خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۰ اسفند 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال 1371
[آقاي عوض احمدالجاز]، فرستاده ويژه رييسجمهور سودان، نامه او را آورد.گزارشى از موفقيتهاى سودان در سركوب شورش جنوب را داد. از كمكهاى ايران تشكر و گزارشى از سفر پاپ به سودان و مسايل ديگر و سند تعهد عراقىها را آورد كه اگر ايران به سودان نفت بدهد، بعد از رفع محاصره، عراق به ايران خواهد داد.
آقاى [محمدصالح] طاهرى، نماينده خرمآباد با ذكر نمونههايى از وفادارى خود كمك خواست و نيز اجازه تبليغات براى انتخابات [رياستجمهوري] كه گفتم نيازى به تبليغات نيست.
كميسيونهاى صنايع و امور استخدامى مجلس براى مذاكره دربارة ادغام بعضى از وزارت خانهها آمدند. استدلال آنها را گوش دادم. سرانجام نظر دادم كه بهتر است، بررسى مشترك مجلس و دولت و ادغامها در سال 1373 شروع شود. عصر و شب شوراى اقتصاد جلسه داشت. خط مشىهاى پولى در دستور بود.
سال 1372
از خانه به سازمان نقشهبردارى رفتيم. آقاى لياقت توضيحات داد. از بخشهاى مختلف بازديد كرديم. بعد از مصاحبه به جمع كاركنان رفتیم. آقاى [مسعود روغنی] زنجانى، [رییس سازمان برنامه و بودجه]، گزارش داد و من صحبت كوتاهی کردم. 1 با فعال شدن هواپيماهاى عكسبردارى و سيستم رقومي2 نقشه و شروع كار اطلس ملى ایران و كامپيوترى شدن كارها، تحولى ايجاد شده است.
به دفترم رفتم. مسئولان اقتصادى آمدند. دربارة كسرى اعتبارات و نيازهاى اضافى ريالى دستگاهها صحبت شد. قرار شد كسرى از حساب تعهد ذخيره ارزى برداشت شود يا از رهبرى اجازه گرفته شود. معلوم شد اخطار ديشب دولت در مورد دخالت در بازار ارز مؤثر بوده. امروز قيمت دلار تا 350 ريال سقوط كرده. قرار شد راهى براى دخالت انديشيده شود.
عصر دكتر حبيبى براى امور جارى آمد. شوراى عالى ادارى جلسه داشت. براى اصلاحات در اداره فرودگاهها و بهداشت و درمان و دادن گواهى نامه كارآموزان حرفه و فن مصوباتى داشتيم.
امروز زلزلهاى با 7/5 در مقیاس ريشتر در اطراف شيراز با سه کشته و سی نفر مجروح و خسارات مالى در روستاها داشتيم. محسن كه از سفر چين و كُره [جنوبی] برگشته است، آمد و گزارش مذاكرات و توافقنامهها با كُره و چين براى متروي تهران را داد؛ از كار هيأت راضى است.
سال ۱۳۷۳
بعد از نماز صبح، آقاى محسن رضايى، [فرمانده کل سپاه پاسداران]، تلفنى اطلاع داد كه حوادثى در عراق هست كه حضوراً بايد بگويند. ساعت نُهونیم، آقاى [محمدباقر] ذوالقدر و آقاى [عزیز] جعفرى آمدند و گفتند آمريكايىها به فكر اجراى طرح اسقاط نظام عراق هستند و نكاتى از طرح را كه از طريق [جلال] طالبانی و [احمد] چلبی به دست آورده بودند، توضيح دادند و اظهار اطمينان كردند كه مسأله جدى است. دربارة موضع و كيفيت برخورد ايران نظر خواستند. گفتم در دبيرخانه شوراى عالى امنيت ملی، موضوع بررسى شود و پيشنهادها را بياورند.
آقاى امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد و براى بالا بردن اعتبارات سازمان انرژى هستهاى استمداد كرد. آقاى ميرزاده، [معاون اجرایی رییسجمهور]، گزارش جلسه بررسى وضع قاچاق کالا را داد و بر طرح محدود كردن واردات از قشم تأكيد داشت. دربارة بازسازى و سفرم به خوزستان صحبت كرد و يك ميليارد تومان وام براى نيازهاى بازسازى گرفت.
