سید حسین موسویان و ولی نصر در یادداشت مشترکی در فارن پالیسی نوشتند: ایران و آمریکا درطول یکسال گذشته برسر احیای برجام چالش داشته اند.با وجود پیشرفتهایی که درچند دور مذاکره بوجود آمده، مذاکرات دچار وقفه شده و نگرانی ها درمورد از دست رفتن زمان برای احیاء برجام، افزایش یافته است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: ایران به سرعت به نقطه غیرقابل بازگشت هسته ای نزدیک می شود. درصورتی که محورهای مواد اصلی برجام از دست رفته باشد، آمریکا بازگشت به برجام را بی فایده تلقی خواهد نمود. ازطرف دیگر ایران هم دارد به این نتیجه می رسد که آمریکا وقت کشی میکند و بعید است که تحریمها را بردارد و لذا خاصیتی درحفظ برجام نمی بیند.
یکی از موانع موجود، مطرح شدن مذاکره در مورد نقش ایران درمنطقه درقالب مذاکرات هسته ای ایران و شش قدرت جهانی است. آمریکا و ایران باید راهی پیدا کنند که ستیزشان درمورد امنیت خاورمیانه ، تهدیدی برای پیشرفتهای حاصله درمذاکرات هسته ای نباشد چون به نتیجه رساندن مذاکرات هسته ای به اندازه کافی پروسه پیچیده ای است.
اصرار آمریکا درمورد اضافه کردن موضوعات منطقه ای، مثل نقش ایران درسوریه و عراق ویمن و امنیت دریانوردی خلیج فارس، به مذاکرات هسته ای، این ریسک را دارد که عدم موفقیت درمذاکرات هسته ای، موجب عدم موفقیت گفتگوهای منطقه ای نیز خواهد شد.
در وضعیت فعلی، موضوعات منطقه ای موجب کند شدن پیشرفت مذاکرات هسته ای شده است و در صورتی که مذاکرات هسته ای شکست بخورد، شرایط امنیتی منطقه وخیم تر خواهد شد. چنانچه دو موضوع در قالب روند فعلی مذاکرات هسته ای قرار گیرد، شکست مذاکرات هسته ای موجب افزایش تحریمها و فشارهای آمریکا شده و خرابکاری بیشتر در تاسیسات هسته ای ایران خواهدکرد. در چنین شرایطی، عکس العمل ایران به اقدامات آمریکا هم در عراق و سوریه ولبنان و تاسیسات نفنی عربستان ویا کشتیرانی مشاهده خواهد شد.
اگر بایدن واقعا خواستارپرهیز ازجنگهای پرهزینه جدید درخاورمیانه است، باید روش فعلی را تغییر داده، موانع موجود برسرراه موضوع هسته ای را بردارد و به امنیت منطقه کمک کند، بویژه درشرایطی که آمریکا بدنبال کاهش تعهداتش درمنطقه است. به جای اینکه دو موضوع هسته ای و منطقه را بهم گره بزند بهتر است بطورجداگانه مدنظر باشد.
آمریکا مدتی است اصرار میکند که بازگشت به برجام، مشروط به موافقت ایران با مذاکرات منطقه ای است درحالیکه این موضوع دردستور کار اولیه مذاکرات هسته ای نبود. در دوره ریاست جمهوری اقای احمدی نژاد، ایران آمادگی داشت که کل مسائل را گفتگو کند، اما آمریکا اصرار داشت که برای حصول نتیجه سریعتر، فقط موضوع هسته ای مذاکره شود.
بلافاصله بعد از اینکه اوباما برجام را امضاء کرد، شدیدا تحت فشارهای داخلی قرار گرفت چون خواسته ای درمورد نقش سیاست درمورد لبنان، سوریه، عراق و یمن را مطرح نکرده بود. مخالفین برجام درداخل آمریکا و متحدین ضد برجامی آمریکا درمنطقه، اوباما را متهم کردند که با امضای برجام، امکان گسترش نفوذ منطقه ای را برای ایران فراهم کرده است. منهای اینکه این ادعای مخالفین برجام درست باشد یا غلط، بایدن میخواهد راهی برای این موضوع پیدا کند تا بتواند به برجام برگردد. واشنگتن اکنون معتقد است هرچه کمتر از این مطرح کند، امتیاز به ایران خواهد بود.
ایران ادعاهای مخالفین برجام درمورد گسترش سیاست های تهاجمی درمنطقه بعد از برجام، را رد کرده است و تمایلی هم به مذاکره درمورد موضوعاتی ندارد که روی میزمذاکرات هسته ای نبوده است. ایران معتقد است طرح موضوعات منطقه ای بعنوان بخشی از مذاکرات هسته ای، حاصل فشارهای دشمنان برجام برای نابودی برجام است.
لذا شرط اضافه شدن موضوعات منطقه ای به مذاکرات برجام مفید نخواهد بود چون ایران هم به آمریکا بی اعتماد است. رهبر ایران اخیرا با مذاکرات منطقه ای بعنوان پیش شرط بازگشت آمریکا به برجام ، مخالفت کرده و این درخواست آمریکا را بهانه ای برای فرار از تعهدات برجامی دانستند. وی تا کید کرد که اجازه دخالت خارجی در موضوعات مربوط به امنیت ملی ایران را نخواهد داد.
