رای الیوم در مطلبی به قلم خالد الجیوسی نوشت: کاخ سفید برای اعلام خبر تماس بین جو بایدن و پادشاه عربستان، اشتیاق زیادی داشت، تماسی که در جریان آن، موضوع انرژی و تحولات خاورمیانه از جمله ایران و یمن، مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: این اعلام آمریکا، هیچ اشارهای به هیچ گونه تماس قابل ذکری بین، ولی عهد سعودی و بایدن نکرد، این در حالی است که بن سلمان اخیرا در صدر صحنه سیاسی در کشورش بوده و ملک سلمان غیبت چشم گیری در چند ماه اخیر داشته است، از جمله آنکه در استقبال از رئیس جمهور فرانسه، نشست کشورهای خلیج فارس و نیز در استقبال از نخست وزیر تایلند، غایب بود.
در تمام صحنه ها، بن سلمان به نیابت از پدرش شرکت داشت و به نظر میرسد اصرار وی برای عدم کاهش قیمتهای نفت که موجب نگرانی بایدن شده و نزدیکی اش با چین در جهت ساخت موشکهای بالستیک، باعث شده تا رئیس جمهور آمریکا اشتیاقی برای مکالمه تلفنی با بن سلمان نداشته باشد و ظاهرا بایدن مصرّ است تا وعدههای انتخاباتی خود در مورد ادب کردن سران مقصر در پروندههای حقوق بشر و بویژه در ماجرای ترور خاشقچی را عملی کند و هیچگونه تماسی با آنها نداشته باشد.
تماس بایدن با ملک سلمان و به حاشیه بردن بن سلمان، پس از اظهارات مسئولان ایران در مورد چشم پوشی واشنگتن از عربستان و امارات و تنها گذاشتن آنها اتفاق افتاد.
همین اظهارات، بایدن را بر آن داشت تا به سرعت با ملک سلمان تماس تلفنی برقرار کرده و تاکید کند ایالات متحده متعهد به حمایت از عربستان در برابر حملات حوثی هاست. اما نکته قابل ملاحظه آن است که هنوز چند ساعت از تاکید آمریکا بر حمایت از عربستان نگذشته بود که حوثیها بار دیگر مملکت سعودی را هدف گرفته و مسئولیت حمله را هم قبول کردند، حملهای که موجب زخمی شدن ۱۲ نفر در فرودگاه ابها شد. در این میان، فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا، ژنرال مکنزی تاکید میکند که کشورش با هم پیمانان منطقهای خود در مورد راه حلهای موثرتری برای متوقف کردن این حملات همکاری میکند.
تماس علنی بایدن با ملک سلمان، یک سال پس از آخرین تماس بین این دو صورت گرفت و این زمان از نظر کارشناسان فاصله زیادی است، بویژه اگر آن را با دوره ترامپ و تماسهای مکرر او با سران سعودی مقایسه کنیم. این امر نشان دهنده نوعی بی اعتمادی از سوی امریکاییها و دولت دموکرات بایدن به هم پیمانان منطقهای شان است، که نشانههای آن را میتوان در این اتفاقات جستجو کرد:
اول: حمله حوثیها با وجود حضور پایگاههای آمریکایی در خارج عربستان و امارات، همانطور که اظهارات بایدن در مورد دشواری پایان دادن به جنگ یمن، نشان دهنده عمدی بودن به فرسایش بردن نیروهای ائتلاف و طوفان قاطعیت است.
دوم: چشم پوشی واضح آمریکا از هم پیمان افغانی اش، اشرف غنی، زمانی که طالبان موفق به سیطره بر افغانستان شد و توانست بر ارتشی که زیر نظر امریکا اموزش دیده بود، پیروز شود. این مساله نیز موجب نگرانی سران دولتهای خلیج فارس شد که تمام تخم مرغهای خود را در سبد آمریکا گذاشته بودند.
سوم: تمایل آمریکا برای تغییر هم پیمانان و کنار گذاشتن تعدادی از آنها، همانطور که کاخ سفید از امیر قطر استقبال کرد و این کشور به هم پیمان استراتژیک آمریکا برای تامین گاز تبدیل شد، که دلیل آن، نگرانیهای آمریکا در مورد وقوع جنگ بین اوکراین و روسیه است. این نزدیکی بایدن به قطر در حالی است که رقیب شیخ تمیم، یعنی بن سلمان همچنان منتظر تماس رئیس کاخ سفید است.
چهارم: با وجود اینکه واشنگتن خود را حامی اوکراین در برابر روسیه معرفی میکند، بایدن تصریح کرده است که در صورت وقوع جنگ، آمریکا هیچ نیرویی به اوکراین نخواهد فرستاد و حمایتش از این کشور، تنها منحصر به اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه میشود، امری که موجبات نگرانی دولتهای خلیج فارس که برای امنیت خود به آمریکا دلخوش کرده اند را فراهم نموده است. بنابراین، آمریکا دیگر تمایلی به ایفای نقش پلیس در جهان را ندارد و بویژه پس از خسارتهایی که در عراق و افغانستان متوجه آن شد، تصمیم گرفت تا به طور کامل از خاورمیانه خارج شده و آن را برای نفوذ چین و روسیه خالی کند.
این شواهد، سران دولتهای خلیج فارس را بر آن داشت تا به دنبال جایگزینهایی باشند و در همین راستا، ولی عهد ابوظبی در مراسم افتتاح بازیهای المپیک زمستانی در پکن، حاضر شد و بن سلمان که قرار بود در مراسم حضور پیدا کند، به صورت ناگهانی در این مراسم غیبت کرد و کشورش هیچ توضیحی در این خصوص ارائه نداد. این در حالی است که چین دلیل عدم حضور ولی عهد سعودی را ناهماهنگی در دستور کار و برنامه هایش اعلام کرد، اما واضح است که این برنامهها قطعا چند ساعت قبل از برگزاری مراسم، تغییر نمیکند و احتمالا دلیل حضور نیافتن، ولی عهد سعودی، به مسائل امنیتی برمی گردد یا نگرانی در مورد حضور طولانی مدت بن سلمان در این کشور در سایه نارضایتی مردم چین از سیاستهای خاندان سعودی یا به دلیل ناخشنودی آمریکا از سفر بن سلمان به کشور رقیبش، چین، باعث شده تا ولی عهد سعودی به صورت ناگهانی در این مراسم حاضر نشود.
حرکت رو به جلو ظاهرا برای ولی عهد سعودی دشوار است، چرا که آمریکا و دولتهای اروپایی تمایلی به دیدار با وی ندارند، همانطور که برخی همکاریهای این کشورها با عربستان نیز به صورت سرّی انجام میشود، تا دولتهای غربی به دلیل ارتباط با عربستان، مورد سرزنش مردم خود قرار نگیرند و علت اصلی این مساله، نقش عربستان در ترور خاشقچی و جنگ یمن است.
در این میان، اخبار رسیده حاکی از آن است که در هفتههای گذشته، مشاور رئیس جمهور سابق آمریکا، جرد کوشنر گفتگوهایی با ولی عهد سعودی و مسئولان عالی رتبه شرکت آرامکو داشته است؛ کوشنر در حال حاضر منصبی در دولت آمریکا ندارد. آیا گزینههای بن سلمان به ارتباط با ترامپ و مشاوران او محدود شده به این امید که آنها به انتخابات آمریکا بازگردند و بار دیگر درهای کاخ سفید به روی بن سلمان گشوده شود؟ آیا این دیدارها در پاسخ به بی توجهی بایدن نسبت به شاهزاده جوان صورت میگیرد؟
مترجم: مریم نصرالهی