انتخاب: روز پنجشنبه بود که از سوی مقامات اتحادیه اروپا اعلام شد مذاکرات احیای برجام متوقف شده است. جوزف بورل در توییتی علت توقف مذاکرات را «عوامل بیرونی» عنوان کرد. به باور برخی از کارشناسان، منظور از عامل بیرونی، درخواستهای جدید روسیه برای اخذ ضمانت کتبی است. گرچه میخائیل اولیانوف، رئیس هیئت مذاکرهکننده روسیه نسبت به این نظر واکنش نشان داد و در توییتر نوشت: «فرجام توافق تنها به روسیه بستگی ندارد. دیگر بازیکنان نیز به زمان بیشتری نیاز داشته و نگرانیهای بیشتری دارند. درخصوص این مسائل گفتوگوهایی دارد انجام میگیرد.»
بدین منظور برای تحلیل علت توقف و چشمانداز مذاکرات وین با کوروش احمدی، تحلیلگر سیاست خارجی به گفت و گو نشستهایم.
*درحالیکه اروپا عنوان کرده که متن توافق تقریبا نهایی است، اما منابع نزدیک به تیم ایران میگویند امریکا هنوز برخی موارد تحریمی از جمله خروج نام پاسداران از ليست گروههای تروريستی را قبول نکرده است. با این تفاسیر آیا چشماندازی برای حل این مسائل وجود دارد؟
آنطور که رویترز دیروز و پریروز خبر میداد، متن از نظر غربی ها تقریبا نهایی است. همچنین جوزف بورل هم در توییت خود گفته بود که اساسا توافق آماده و روی میز است، ولی عوامل بیرونی موجب تعلیق مذاکرات شده است. رویترز از چهار دیپلمات غربی هم نقل کرده بود که همه مسائل حل شده است، فقط برخی زیر نویس ها باقیمانده و اینکه مشکل حادی باقینمانده است. اکنون سوال این است که عوامل بیرونی تعیینکننده است یا اختلافات باقیمانده. با توجه به اراده سیاسی که به نظر میرسد ایران و امریکا برای رسیدن به توافق دارند، مسائل باقیمانده قابل حل هستند، یعنی به طور معمول در این مذاکرات چندجانبه، پیچیده و حساس، مسائل خیلی مهم و جدی برای آخرین ساعات و حتی آخرین لحظات میماند، یعنی وقتی که طرفین حداکثر تلاش را کرده و حداکثر فشارها را وارد کرده باشند. با این تفاسیر به نظر میآید که این مسائل قابل حل است. البته ممکن است این یک مانور سیاسی از طرف غربیها هم در کار باشد که عوامل بیرونی یعنی "مانع روسی" را مقصر جلوه دهند. اما سوال این است که اگر همچنان اختلافات مهمی باقی بود، چرا مذاکرات به گفته انریکه مورا از دوشنبه تعلیق شد و مذاکره کنندگان غربی وین را ترک کردند.
*منظور از این عوامل بیرونی چیست؟
منظور خواسته جدیدی است که روسیه وارد معادله کرده است. توجه به این خواسته برای ایران و چین مهم است. سوال اصلی که پیش میآید این است که آیا ایران میتواند از روسیه عدول کند و خواستهاش را نادیده گیرد؟ با توجه به مراودات گستردهای که ایران و روسیه باهم دارند، ممکن است این مهم به صرف وقت و مذاکرات گستردهای در تهران و مسکو احتیاج داشته باشد تا به نحوی این مسئله حل شود. میدانیم که غربیها هم موکدا گفتهاند که حاضر نیستند به خواسته روسیه تن دهند، بنابراین در اینجا مسئلهای که میماند که این است که آیا ایران حاضر به عدول و نادیده گرفتن خواسته روسیه است یا خیر؟
راه دیگری که میماند این است که مقداری زمان داده شود. بدین معنا که فرصت داده شود تا ببینیم تحولات اوکراین به چه شکلی در میآید و آیا از طریق مذاکره بین ایران و چین و روسیه، امکان تعدیل موضع روسیه وجود دارد یا خیر.
راه حل سوم این است که یک توافق موقت در دستور کار قرار گیرد و ایران با دریافت برخی معافیت های تحریمی، برنامه هسته ای خود را قدری محدود کند. به هر حال فعلا مذاکرات به حال تعلیق درآمده است و نشانهای مبنی بر اینکه این مذاکرات چه زمانی میتواند از سر گرفته شود، موجود نیست. همه اینها در حالی رخ داده است که یکشنبه هفته گذشته صحبت از این بود که وزیر خارجه به همراه تیم خبرنگاران برای اعلام توافق نهایی به وین برود اما صحبتهای لاوروف در روز شنبه همه چیز را تغییر داد.