آقای آقازاده، [وزیر نفت] آمد. گزارش راه افتادن چند واحد در پتروشيمى اراك و بندر امام و نمونههاى پى وى سى و لاستيك مصنوعى جديد را آورد و گزارش سفر به تركمنستان و مشكل آقای نيازُف براى طرح لوله از طرف آمريكا و تركيه و راه حل ارایه شده از طرف وزارت نفت و امضای قراردادها و نيز مذاكرات با شركتهاى آمريكايى و فرانسوى، براى طرح نفتى و گازى در خليج فارس و مناسبتر بودن پيشنهادهای آمريكايىها و دربارة نحوه صدور نيز توضيحاتى داد.
امام جمعه، فرماندار، نماينده و جمعى از مسئولان و كشاورزان تربتحيدريه آمدند. براى شركت در مراسم افتتاح چند طرح دعوت كردند و هدايايى آوردند؛ زعفران و پسته و انگور و فرش و براى امور عمرانى استمداد كردند.
[آقای سیدحسین موسویان]، سفيرمان در آلمان آمد. گزارش نتايج مذاكرات با شركتهاى مهم آلمانى و گرفتن ميلياردها مارك اعتبار براى طرحهاي برنامه دوم را داد و براى هزينههاى اضافى استمداد كرد و قرائني بر جعل اسكناس ايران توسط دشمنان ارایه داد.
عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتيم. براى افطار به خانه آمدم. بچهها جمع بودند. شب آقاى [حسین] مرعشى اطلاع داد كه آقاى [مصطفی] ميرسليم، با هواپيمايى، تا ارتفاع سى و پنج هزارپا هم رفته است، ولي هلال [ماه شوال] را نديده است.
سال ۱۳۷۴
اول وقت به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم و به سوی زاهدان پرواز کردیم. وزیران نیرو، جهادسازندگی، صنایع، آقایان [هادی]منافی، [حمید]میرزاده و [کمال]خرازی همراه بودند. در راه آقای خرازی دربارة مسایل آمریکا و برنامههای فشارهای آمریکا و راه حلها مطالبی گفت؛ به همین خاطر آمده بود.
در فرودگاه زاهدان استقبال بود. بلافاصله با هواپیمای کوچکتری به سوی خاش پرواز کردیم. در فرودگاه خاش که متعلق به ارتش و کوچک و خراب است، هواپیماهای بزرگ نمیتوانند بنشینند. ابر هم بود و هواپیما به زحمت فرود آمد.
از آنجا به محل کارخانه سیمان خاش رفتیم. از کمربندی شهر عبور کردیم. در آنجا مدیرعامل توضیحات داد. ظرفیت تولید ۲۵۰۰ تُن سیمان دارد که ۵۰۰ تن آن از نوع پزولانی با استفاده از مواد کوه آتشفشان تفتان است. هشت میلیارد تومان، هزینه ریالی و ۵۷ میلیون دلار، هزینه ارزی داشته است، ولی با پیشرفت اطلاعات فنی و تکنولوژی، از این به بعد، ساختن چنینکارخانهای حدود ۲۰ میلیون دلار ارزبری خواهدداشت.
سپس از تمامی کارخانه بازدید کردیم؛ از سنگشکن تا بارگیری و توضیحات مفیدی شنیدیم. اجازه حرکت کامیونهای حامل سیمانهای پاکتی و فله را دادم و از لوح افتتاح پردهبرداری نمودم. در جمع کارکنان، آقای [محمدرضا] نعمتزاده، [وزیر صنایع] گزارش وضع صنعت استان و صنعت سیمان کشور را داد. من هم صحبت مفصلی دربارة پیشرفتهای استان نمودم[۱]. نمایشگاهی از محصولات معدنی استان، درست کرده بودند که متنوع و غنای آنها بسیار قابل توجه و ارزشمند است و میتواند استان را تحت تأثیر قرار دهد.
بعد از ناهار و نماز به پایگاه هوایی کُنارک پروازکردیم. بلافاصله با هلیکوپترها به منطقه باهوکلات پرواز نمودیم. از هوا سد پیشین را دیدیم که در آن منطقه خشک، خیلیدلپذیر و پُر از آب است. در محل باهوکلات[۲] فرود آمدیم. آقای زنگنه، [وزیر نیرو] و مشاور طرح آمادهسازی اراضی زیر سد و نماینده بانک زمین توضیح دادند. حدود هشت هزار هکتار را برای واگذاری جهت آّبیاری تحت فشار آماده میکنند؛ بناست از نیمه سال ۱۳۷۵ کاشت شروع شود.
