آموس هارل در گزارشی تحت عنوان «آمریکا هشدارهای روزانه اسرائیل درباره ایران را نادیده می گیرد» در هاآرتص نوشت: فراتر از کمپین دیپلماسی عمومی، حملات سایبری و حملات در سوریه که منتسب به اسرائیل است نیز نتوانسته دولت بایدن را برای افزایش فشار بر تهران تحریک کند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: هنوز مشخص نیست که فعالیتهای اسرائیل تا چه حد به جلوگیری از دستیابی ایران به اهداف استراتژیک خود کمک میکند. اما یک چیز بسیار واضح است، آن هم اینکه به ندرت یک روز میگذرد که برخی از مقامات ارشد اسرائیلی علیه ایران سخنی نگویند.
اخیراً نخست وزیر نفتالی بنت با ساندی تایمز بریتانیا و رئیس بخش برنامه ریزی استراتژیک ستاد کل ارتش اسرائیل، سرلشکر تل کلمان با روزنامه بحرینی الایام مصاحبه کرده اند.
بنت که بیشتر مصاحبه خود را به اظهارنظرهای جالب در مورد تغییرات آب و هوایی و همهگیری ویروس کرونا اختصاص داده است، همچنین صحبتهای نسبتاً کهنهی خود در مورد ایران را تکرار کرد. او قول داد هر کاری که لازم است برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای انجام دهد.
کلمن اعلام کرد که اسرائیل به راه حلی برای بحران هستهای از طریق مذاکره معتقد است و اگر هیچ راه حلی پیدا نشد، به دنبال اقدام نظامی بین المللی علیه ایران خواهد بود. او یکی از باهوشترین و عاقلترین افسران نیروهای دفاعی اسرائیل است، اما مشخص نیست که یک ژنرال یونیفرم پوش در اسرائیل چه شغلی دارد که اظهارات سیاسی میکند، بهویژه زمانی که یک جبهه فعال بینالمللی علیه ایران رویایی دست نیافتنی به نظر میرسد.
اما در هر صورت، این اظهارات تغییر چندانی ایجاد نخواهد کرد، همانطور که تصویر یک بمب افکن آمریکایی که توسط هواپیماهای اسرائیلی و مصری (به طور جداگانه) در حریم هوایی خاورمیانه اسکورت میشود، هیچ کس را در تهران از ترس نمیلرزاند. حتی پیش از این پرواز نمادین، بحثهای فشرده بین آمریکاییها و متحدانشان وجود داشت که به دنبال توافق بر سر اقدامی بودند که جلوی ایران در منطقه را بگیرد. اما در نهایت، دولت بایدن حداقل گرایانهترین گزینه موجود را انتخاب کرد.
گذشته از همهی این ها، به نظر میرسد اسرائیل نیز اخیراً اقدامات غیرعادی انجام داده است. بنا بر گزارش ها، روز شنبه، چهارمین حمله هوایی در ماه گذشته در نزدیکی دمشق انجام شد. قبل از آن یک حمله سایبری انجام شد که به مدت دو روز در عرضه بنزین به رانندگان ایرانی اختلال شدیدی ایجاد کرد. رسانههای خارجی هر دو حمله را به اسرائیل نسبت دادند.
بمباران سوریه ظاهراً ارسال تسلیحات دقیق به حزب الله را هدف قرار داده است. فرض بر این است که به دلیل فوریت مأموریت، به جای شب، این عملیات در روز انجام شده است.
ایران انگشت اتهام را به سمت اسرائیل و آمریکا برای حمله سایبری به پمپ بنزین هایش نشانه میرود. این حمله سایبری به دنبال حمله مشابه قبلی انجام شد که در ماه می ۲۰۲۰ ترافیک دریایی بندرعباس ایران را مختل کرد. همانند حملات ادعایی اسرائیل به کشتیرانی ایران، این موضوع دو سوال را ایجاد میکند.
اول، آیا چنین حملاتی نتایج ملموسی به همراه دارد؟ دوم، از آنجایی که اسرائیل با وجود استعدادهایش در حوزه امنیت سایبری نمیتواند سپر حفاظتی را بر روی هر وبسایت مورد علاقه ایرانیها مستقر کند، آیا خود را در برابر حملات متقابل آسیب پذیر باقی نمیگذارد؟ شایان ذکر است که حملات دریایی اخیراً به دنبال یک سری حملات تلافی جویانه ایران کاهش یافته است.