مسئولین ایران به تماسها و ابتکارات گذشته درمورد موضوعات منطقه ای استناد میکنند که بی نتیجه بوده است. ایران درحذف طالبان در افغانستان با آمریکا همکاری کرد و درکنفرانس بن-آلمان درسال 2001 هم برای ایجاد نظم و ساختار جدید درافغانستان همکاری کرد اما نتیجه آن این شد که بوش رئیس جمهور وقت آمریکا، ایران را محور شرارت خواند. دوسال بعد هم بوش پیشنهاد کارگزاران دولت خاتمی درمورد گفتگوهای جامع منطقه ای را رد کرد. بنابراین ایران معتقد است که هدف واقعی آمریکا، تضعیف ایران و تغییر حکومت ایران است و نه امنیت منطقه. بی اعتمادی ایران به آمریکا قبل از برجام شکل گرفت اما خروج آمریکا از برجام، به بی اعتمادی ایران افزود.
با این وجود ایران این درک را داشته که علاوه برحل موضوع هسته ای، باید به موضوعات منطقه هم پرداخت اما نه بعنوان شرط بازگشت آمریکا به برجام و نه ازطریق مذاکره با آمریکا. بلکه ایران میخواهد مسائل منطقه را مستقیما با خود کشورهای منطقه مذاکره کند. دراین راستا، ایران قبلا به دبیر کل سازمان ملل هم پیشنهاد داده که درقالب قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل، به این پروسه ورود کند تا گفتگوهای منطقه ای درجهت حل بحرانهای منطقه، زیر چتر سازمان ملل بین خود کشورهای منطقه صورت گیرد.
با چنین رویکردی، روحانی رئیس جمهور وقت ایران، با پیشنهاد طرح صلح هرمز، کشورهای حوزه خلیج فارس را به گفتگو برای امنیت دعوت کرد و درماههای آخر دولتش نیز مذاکرات با عربستان درمورد امنیت را در بغداد آغاز کرد.
ایران و عربستان سه دورمذاکره را انجام دادند و درمورد آتش بس دریمن و بهبود روابط دوجانبه مذاکره کردند و هردو طرف این مذاکرات را مفید دانستند. درواقع این مذاکرات، زمینه کنفرانس امنیت منطقه در بغداد با حضور تعدادی از سران و وزرای خارجه کشورها را فراهم کرد. درپایان کنفرانس مذکور هم اعلام شد که ایران و عربستان دور چهارم مذاکرات را برگزار خواهند کرد.
عربستان محتاج تشویق و حمایت نظامی آمریکاست اما این نباید به معنی مداخله آمریکا درگفتگوهای مستقیم ایران و عربستان باشد.
متحدین آمریکا درمنطقه هم متوجه شده اند که بایدن قادرنیست نقش منطقه ای را درقالب مذاکرات برجامی انجام دهد، ضمن اینکه شکننده بودن مذاکرات برجام هم به این معنی است که هیچ ابتکاری برای گفتگو درمورد نقش موثر ایران درمنطقه وجود ندارد. به همین دلیل این بار متحدین عرب آمریکا درمنطقه ،گفتگوی منطقه ای با ایران را قبل از توافق جدید قدرتهای جهانی با ایران درمورد برجام، آغاز کردند. ضمن اینکه آنها به حمایت آمریکا از ابتکار خودشان درمورد گفتگوی منطقه ای با ایران و تضمین امنیت شان احتیاج دارند.
آمریکا فکر می کند که برجام امتیاز برای ایران است ولذا متقابلا ایران هم باید درمورد مسائل منطقه هم انعطاف به خرج دهد. اما این ممکن نیست چون ایران خط قرمز خود را زیر پا نخواهد گذاشت. آمریکا نباید توقعات خود درمورد نقش منطقه ای ایران را بعنوان پیش شرط بازگشت به برجام ، عنوان کند بلکه باید حتی با برداشتن تحریم های بیشتر، مشوق های لازم را برای ایران فراهم کند تا ایران با کشورهای همسایه خود درمورد مسائل منطقه گفتگو کند.
آمریکا بجای اصرار برمذاکرات منطقه ای درقالب گفتگوهای ایران و شش قدرت جهانی و بعنوان پیش شرط بازگشت به برجام، باید از مذاکرات جاری ایران وعربستان حمایت کند تا به موازات گفتگوهای برجامی، گفتگوهای منطقه ای بین کشورهای منطقه و ایران شکل گیرد. آمریکا باید عربستان وسایر کشورهای منطقه خلیج فارس را تشویق کند که مذاکرات ایران-عربستان دربغداد به سکوی گفتگوهای ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس تبدیل شود تا خودشان درمورد امنیت منطقه گفتگو کنند.
این پروسه میتواند درچهارچوب قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل و با هدایت سازمان ملل صورت گیرد. قطعنامه 598 که موجب توقف جنگ عراق و ایران شد، به دبیرکل سازمان ملل ماموریت میدهد که گفتگوهای منطقه ای برای امنیت منطقه آغاز کند. این قطعنامه با حمایت جامعه بین المللی شامل عربستان و سایرکشورهای منطقه تصویب شد.
آمریکا باید از این روند حمایت کند زیرا گفتگوهای منطقه ای توسط کشورهای منطقه تحت هدایت سازمان ملل، شانس بیشتری برای موفقیت خواهد داشت تا اینکه درقالب برجام صورت گیرد. ابتکار شکل گیری مجمع گفتگوی کشورهای حاشیه خلیج فارس، موجب خواهد شد که یکی ازمهمترین موانع مذاکرات جاری برجام را مرتفع کرد.