از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم، جامعه دانشگاهی کشور شاهد اخراج دومینووار اساتید، به ویژه اساتید حوزه علوم انسانی است؛ از اخراج رضا امیدی، محمد فاضلی، آرش اباذری گرفته تا ممنوعالخروج شدن و حکم 9 سال حبس سعید مدنی. برخوردی که برای بسیاری یادآور موج اخراج اساتید در دولت محمود احمدینژاد است. حال از زمان شروع اعتراضات، سختگیری و فشار بر اساتید بیشتر هم شده است. به تازگی خبر اخراج محسن برهانی، استاد دانشکده حقوق و علم سیاسی دانشگاه تهران که از زمان اعتراضات اخیر نسبت به روند حقوقی و مجازاتهای صادر شده برای متهمان اعتراض داشت، واکنشهای بسیاری را به همراه داشته است.
لزوم حضور افراد با تفکرات مختلف در دانشگاهها
حسین میرمحمد صادقی، حقوقدان و استاد دانشگاه شهید بهشتی در گفت و گو با «انتخاب» درخصوص تبعات اخراج اساتیدی همچون محسن برهانی از دانشگاه، گفت: «بنده از جزئیات اینکه دلیل این تصمیم چه بوده است اطلاعی ندارم ولی به طور کلی معتقدم اخراج اساتید از دانشگاهها کار درستی نیست. در دانشگاهها باید افرادی که تفکران مختلفی دارند حضور داشته باشند و از همین تضارب آرا بتوان استفاده کرد تا وضعیت علمی دانشگاهها ارتقا پیدا کند.»
اخراج اساتید نه برای نظام آموزشی مفید است و نه برای کشور
علی نجفیتوانا، رئیس پیشین کانون وکلای تهران هم در واکنش به اخراج محسن برهانی از دانشگاه، به «انتخاب» گفت: «من از سابقه استخدام دکتر برهانی اطلاع چندانی ندارم ولی قصه اخراج اساتید و وادار کردن به استعفا و به نوعی اجبار به بازنشستگی و مواردی اینچنین برای بسیاری از اساتید در چند دهه گذشته بسیار اتفاق افتاده است. بنده هم قربانی این نوع سیاستهای سلیقهای و گزینشی بودهام. من سابقه دکتر برهانی را نمیدانم ولی معمولا اساتیدی که در دانشگاه دولتی استخدام میشوند دارای شرایطی هستند که چندان زیر سوال نیستند ولی بعدها با توجه به استحاله فکری و تحولاتی که در افراد ایجاد میشود، نگاهها و تفکراتشان عوض میشود و این تفکر ممکن است در مواقعی مورد واکنش قرار گیرد.»
این حقوقدان ادامه داد: «بحث صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت تنها مختص به ایشان یا افراد دیگری نیست بلکه سالها در نهاد وکالت، در راستای نظارت استصوابی چندین دوره با عدم احراز صلاحیت مواجه بودهایم. در زمانی که بنده هم رئیس کانون وکلا بودم متاسفانه چند مورد رد صلاحیت اتفاق افتاد. بنابراین به نظر میرسد اظهارات اخیر آقای برهانی در مورد حوادث اخیر به مذاق برخی از مسئولان دانشگاه خوش نیامده و ظاهرا شرایط عمومی ایشان که عمدتا به مسائل سیاسی برمیگردد، تایید نشده است.»
نجفیتوانا درباره تحلیلهای حقوقی محسن برهانی، بیان کرد: «بحثهایی که ایشان از نظر حقوقی مطرح میکردند، صرف نظر از نگاه های دیگرشان، به نظرم تحلیلی بوده است که اکثر حقوقدانان دیگر داشته و ابراز کردهاند. ایشان هم در همان چارچوب در بحث محاربه و مجازاتهایی که نظام قضایی برای متهمان اعتراضات اخیر داشته، تحلیل کردهاند که موجوب واکنش شده است. البته واکنشها نسبت به اظهارات ایشان به دلایلی که فعلا برای ما معلوم نیست منجر به عدم احراز صلاحیت سیاسی ایشان شده است. اما آنچه مسلم است این است که این نوع کنشها و واکنشها در برخورد با اساتید و حقوقدانان، به ویژه در مورد افرادی که در رابطه با مسائل روز سخن میگویند یا مطلبی مینویسند، منجر به سانسور یا خودسانسوری شود.»
وی در اهمیت تحلیلهای حقوقی متخصصان، گفت: «افرادی علاقهمند هستند که مسائل روز را در چارچوب حقوقی ارزیابی و تحلیل کنند و آن را به جامعه ارائه دهند، در مقابل هم پیشآمده که خود مسئولین هم از این تحلیلها استفاده میکنند، در مواردی از تندرویها عقبنشینی و در برخی موارد در سیاستهای خود بازنگری میکنند. بنابراین ارائه چنین تحلیلهایی میتواند مفید باشد.» نجفی توانا خاطرنشان کرد: «صرف نظر از علت، شرایط و سایر مسائل، قطعا اخراج آقای برهانی مورد تایید نیست؛ به ویژه اینکه افرادی همچون ایشان و سایر اشخاصی که به عنوان استاد در دانشگاههای دولتی پذیرفته میشوند، شرایطی دارند که عمدتا نظام آموزشی و نهادهای نظارتی آنها را برای استخدام تایید میکنند. و گرنه افراد دگراندیش، آنهایی که از نظر نگاه زاویه داشته باشند یا مستقل عمل کنند، معمولا در دانشگاههای دولتی استخدام نمیشوند.»
نجفیتوانا ضمن تاکید بر اینکه علت اصلی اخراج این استاد دانشگاه تهران روشن نیست، افزود: «دکتر برهانی جوان علاقهمند و تحصیل کردهای است، فقه را خوب میداند و تحلیلهایی که میکنند را شخصا از نظر حقوقی تایید میکنم. باورم بر این است که برخورد با ایشان و باقی اساتیدی که به نوعی قربانی این سیاستها میشوند، نه برای نظام آموزشی مفید است و نه برای کشور. همچنین آن احساس اطمینانی که لازمه تحقیق است را در جامعه علمی کشور فراهم نمیکند.»
این حقوقدان با اشاره به تجربه اخراج خود از دانشگاه، بیان کرد: «شخصا در سالهای 64 65 قربانی این سیاست بودم و صرفا بر اساس یک گزارش وادارم کردند که از آن دانشکده به نوعی اخراج شوم. در دانشگاههای دیگری از جمله دانشگاه علامه این اتفاق تکرار شد متنهی رسانهای نکردم ولی کسانی که در جریان سوابق هستند، اطلاع دارند. اخیرا هم در دانشگاه آزاد به بهانه سنوات خدمت بازنشسته شدم در حالی که به نظر میرسد استاد در این شرایط بهتر میتواند خدمتگذاری کند. در مجموع برای دوستانی که رویکرد جدیدشان موجب واکنش به نوعی افراطی نظام آموزشی شده است، متاسفیم. این سیاست، سیاست درستی نیست.»