انتشار مطالب رسانه های خارجی با هدف اطلاع رسانی از نوع نگاه و برداشت آنان از تحولات صورت می گیرد و به منزله تایید آن از سوی «انتخاب» نیست.
إبراهیم نوار در القدس العربی نوشت: صحبت از توافق امریکا-اسرائیل-امارات برای وارد کردن جنگندههای اف ۳۵ به امارات، جدال گستردهای را در مراکز سیاستگذاری در واشنگتن و تل آویو به دنبال داشته است. دونالد ترامپ از این توافق دفاع کرده و میگوید: «اماراتیها پول دارند و میخواهند جنگنده بخرند». در پاسخ به اتهاماتی که متوجه ایالات متحده میشود مبنی بر اینکه معامله مذکور میتواند باعث از دست رفتن برتری نظامی قاطع اسرائیل در برابر همسایگان عربش شود، وزیر خارجه آمریکا و سفیر این کشور در قدس، میگویند که این معامله تهدیدی برای امنیت اسرائیل نیست و خللی در تعهد ایالات متحده در مورد حفظ برتری نظامی اسرائیل در زمین، دریا و هوا ایجاد نمیکند. این پاسخ، مبتنی بر این حقیقت است که امارات، با برپایی روابط با اسرائیل، عملا وارد باشگاه دوستان این رژیم شده است و نه تنها هیچ تهدید امنیتی برای اسرائیل ندارد، بلکه به آن کمک میکند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در اسرائیل، جدال بر سر دو نکته در توافق است، نکته اول مربوط به پنهان کردن توافق از وزیر دفاع و وزیر خارجه اسرائیل، گانتس و اشکنازی تا آخرین لحظات قبل از اعلام رسمی ان در واشنگتن است و دوم، به تهدیدی مربوط میشود که این معامله برای تعهد امریکا در مورد تضمین برتری نظامی اسرائیل در بردارد.
میتوان این جدال در مورد مخفی ماندن توافق از شرکای نتانیاهو را به وجود حالت بی اعتمادی بین دو طرف و تمایل نتانیاهو برای انجام ساده توافق ربط داد، بویژه آنکه این نخستین بار است که نتانیاهو اصل «صلح در مقابل صلح» را تطبیق میدهد. در مورد نکته دوم، دوستان نتانیاهو بر این عقیده اند که توافقهای عادی سازی روابط که با نظارت ایالات متحده در مورد مصر و اردن انجام شد، در قالب دست یابی مصر به کمکهای نظامی به ارزش یک میلیارد دلار در سال و دست یابی اردن به کمکهایی در زمینه جنگندههای اف ۱۶ نمودار شد، اما این مساله هیچ تهدیدی برای اصل برتری نظامی اسرائیل نداشت.
امارات برای خرید سه دسته جنگنده اف ۳۵ تلاش میکند که تعداد آن بین ۳۲ تا ۳۶ فروند جنگنده در نوسان است و احتمالا بهای این معامله، به حدود ۹ میلیارد دلار میرسد. به احتمال زیاد، امارات از اسرائیل در خواست میکند جنگندههای پیشرفته تری را به ان بفروشد. بر این اساس، میتوان گفت که هزینه خرید هر جنگنده، نزدیک ۲۵۰ میلیون دلار برای امارات تمام میشود.
در صورتی که این معامله تا قبل از انتخابات آمریکا، بدون موانعی انجام شود، در بهترین شرایط، اولین دسته از جنگندههای پیشرفته تا سال ۲۰۲۴ به امارات تحویل داده نمیشود؛ و با توجه به اینکه امارات از ترس واکنش ایران به عادی سازی روابط با اسرائیل، خواهان در اختیار داشتن جنگنده هاست، یکی از گزینههای جایگزین، تحویل جنگندههای اف ۳۵ اسرائیل است.