به سوی چابهار پرواز کردیم. بعد از مغرب رسیدیم. در محلی که برای مراسم شروع بهرهبرداری از طرح آبرسانی به چابهار بود، فرود آمدیم. مردم خیلی خوشحالند و با ساز و دُهل و تُمبک و سرود استقبال کردند. شیر را باز کردیم. وزیر نیرو و مدیرکل آب استان و نماینده سپاه توضیح دادند. ۱۰۳ کیلومتر خط انتقال آب با چند پمپاژ و با هزینه ۴۵ میلیارد ریال و دو سال و نیم کار. قبلاً برای آب شهر دو دستگاه، آب شیرینکُن، خریده بودند که با ساخته شدن سد پیشین، ترجیح دادند که آب را از سد بیاورند؛ هم ارزانتر و هم مطمئنتر است. قرار است آب شیرینکُنها را بفروشند و پول آن را صرف ساخت سد زیروان در بلوچستان نمایند. من هم صحبت مفصلی دربارة اهمیت این طرح و اقدامات زیربنایی دیگر برای استان و به خصوص برای چابهار و جنوب شرقی کشور و منجمله منطقه گواتر نمودم[۳].
با ماشین به منطقه شهر تیس[۴] در غرب خلیج چابهار برای مراسم کلنگ زنی اردوگاه تربیتی زمستانی رفتیم که با کمکهای من شروع شده است. آقای [سید حسن] ربانی، نماینده رهبری در امور اهل سنت استان [سیستان و بلوچستان]، خیرمقدم گفت و توضیح داد. من هم تشویقشان کردم و وعده کمک بیشتر دادم.
به پایگاه رفتیم. نمایشگاه مفصلی برای شیلات، ماهی، میگو به پا کرده بودند. مدیران جهادسازندگی توضیح دادند. تحقیقات در پرورش میگو و آمادگی برای تولید لارو و غذای میگو و مشخص شدن جاهای مناسب در سواحل چهار استان خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان در سطح ۱۱۰ هزار هکتار و مبالغ مورد نیاز برای سرمایهگذاری و نمونههای احداثی را دیدیم. آقای [غلامرضا] فروزش، [وزیر
جهادسازندگی] و من صحبت کوتاهی در این موضوعات داشتیم.[۵]
ساعت نُهو نیم شب به سوی تهران پرواز کردیم. در راه کمی خوابیدم. شام خوردیم. ساعت دوازده شب به خانه رسیدم. خیلی خسته بودم. عفت هم از سفر سوریه برگشته بود؛ مقداری تعریف کرد. محسن، [هاشمی، رییس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهور]، اینجا بود و از مشکل رد شدن مجدد چند نفر از نامزدان گفت.
سال ۱۳۷۵
بعد از نماز صبح و صبحانه و استماع اخبار و خواندن گزارشها، ساعت هفت، به مركز جهاد [سازندگی] رفتيم. نمايشگاه تحقيقات تغذیه دام را ديديم. براى توليد غذاى مُقوي، از بسيارى از ضايعات كشاورزى و باغى، با افزودن مكملها، نتایج لازم به دست آمده است. اكنون براى 117 ميليون رأس دام در كشور، كمبود غذا و علوفه است كه با اين برنامه، مىتوان رفع كمبود كرد. همچنین از نمايشگاه آبخوان و آبخيزدارى و توسعه روستاها و صنايع تبديلى و صنايع روستايى و دامهاى گوناگون بازديد کردیم. سپس با گزارش [آقای غلامرضا فروزش]، وزير جهاد[سازندگی] و صحبتهاى دلگرمكننده من در مورد كارهاى مثبت و زيربنايى جهاد، مراسم [آغاز عملیات اجرایی 212 طرح عمرانی و تولید وزارت جهادسازندگی] پايان يافت.
به شهرك صنعتى در چُغادك رفتيم. كارخانه [کوپر خلیج فارس]، توليد محصولات بهداشتى مثل شامپو و خمير دندان را افتتاح كرديم. از نمايشگاه صنايع بازديد شد. يك گروه معاود عراقى، ابتكارات جالبى داشت. سپس در جمع صنعتگران، پس از استماع گزارش [آقای محمدرضا نعمتزاده]، وزير صنايع و [آقای مهدی جمالی]، مديرعامل كارخانه، دربارة سرعت پيشرفت صنعت در دوران سازندگى و كم شدن تقاضاى ارز و تقاضاى زياد نقدينگى صحبت كردم. سپس به منطقه چاهكوتاه، [واقع در کیلومتر 35 جاده بوشهر- برازجان]، براى افتتاح 800 هكتار زمینهای تحتپوشش با روش قطرهای و 200 هکتار اراضى، تحت آبيارى تحتفشار [با هزینه شش میلیارد ریال] رفتيم. صاحب يك مزرعه 100 هكتارى، به نام چاكوتاهى و وزيركشاورزى و مديركل كشاورزى استان توضيح دادند. با روش آبيارى تحت فشار، كشت 40 هكتار به 100 هكتار رسيده است. پياز و سیبزمینی زمستانى كاشته بود. اشجار نخل و زيتون هم غرص كرده بود؛ راضى است.
