arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۸۲۰۹۰
تاریخ انتشار: ۰۴ : ۰۰ - ۳۱ خرداد ۱۴۰۱

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی: چای آوردند، ولی من نخوردم؛ با اینکه صبح زود من را به شهربانی برده بودند و من ناشتا بودم. بعد شروع به بازجویی کرد. گفت: «اسم؟ فامیل؟ شمارهی شناسنامه؟ اهل کجا هستی؟ آدرس منزل؟» من هیچ کدام از سؤالاتش را درست جواب ندادم، جز اسم فامیل، چون با نام خانوادگی «روحانی» در تویسرکان منبر میرفتم. ولی اسم را حسین گفتم و محل تولد را اراک.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

خاطرات حسن روحانی، شماره ۷۰: وقتی خودم را حسین روحانی جا زدم

نظرات بینندگان