاکرات مکرراً دنبال و به نوعی دور باطل شده است. البته اینکه مذاکرات ادامه پیدا کرده و طرفین بر ادامه آن تاکید دارند، خود علامت مثبتی است و فی نفسه خوب است، اما مذاکره برای مذاکره نمیتواند دائم ادامه پیدا کند. بالاخره طرف مقابل باید حقوق ایران را به رسمیت بشناسد. ما از ابتدا چیزی بیشتر از حق خودمان نخواستیم، از اولین دوره مذاکره از زمان دکتر روحانی تا حالا. همیشه جمهوری اسلامی ایران بر حقوق خود تاکید کرده و مواضعش روشن بوده است. ما یک تکلیفی داریم که باید انجام دهیم و داریم آن را انجام میدهیم، طرف مقابل هم یک مسئولیتی دارد که باید به آن پایبند باشد. آنها از زیر بار مسئولیت خارج میشوند و شانه خالی میکنند. در این خصوص هر دفعه یک موضوع جدیدی را طرف غربی مطرح کرده است، فیالمثل بازدید از سایت پارچین که اخیراً مطرح شده است. سایت پارچین جزو وظایف ما نیست و این یک زیادهخواهی از طرف غربیها است. مساله این است که تلقی غرب از حسن نیت ما این است که ایران در موضع ضعف دارد امتیاز از دست میدهد و نتیجهاش میشود فشارهای بیشتر. مشکل دیگر این است که طرف مقابل با همدیگر آنچنان وحدت نظری ندارند. 1+5 برای اینکه یک جلسه با ما بگذارد با چندین جلسه بین اعضای خودش برگزار کند. یکی از گرفتاریهای اصلی آنها هم همین است. به هر حال مشخص است ایران چه میگوید، چون یک کشور است و یک تیم معین دارد و مشغول کار خودش است و بر اساس سیاستها و مصالح نظام خودش. ولی طرف مقابل اینطور نیست. یعنی هماهنگی بین این شش کشور خیلی سخت است و موضوعات اختلافی زیادی برای حل و فصل دارند.
ارزیابی شما از بیانیه آژانس بینالمللی انرژی اتمی که به فاصله کمتر از یک هفته مذاکرات آلماتی صادر شد چیست؟ به نظر شما این بیانیه و بقیه موضعگیریهایی که قبل از مذاکرات انجام شد، چه تاثیری در روند مذاکرات آلماتی خواهد داشت؟
نکته دیگر که باز یک مقدار باعث بدبینی میشود بیانیه آژانس پیش از مذاکره است. بیانیه اصلا بیانیه خوبی نبود. بیانیه نه تنها متوازن نبود بلکه عملا لبه تیغ انتقادها را به جمهوری اسلامی گذاشته بود. مواضعی بود که رژیم صهیونیستی و نخستوزیر آن همزمان در این روزهای گذشته اتخاذ کرده بودند، اینها را وقتی کنار هم میگذاریم از آن استشمام بوی خوب نمیتوان کرد. باز از طرف دیگر آمریکاییها از تحریم حرف میزنند و از روزهای قبل کنگره شروع کردهاند که تحریمهای جدیدی بگذارند. اینها همه حربه تهدید را بالای سر نگه داشتن برای اینکه طرف مقابل را به امتیاز دادن واداشتن است. اگر حسن نیتی در طرف مقابل بود تمام این کارها را باید به بعد از مذاکرات موکول میکرد. مواضعی که غربیها داشتند مبنی بر اینکه ایران باید مواضع خود را تعدیل کند بدون اینکه توضیح دهند که چرا ایران باید از حقوق قانونی خود عقب نشینی کند. اگر این شرایط ادامه پیدا کند، یعنی غربیها فقط توقع داشته باشند که ایران عقب نشینی کند و از حقوق خود کوتاه بیاید، بعید است مذاکرات به نتیجه برسد.