این گزینه باعث شد فکر تسریع در ایجاد محور نظامی امارات و اسرائیل تقویت شود. با توجه به اینکه امارات به قدرت بازدارندهای برای مقابله با ایران نیاز دارد، نمیخواهد تا سال ۲۰۲۴ منتظر دست یافتن به جنگندههای پیشرفته آمریکا بماند. در شرایط فعلی، عجیب نیست که فضای سیاسی بین ابوظبی و تهران، پر از تنش بوده و هر لحظه آماده انفجار باشد، خواه به دلایل و توجیهات غیر سیاسی مثل دریانوردی و صید در آبهای خلیج فارس و خواه به دلیل سیاسی که مربوط به ائتلافهای استراتژیکی است که با برقراری روابط بیه اسرائیل و امارات، پیچیدهتر شده است و این احتمال وجود دارد که کارشناسان اسرائیلی در امارات حضور پیدا کنند، تا معامله جنگندههای اف ۳۵ و دیگر سلاحها را برای واردات مستقیم آن از اسرائیل، مورد بررسی قرار دهند. به این ترتیب، جنگندههای آمریکایی در مرزهای مشترک ایران و امارات قرار میگیرد و به جای اینکه اسرائیل جنگندههای خود را از پایگاههای داخلی اش متوجه ایران کند، با هزینه امارات، خلبانان اسرائیلی را برای انجام عملیات علیه ایران، روانه میکند، عملیاتی که میتواند شامل جاسوسی و جمع آوری اطلاعات به داخل اسرائیل باشد.
هیچ توجیه داخلی در امارات برای تفسیر نیازش به سلاح هوایی از نسل پنجم، به این سرعت، وجود ندارد؛ و منطقی نیست که فکر کنیم معامله جنگندهها به دور از تصمیم برقراری روابط بین امارات و اسرائیلی قرار دارد، حال آنکه اسرائیل همواره اعلام میکند دشمن اصلی اش در منطقه، ایران است.
یکی از آثار برخورداری امارات از جنگندههای اف ۳۵، ایجاد خلل در موازین قوای نظامی بین دولتهای شورای همکاری خلیج فارس است، که از اختلافات شدید به دلیل محاصره قطر، رنج میبرند. اما آمریکا میتواند این درگیریها را در داخل شورای همکاری خلیج فارس نگاه داشته و مانع از خروج آن از کنترل شود.
مشخص است که امارات از سالها پیش تلاش میکند منابع مالی خود را به قدرت نظامی تبدیل کند، تا بتواند نقش منطقهای پر رنگ تری داشته باشد. اما این تبدیل، انعکاسهایی بر اقتصاد امارات دارد، چرا که باعث از میان رفتن بودجه آن و صرف تمام توان مالی اش برای هزینههای نظامی میشود، بویژه آنکه امارات تمام تسلیحات خود را از دیگر کشورها وارد میکند. طبق آمار، هزینه نظامی امارات، حدود ۲۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴ بود و هزینه جنگ یمن از سال ۲۰۱۵، خسارت زیادی را متوجه امارات کرد. براساس ارزیابیهایی که در زمینه تجارت سلاح شده، خرید سلاح توسط دولتهای خاورمیانه در سال ۲۰۱۹، به ۲۵.۵ میلیارد دلار رسید و از این مقدار، سهم دولتهای عربی خلیج فارس، ۵۶ درصد واردات سلاح بود.
با توجه به اینکه امارات از زمان تاسیس بعنوان یک دولت در سال ۱۹۷۱، براساس اصل مصادره سیاسی زندگی عمومی و تبدیل کشور به ماشینی برای ساخت پول، با هر روش ممکن و به دور از قید و بندها و ارزشها استوار بود، که در نتیجه آن، مردم این کشور در رفاه و آسایش به سر میبرند، اما با افزایش هزینههای نظامی، این شرایط به سرعت تغییر میکند و این با اصلی که امارات بر ان بنا شده، کاملا در تناقض است. در این حالت، خاندان حاکم، که وارد محور نظامی با اسرائیل و ائتلاف سیاسی با دولت ترامپ شده، در امان نخواهد بود.
«مایک پومپئو» وزیر خارجه آمریکا که در ادامه سفر دورهای خود به منطقه به ابوظبی رفته با «عبدالله بن زاید آل نهیان» همتای اماراتی و «طحنون بن زاید» مشاور امنیت ملی این کشور دیدار کرد. «مورگان اورتگس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که دو طرف در جریان مذاکرات موضوعات منطقهای و دوجانبه مورد اهتمام مشترک از جمله دستیابی به آتشبس دائمی در لیبی، وحدت منطقه خلیج فارس و آنچه «نفوذ مخرب ایران» در منطقه خواند، مورد بحث قرار دادند.