در هر صورت، تأثیر استراتژیک این عملیات در بهترین حالت جزئی به نظر میرسد. تضعیف کیفیت زندگی مردم عادی ایران، قدرت این کشور را در شرایطی که طی سالها تحت تحریمهای آمریکا دوام آورده است، از بین نخواهد برد. بعلاوه، در حالی که «جنگ بین جنگها» در سوریه میزان تسلیحات قاچاق شده به حزبالله را کاهش داده و مانع از سنگربندی ایران در منطقه شده است، اما قطعاً از پیشرفت آنها به طور کامل جلوگیری نکرده است.
تا حد زیادی، سطح بالای فعالیت اسرائیل ناشی از ناامیدی است. مقامات ارشد دفاعی اعتراف میکنند که اسرائیل کمترین نفوذ را بر مواضع آمریکا در مذاکرات هستهای دارد و اگر ایرانیها مذاکرات جدی را از سر بگیرند، ظاهراً دولت بایدن از امضای توافقنامه جدیدی مشابه با سلف خود خوشحال خواهد شد.
اسرائیل هم در فضای سایبری و هم در فضای هوایی (با فرض اینکه واقعاً حملات منتسب شده به اسرائیل کار تل آویو باشد)، به ایران آسیبهای محلی وارد میکند، اما تاکنون هیچ تغییر استراتژیک در وضعیت منطقه ایجاد نکرده است.
مهمترین اقدام که اخیرا صورت گرفته، خروج مداوم آمریکا از آسیای مرکزی و خاورمیانه است. در این ارتباط باید اشاره کرد که واشنگتن به طور کامل از افغانستان خارج شد و در حال کاهش مشارکت خود در خاورمیانه است. ایران میتواند نقشه را به خوبی بخواند، همانطور که نزدیکی فزاینده اش با چین و تلاش هایش برای آشتی با کشورهای مسلمان عمدتا سنی خلیج فارس نشان میدهد.
اسراییل توانسته است به ایرانیها نیش بزند و گهگاه مشکلاتی برای تهران به وجود بیاورد، اما تاکنون چیزی بیش از این نبوده است. سوال بزرگی که تل آویو با آن روبرو خواهد شد این است که آیا تلاش برای خرابکاری در برنامه هستهای ایران را در دستور کار قرار دهد یا خیر.
اخیراً صحبتهایی در مورد آمادگی نظامی برای حملات هوایی به تاسیسات هستهای ایران مطرح شده است. اما در واقعیت، طبق گزارشهای رسانههای بینالمللی، موفقیتهای اصلی تا به امروز علیه برنامه هستهای از طریق حملات سایبری یا عملیات خرابکارانه مخفی به دست آمده است.
حکومت اسد دوباره قدرت میگیرد
یکی از ذینفعان اصلی رویکرد جدید ایالات متحده، رژیم اسد در سوریه است که به تدریج کنترل خود را بر این کشور بازگردانده است. با حمایت روسیه و ایران و کاهش علاقه آمریکا به مسائل خاورمیانه، رئیس جمهور بشار اسد کمتر نگران ثبات رژیم خود است.
این تغییر همچنین در نحوه برخورد کشورهای عمدتاً مسلمان سنی منطقه با رژیم اسد مشهود است. برخی تجارت با آن را از سر گرفته اند. برخی نیز بار دیگر آشکارا با مقامات ارشد دولتی در دمشق گفتگو میکنند.
به نظر میرسد اسد با کمک روسیه، در حال شکست دادن شورش جدید در استان و شهر درعا در جنوب غربی سوریه است. این در درجه اول اهمیت نمادین دارد، زیرا درعا جایی است که قیامی که بعداً به یک جنگ داخلی تبدیل شد، برای اولین بار در اوایل سال ۲۰۱۱ از آنجا شروع شد.
مقامات دفاعی اسرائیل انتظار دارند اسد تلاش کند تا بازسازی کشور را تسریع بخشد، اما میگویند که بهبودی ویرانیهای جنگ ممکن است چندین دهه طول بکشد. در نتیجه، اسرائیل در حال حاضر نگران تسلیح مجدد ارتش سوریه نیست، البته اگر از موضوع دستیابی این کشور به سیستمهای ضد هوایی صرف نظر کنیم.
این واقعیت که حملات هوایی منتسب به اسرائیل حتی پس از دیدار بنت با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در سوچی در ۲۲ اکتبر، ادامه یافته است، یک بار دیگر نشان میدهد که مسکو بهویژه نگران درگیری بین اسرائیل و ایران در سوریه نیست. تا زمانی که اسرائیل منافع نظامی روسیه را در آنجا تضعیف نکند، ظاهراً پوتین به این موضوع اهمیتی نمیدهد.