بچههاى كشاورزان، سرود جالبى، با لباسها و شمايلهاى زيباي روستایى و كشاورزى مثل كلاه حصيرى و داسي بر گردن و خوشه گندم، در دست اجرا كردند. از مردم روستاهاى اطراف جمع شده بودند. براى آنها صحبت كردم و خبر برنامه وزارت كشاورزى براى تبديل 20 هزار هكتار از ديمكارى به آبيارى تحت فشار و برنامه جهاد براى تأسيس هشت هزار هكتار و استخر پرورش ميگو را توضيح دادم.
با هلىكوپترها به محل نيروگاه انرژى هستهاى رفتيم. نحوه ترميم خرابىهاى بمباران عراق روى گنبد نيروگاه شماره يك را ديديم كه با نظارت روسها ساخته مىشود. با اصابت دو بمب بزرگ به پوشش فلزى، خسارت ديده است. 33 قطعه از 300 قطعه آسيبديده، ترميم شده است. مشغول تكميل پوشش بتونى آن هستند كه آلمانها ناتمام گذاشتهاند. از انبارها نيز كه مملو از كالاهاى طرح است، بازديدكرديم. مديران خواستندكه به سپاه و نيروى دريايى گفته شود، خانههاى سازمانى و حوضچه آرامش سايت را تخليه كنند.
بعد از نماز و ناهار و استراحت، به سوى پل بزرگ موند، در جاده ساحلى بوشهر به ديّر پروازكرديم. آقايان تركان، [وزیر راه و ترابری] و حلوایى، [معاون فنى وزیر راه]، گزارش دادند. طرح ابتدايي پل، 1500 مترى بوده كه با طراحى جديد، به 165 متر تقليل يافته است. مردم روستاهاى اطراف جمع شده بودند. براى آنها صحبت كوتاهى نمودم.
به شهر دَيِرّ پرواز كرديم. همه جا در مسير، استاندار توضيحات خوبى مىداد. در محل بندر صيادى جديد فرود آمديم. اسكله صيادي مدرن و جامعى توسط جهاد [سازندگی] ساخته شده است. آقايان فروزش، [وزیر جهاد سازندگی] و لاهيجانيان، [رییس سازمان شیلات] گزارش دادند. من هم دربارة نقش اين بنادر، در توسعه صيد و بهترشدن زندگى صيادان صحبت كردم. بيست بندر در سواحل ساختهايم و ده بندر ديگر در دست ساخت است. جمعيت زيادى از مردم كنار بندر جمع شده بودند؛ براى آنها صحبتكردم.
به منطقه عسلويه پرواز كرديم. در مسير آقای آقازاده، وزير نفت توضيحات مىداد و اجازه خواست كه دو شركت مهندسى نفت را ادغام كنند و مهدى، مديرعامل شركت جديد باشد. گفتم اگر مهدى مايل باشد، مانعى ندارد. در محل سايت ساخت پالايشگاه گاز [سیراف] پارسجنوبى ، فرود آمديم. آقايان [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت] و مهندس [مصطفی] خویى، [مدیرعامل شرکت گاز]گزارش دادند. مجموعه پنج فاز اين مخزن، بزرگترين طرح تاريخ ايران با هشت تريلیون مترمكعب گاز، به ارزش 600 ميليارد دلار است. من هم صحبت كوتاهى در همين جهت كردم؛ به خصوص باتوجه به اينكه اين صنعت در حال بوميشدن كامل است. مردم زيادى از عسلويه و نخلتقى جمع بودند كه از احساساتشان تشكر كردم و خبر از توسعه سريع منطقه در آينده دادم.
به پالايشگاه كنگان پرواز كرديم؛ مغرب رسيديم. پس از نماز، در مراسمى طرح توسعه كنگان براى 25 ميليون مترمكعب ديگر گاز در روز، شروع به اجرا شد و تكميل فرودگاه [توحید]، با گزارش آقای آقازاده، [وزیر نفت] و مديرعامل و صحبت من ، به بهرهبردارى رسيد. به سوى تهران پرواز كرديم. ساعت نُه شب رسيديم. شام سوپ خوردم