پیشنهادات جدید غرب آیا میتواند افق روشنی پیش روی مذاکرات آلماتی قرار دهد؟
این چیزهایی هم که اخیرا مطرح شده پیشنهاد جدید غرب است که سایت پارچین بازدید و فردو بسته شود و در مقابل تحریم طلا لغو گردد، خیلی پیش پا افتاده و تحقیر آمیز است. غربیها واقعا خودشان میدانند با این سیاست به جایی نمیرسند و این یک دور باطل است. بحث ایران تحقق حقوقی قانونیاش در چارچوب «انپیتی» است و تا وقتی غرب در این خصوص پیشنهاد مشخصی ارائه نکند، نمیتوان به پیشنهاداتی از این دست خوشبین بود. مگر اینکه غربیها با دید کمک به حل مساله و درک ایران و جدای از سیاستهای خصمانه وارد گفتوگو شوند.
با توجه به تمام مسائلی که گفتید و این مساله که توان کشورهای 1+5، علیالخصوص 3 کشور اروپایی و آمریکا در عرصه بینالملل برای فشار به ایران زیاد است، فراتر از بحث حقوقی در حوزه سیاسی وقتی آنها توان فشار دارند، آیا میشود تعدیل مواضع را برای ایران امری توجیهپذیر دانست؟
مشکل همانی است که به شما گفتم. گرفتاری این است که حسن نیت در این شرایط حلقه گمشده گفتوگوها شده است. به هر حال ما یک قدم هم عقب بگذاریم اتفاق خارقالعادهای نخواهد افتاد چون اصولا به لحاظ بنیادین قرار نیست گفتوگویی شکل بگیرد. آنها یک مساله فنی و حقوقی را تبدیل به چالش سیاسی کردهاند و این یعنی اصل گفتوگو و مصالحه در این مذاکرات زیر سوال است. مشکل این است که اگر ایران هر رفتاری کند، برداشت غلط از آن میشود. آنها همکاری ایران را به ضعف کشورمان و باختن قافیه توسط ایران تعبیر میکنند و ایستادگی ایران بر حقوقش را به مقابله کشورمان با دنیا. مشخص است که چنین تعابیری اجازه ایجاد گفتوگوی سازنده را نخواهد داد. موضوع ما با غرب موضوع هستهای نیست و آنها در هر برههای چیزی گفتهاند. یک بار تروریسم را مطرح کردهاند، یک بار حقوق بشر و یک بار مساله صلح فلسطین و خاورمیانه را، حالا هم اجماعی به وجود آوردهاند برای مساله هستهای. اشتباه است اگر فکر کنیم مشکل ما با آنها مساله هستهای است. از این نظر است که با راهحلهای سیاسی اینچنینی که معطوف به انعطاف کشورمان است قطعا شرایط پیچیدهتر میشود.
آیا شما هیچ نشان عملی از اینکه مذاکرات آلماتی بتواند به نتیجهای فراتر از نتیجه نشستهای گذشته برسد، مشاهده کردهاید؟
نه. اظهارنظرها، موضعگیریها و گزارش آژانس و مسائلی از این دست نمیتواند نشان امیدوارکنندهای در خود داشته باشد، مگر اینکه معجزهای رخ دهد و این کشورها تغییر روش بدهند.
به نظر شما در روند مذاکرات هستهای، چین و روسیه به عنوان دو متحد ایران که روابط سیاسی و البته بیشتر از آن اقتصادی و تجاری گستردهای با غرب دارند، میتوانند در مرور زمان به عنوان میانجی باعث تعدیل مواضع در طرف غربی شوند؟
به جز اشتباهاتی که در اول کار کردند و قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران تصویب شد، بالاخره در یکی دو سال گذشته مواضعشان تعدیل شده و خوب بودهاند. آنها به هر حال نقش بازدارنده در مقابل آمریکا داشتهاند. به همین دلیل است که غرب و آمریکا دیگر از مسیر شورای امنیت سازمان ملل حرکت نمیکنند و به تحریمهای یکجانبه روی آوردهاند.
یعنی به نفع ایران نقش پررنگیداشته باشند؟
ممکن است. اما با توجه به امکاناتی که در مجموعه 1+5 پخش شده، نمیتوان چندان به این دل بست که همراهی چین و روسیه بتواند برای ما گره گشا باشد.