اندیشکده «New lines» نوشت: ترکیه و ایران مسلماً یکی از بزرگترین رقابتهای ژئوپلیتیک در خاورمیانه را آغاز کرده اند. با گذشت یک ماه از روی کار آمدن دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، نشانههای واضح تری از افزایش اختلاف و رقابت بین آنکارا و تهران بروز کرده است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: ایران علاقهمند به افزایش نفوذ منطقهای خودش است و همزمان ترکیه در حال به چالش کشیدن آن در عرصههای مختلف از جمله سوریه، عراق و قفقاز جنوبی است. آنکارا علاقهمند به تسهیل کردن بازگشت تهران به توافق هستهای از طریق مذاکره مجدد است چرا که در آن صورت میتواند از تجارت مرزی سودآور بهرهمند شود. چنین دستاوردهای بالقوهای احتمالاً یک نگرانی ثانویه در پشت اهداف گسترده استراتژیک مانند مهار گسترده نفوذ گسترده ایران در سوریه و عراق و براندازی آرمانهای کردها به حساب میآید.
کارشناسان برای تجزیه و تحلیل روابط ترکیه و ایران غالباً از تردیدی که در عمق روابط دوجانبه وجود دارد، چشم پوشی میکنند. در حال حاضر هر دو کشور برای تسلط ایدئولوژیک و منطقهای در تلاش هستند. ایران از دو جبهه اقتصادی فرصتهای چشمگیری را برای آنکارا فراهم میکند. نخست، ترکیه به عنوان یک وارد کننده خالص انرژی، خواستار تأمین ثابت و متنوع نفت و گاز طبیعی برای مصرف داخلی است. شبکه خط لوله موجود ایران با ترکیه راهی دیگر برای کاهش وابستگی این کشور به منابع روسی است. دوم، برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA)، معروف به توافق هستهای ایران، که در ژوئیه ۲۰۱۵ امضا شد برای ترکیه حائز اهمیت است چرا که این کشور دارای پتانسیل بالایی برای انجام تجارت مرزی با ایران است. نباید از یاد برد که رفع تحریمهای اقتصادی پس از تصویب برجام، آغاز گفتگوهای تجاری و اقتصادی بین دو دولت را تسهیل کرد.
بازار نسبتاً دست نخورده ایران در مقایسه با اقتصاد کاملاً طبقهای و یکپارچه جهانی ترکیه مملو از فرصتهای سودآور صادراتی برای آنکارا در مجموعهای از بخشها، از جمله خودرو، ساخت و ساز، خدمات مالی و فروش لوازم خانگی است. خروج یکجانبه آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها در سال ۲۰۱۸ ترکیه را متضرر کرد و باعث پایان ناگهانی تعداد زیادی از فرصتهای تجاری شد. براساس آمارها حجم تجارت ایران و ترکیه افتی ۵۰ درصدی بین ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ داشت.
در زمان دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه چند دلیل عمده برای تعمیق همکاریها با ایران یافته بود. مهمترین فرضیه این بود که آمریکا به همراه تعدادی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و عرب علاقهمند به ایجاد و تداوم اتحاد ضد ایران و ضد ترکیه بودند. محاصره قطر در سال ۲۰۱۷ توسط شورای همکاری خلیج فارس این دیدگاه را قوت بخشید و همکاری ترکیه، ایران و قطر را تسهیل کرد.
علاوه بر این، ترکیه و ایران به طور محدود در مورد جنگ داخلی سوریه و شمال عراق عمدتا با هدف مشترک علیه پ. ک. ک و پژاک همکاری کردند. این گروهها منافع امنیتی داخلی و منطقهای ترکیه و ایران را تهدید میکنند.
بی اعتمادی طولانی بین آنکارا و تهران
علی رغم داشتن نقاط اشتراک بین ایران و ترکیه، اما انتظار میرود که طی ماههای آینده موارد اختلاف بین دو طرف افزایش یابد. منافع تجاری احتمالاً سوظن و رقابت زمینهای را که روابط ترکیه و ایران را تحت تأثیر قرار میدهد، از بین نمیبرد. اکنون که دولت جدید آمریکا مجموعهای جدید از اولویتها، ترجیحات سیاسی و سطوح لازم تعامل را مطرح کرده است، اختلافات بین کشورها احتمالاً آشکارتر خواهد شد. دولت بایدن سیگنالهای اولیه را مبنی بر توقف سیاستهای دولت قبلی در قبال ایران را در درجه اول با هدف بازگرداندن این کشور به توافق هستهای مجدداً فرستاده است. از سوی دیگر، ترکیه تصمیم گرفته است با تلاش بیشتر برای افزایش ردپای منطقهای و مهار نفوذ ایران، آرزوهای منطقهای خود را با تعامل نزدیکتر با روسیه دنبال کند.
پس از حرکات مداخله جویانه ترکیه در قره باغ، پشتیبانی از جناحهای لیبیایی مستقر در طرابلس، عملیات نظامی در سوریه و مواضع خصمانه در مدیترانه شرقی، مسکو و تهران هر دو متوجه شده اند که آنکارا شمشیر را در نقاط مختلف از رو بسته است. حمایت ترکیه از آذربایجان و حضور نظامی در عراق و سوریه نگرانیهای بیشتری را برای رهبران ایران ایجاد میکند، زیرا این اقدامات به عنوان مداخلات مستقیم در حوزه نفوذ و یا منافع ایران تلقی میشود. به عبارت دیگر، ترکیه برای خودش جایگاهی در آینده ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی ایجاد کرده است، اما این کار را بدون رضایت ایران انجام داده است. علاوه بر این، پس از تمایل به سرنگونی حکومت اسد، آنکارا بیشتر در اطمینان از فرسایش قدرت کردها در سوریه و همچنین کاهش نفوذ شبه نظامیان مورد حمایت ایران متمرکز خواهد شد.