*ایران معتقد است که بحث تضمین درخواستی روسیه اهمیت کمتری از سایر مسائل دارد، گرچه این مورد را اختلافی میان امریکا و روسیه دانسته، نظرتان در این باره چیست؟
در اوایل هفته از سوی مقامات ایرانی به موضع روسیه انتقاداتی غیر مستقیم و تلویحی وارد شد؛ به عنوان مثال آقای امیرعبداللهیان در توییت خود عنوان کردند که اجازه نمیدهیم عوامل خارجی در کار مداخله کنند. سخنگوی وزارت خارجه ایران هم مطرح کرد که مقامات ایرانی از طریق رسانهها در جریان این موضع روسیه قرار گرفتهاند که در واقع این یک انتقاد تلویحی از روسیه بود که چرا در ارتباط با چنین موضوع مهمی از قبل با ایران مشورت نشده حتی اطلاع داده نشده بود. این یک امر طبیعی و معمول است که زمانی که یک کشور دارد موضعی را درباره یک کشور دوست میگیرد، حتما با کشور ذیربط مشورت می کند. لذا، اینکه ایران گفت که از این خواسته روسیه از طریق رسانهها مطلع شده است، خود یک انتقاد تلویحی از نحوه طرح موضوع از جانب روسیه بود. ولی در اواخر هفته، احتمالا به دلیل مشورتهایی که شده است، قدری لحن ایران تعدیل شد و بیشتر روی این موضوع تاکید کرد که اختلافات با امریکا باقیمانده است. از سوی دیگر غربیها هم میگویند که اختلافات ایران و امریکا و ایران و 4+1 در یک سطح حداقلی و قابل رفع است. باورم بر این است که اگر در مذاکرات مشکل عمدهای باقیست، راه حلش مذاکره است و نه تعلیق مذاکرات.
*اساسا احیای برجام بدون حضور روسیه ممکن است؟ چراکه به باور برخی برای احیای برجام، نیاز به نظر مثبت همه ی اعضا در کمیسیون مشترک است و بدین منظور بدون روسیه ممکن نیست.
اگر از نظر تکنیکی و صرف موضوعات در چارچوب برجام نگاه کنیم، احیای برجام بدون روسیه ممکن است. چراکه برجام یک ترتیبات موقتی و داوطلبانه است و مبتنی بر قوانین الزامآور نیست. بدان معنا که نحوه کار برجام مبتنی بر آیین نامه اجرایی نیست و مقررات سفت و سختی برای برجام پیشبینی نشده است. البته یک اجماعی در درون 1+5 لازم است ولی اجماع به معنای اتفاق آرا نیست. اجماع یعنی یک کشور از چند کشور می تواند مخالف باشد اما کار انجام شود.
از نظر عملی هم تحت شرایطی توافق بدون روسیه ممکن است؛ روسیه از نظر دریافت اورانیوم غنی شده مازاد بر مقدار مقرر در برجام، وظایفی در دوره گذشته داشته است و از نظر همکاری با ایران برای توسعه برنامه هستهای غیر نظامی هم توافقاتی بین ایران و روسیه و برجام و امریکا بوده و امریکا در این مورد معافیتهایی برای روسیه قائل شده بود. مسئله این است که اگر روسیه حاضر به همکاری نشود، برای ارسال این اورانیوم مازاد بر برجام، شاید یک طرف ثالثی را پیدا کنند که اورانیوم به آن کشور منتقل شود. همکاری برای توسعه برنامه هستهای غیر نظامی هم یک مسئله فوری نیست و میتواند به تدریج انجام شود. ولی از نظر سیاسی مسئلهای که وجود دارد این است که با توجه به ارتباطات نزدیک و همکاریهای گسترده نظامی، اقتصادی و امنیتی بین ایران و روسیه، سوال این است که آیا ایران میتواند این خواسته روسیه را نادیده گیرد یا خیر.
*آیا ممکن است دیدار پوتین و نفتالی بنت ارتباطی با بحث تضمین درخواستی روسیه داشته باشد یا خیر؟
بعید میدانم که اساسا اسرائیل در جریان این موضوع بوده باشد. وقتی روسها با ایران مشورتی نکردهاند، با اسرائیل که ربط چندانی به این قضیه ندارد، بعید است که توافقی کرده باشند.
*چه قدر برای احیای برجام فرصت باقیست و چه قدر شانس احیای توافق وجود دارد؟
درباره شانس احیای توافق، باید پاسخ دهم که بعید است از نظر زمانی خیلی محدودیتی وجود داشته باشد. طرفهای غربی بنابر ادعای خودشان، با توجه به پیشرفت برنامه هستهای ایران، مدعی هستند که برجام ممکن است دیگر موضوعیتی نداشته باشد. گرچه حدود سه ماه است که این حرف را می زنند و اتفاقی نیافتاده است. اما به هر حال این خطر وجود دارد که با ادامه روند برنامه هستهای ایران و ادامه تعلیق و توقف مذاکرات، تحولاتی شکل گیرد که اکنون قابل پیشبینی نیست؛ همانطور که این خواسته روسیه هم قابل پیشبینی نبود. یعنی اگر شش ماه پیش این مذاکرات را نهایی کرده بودیم، امروز چیزی با این عنوان که خواسته روسیه باعث توقف و تعلیق، یا به قول فرانسویها باعث باج خواهی شود، دیگر وجود نداشت. بنابراین امروز اگر کاری که میتوان انجام داد را انجام ندهیم، ممکن است فردا اتفاقاتی رخ دهد که کار را خرابتر کند.