برای محدود کردن بیشتر نفوذ ایران در منطقه، ترکیه در تلاش است تا روابط مثبت با لبنان، عربستان سعودی و حتی تا حدودی اسرائیل را از سر بگیرد. به همین دلیل جلسه اخیر وزیران خارجه ایران و ترکیه در اواخر ژانویه سرشار از بدبینی بود. با وجود سخنان مثبت که نویدبخش آیندهای بهتر در روابط دو جانبه است، ایرانیها همچنان به اهداف اردوغان برای تضعیف خودشان مشکوک هستند. اردوغان در یک سخنرانی در باکو به مناسبت پیروزی آذربایجان در قره باغ، شعری را خواند که به شدت مورد اعتراض ایران قرار گرفت، شعری که نشان داد ترکیه نسبت به تجزیه استان با اکثریت آذری ایران با باکو همدل است.
شمال عراق مکان احتمالی برای حمایت از درگیری احتمالی است که میتواند بین ترکیه و ایران آغاز شود. یک عملیات نظامی ناچیز برای نجات ۱۳ گروگان ترک از دست پ. ک. ک در سنجار در فوریه منجر به کشته شدن آنها شد و عصبانیت اردوغان و در نتیجه خشم ترکها را برانگیخت. ترکیه به تلافی مرگ سربازان خود دست به مداخله نظامی زد، با این حال هنوز مشخص نیست مواضع دولت مرکزی عراق و دولت اقلیم کردستان (KRG) چیست؟ آنچه مشخص است، مخالفت همه شبه نظامیان همسو با ایران در منطقه است، که تهدید به پاسخ شدید نظامی به هرگونه اقدام ترکیه کردهاند. ترکیه نه تنها علاقهمند به نابودی پ. ک. ک در عراق و جلوگیری از برقراری ارتباط با حکومت اقلیم کردستان است بلکه همزمان بر قطع دسترسی شبه نظامیان ایران به سوریه، کاهش نفوذ آنها در عراق و ایجاد یک دالان امنیتی محکمتر در امتداد مرزهای عراق و سوریه تاکید میکند.
فرصتهای پیش رو آمریکا
این چشم انداز نشان میدهد که رویکرد آمریکا در کار با ترکیه در خاورمیانه کاملاً بده بستانی است و واشنگتن باید طوری سیاستهای خود را تنظیم کند که منعکس کننده آن باشد. مشارکت و همکاری ترکیه در متقاعد کردن ایران برای ورود مجدد به توافق هستهای نشانه مهمی برای منطقه است. از سوی دیگر میتوان به ترکیه پیشنهاد همکاری مجدد با آمریکا را داد، در نتیجه پنتاگون میتواند برنامه به اشتراک گذاری اطلاعات را با ترکیه آغاز کند، زیرا این امر مربوط به مبارزه با پ. ک. ک است که دولت ترامپ در فوریه سال ۲۰۲۰ آن را خاتمه داد. روحیه جدید همکاری بین واشنگتن و آنکارا میتواند به متحدان ناتو اجازه دهد که با هم کار کنند و سیاستهای خاصی را برای کاهش نفوذ موجود ایران در عراق و سوریه تعیین کنند.
دستیابی به همه این اهداف بدون حل مشکلات بین آمریکا و ترکیه در اختلافات دو جانبه موجود دشوار است. بدون انصراف از خرید اس -۴۰۰های روسی از سوی ترکیه برای جلب رضایت متحدان آمریکا و ناتو، واشنگتن تمایلی به همکاری با آنکارا در سطوح بالا ندارد. این باید یک خط قرمز جدی برای دولت بایدن باشد. پس از انصراف از خرید اس -۴۰۰ ها، دولت آمریکا با راحتی بیشتری مذاکره و بحث در مورد سایر زمینههای اختلاف، از جمله همکاری در مورد سوریه را انجام میدهد.
ضرورت اصلی برای دولت بایدن باید این باشد که با یک سوال اساسی درگیر بحث با ترکیه شود و آن اینکه چگونه آمریکا و ترکیه میتوانند برای برقراری مجدد اعتماد و همکاری اساسی با یکدیگر و در داخل ناتو با هم همکاری کنند؟ این چیزی کمتر از یک تلاش بزرگ نیست و آسان و حتی محتمل هم نخواهد بود.
در محافل سیاستگذاری غالباً در مورد لزوم پس گرفتن منطقه از ایران صحبت میشود. اما سوال این است که چه کسی این تلاش را رهبری میکند، زیرا ایران و نمایندگان آن بدون درگیر شدن یک نیروی خارجی از جهان عرب جدا نخواهند شد. مطمئناً، آمریکا نمیخواهد به یک کارزار نظامی بزرگ دیگر متعهد شود، به خصوص در خاورمیانه. در این شرایط ترکیه تنها قدرت با هدف و توانایی مقابله با ایران است. ممکن است مدتی این اتفاق نیفتد اما در نهایت اجتناب ناپذیر است.