خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۸ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
اول وقت به آقای [حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رییسجمهور] گفتم، چند هیأت برای رسیدگی و کمک به مناطق سیل زده اعزام کنند. فرستادم والده و همشیره فاطمه را آوردند. فاطی هم برای پذیرایی آمد.
اخویزاده علی، گزارشی از وضع توزیع گاز داد. عصر برای شرکت در جلسه ملاقات آقای موگابه، به دفتر رهبری رفتم؛ جلسه خوبی بود. سپس با رهبری تا غروب دربارة مدیریت سازمان میراث فرهنگی، اوضاع جاری کشور، نتایج پیامهای سران کویت و عربستان سعودی و سفر موگابه مذاکره کردیم. ایشان به توصیه پزشکان در کیش بودند و بنا دارند دوباره بروند.
سرشب به دفترم آمدم. کارها را انجام دادم. با اینکه در منزل کسی نبود، به خاطر اینکه محافظین مایل بودند به خانه برویم تا بتوانند شب به خانه خودشان بروند، به خانه رفتیم. با استاندار هرمزگان در مورد مسائل سیل و امداد، تلفنی صحبت کردم؛ وضع خیلی سخت است.
سال ۱۳۷۲
اول وقت به کارخانه اسلحهسازی حدید رفتیم. آقای [محمد] فروزنده، در راه توضیحات داد و برای مسکن اعضای سپاه استمداد کرد. مدیرعامل ساصد [= سازمان صنایع دفاع]، در جلسه توجیهی، گزارش صنایع نظامی را داد و گفت شصت درصد از کارهای کارخانهها برای موارد غیرنظامی است و هنوز هم ظرفیت خالی زیاد برای پذیرش کارهای غیرنظامی دارند. از سالنهای ساخت قبضه توپ ۱۲۲ میلیمتری و لولههای توپهای مختلف و خمپارهاندازها و سالنهای دیگر ساخت قطعات و صنایع غیرنظامی و نمایشگاه محصولات و تانکهای بازسازی شده و نفربرها بازدید کردم. در جمع کارکنان، برای آنها صحبت کردم.[۱] مدیران خیلی از کار راضیاند. کارکنان که تعداد بسیاری هستند، با روحیه و شاداباند و با پذیرش کار غیرنظامی، کارخانه خوب فعال است.
ظهر به دفترم رفتم و کارهای دفتر را انجام دادم. عصر شورای اقتصاد جلسه داشت. مصوباتی داشتیم. تا ساعت نُه شب کارهای دفتر را انجام دادم و به خانه آمدم.
سال ۱۳۷۳
[آقای عباس آخوندی]، وزیر مسکن و شهرسازی، گزارشی از استقبال کارمندان از حساب ذخیره مسکن داد و پیشنهاد داشت، طرح را به عموم مردم توسعه بدهیم و برای ساخت سالن بزرگ در محل مجلس قدیم بهارستان، برای انتقال مجلس به آنجا، نظر خواست؛ به شرط تحویل ساختمان فعلی مجلس به دولت، موافقت کردم.
آقای [ابوالفضل] توکلی بینا، [مشاور رییسجمهور در امور اصناف] آمد. نظراتی در مورد فروشگاههای زنجیرهای [رفاه] و سکه ارائه داد و درخواست ارجاع کار بیشتر نمود.
آقای [سید ابراهیم] رییسی، رییس بازرسی کل کشور آمد. گزارشی از کار و کمبودهای سازمان داد و مدعی است که سیاست مچگیری ندارد و دنبال کشف وضع موجود است. تذکر نقاط ضعف گزارش اخیرش در مورد واگذاری صنایع به بخش خصوصی را دادم. برای رفع کمبودها، کمک گرفت.
آقای [مسیح] مهاجری، [مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. مشکلات روزنامهها را گفت و دربارة مبارزه با گرانی و سیاستهای اقتصادی توضیحات خواست و از نحوه برگزاری مراسم فوت مهندس بازرگان اظهار رضایت کرد و در مورد امور طلاب سُنّی و آسیای میانه در ایران نظرخواهی نمود و از تأسیس روزنامه ایران انتقاد کرد.
عصر اخوی محمد، [قائم مقام وزیر امور خارجه] آمد. در مورد پیشنهاد کمک به دستراستیهای فرانسه در انتخابات در مقابل امتیازات خاص پرسید. گفتم امتیازات مهمی اگر بدهند، میشود کمک کرد. پیشنهاد از وزارت اطلاعات است که از سوی فرانسویها رسیده است. گزارش مذاکراتش در کویت را داد. امروز در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی چند مصوبه داشتیم.
سال ۱۳۷۴
اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس جمهور]، برای مسایل تنظیم بازار و مسایل انتخابات و هزینههای مراسم عزاداری والده آمد. آقای [عبدالناصر] همتی، [رئیس کل بیمهمرکزی] از بیمه آمد. گزارش توفیقات و مشکلات را داد و برای رفع مشکلات استمداد کرد؛ برای خصوصیکردن بخشی از صنعت بیمه تلاش دارد، ولی مشکل قانون اساسی داریم.
آقای [غلامعلی] افروز، [روانشناس] آمد. توضیحاتی دربارة سواد و دانش و تجربه خود داد و نسبت به من اظهارخضوع و ارادت نمود و برای کار در نهاد [ریاستجمهوری] برای روانشناسی اجتماعی در تبلیغات و نیز نمایندگی مجلس اظهارآمادگیکرد؛ اسم نوشته است. با جمعی از نمایندگان استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان و لرستان و کهکیلویه و بویراحمد، جلسه توسعه زاگرس را داشتیم. پیشنهادهایی برای توسعه منطقه از طریق طرح عمران منطقهای داشتند؛ قرار شد پیگیری شود.
عصر در جلسه هیأت دولت، بیشتر وقت صرف بررسی مسایل انتخابات در ارتباط با مشکلات قانونی کار خدمتگزاران [=کارگزاران] شد؛ کمی پیشرفت کردیم. فشار زیادی روی وزارت کشور و ارشاد، برای محدود کردن اینها است؛ خودشان چنین تمایلی دارند.
افطار، وزرا و معاونان و مشاوران و اعضای خانواده آنها میهمانم بودند. بعد از نماز و افطار، مقداری دربارة انتخابات و راهپیمایی ۲۲ بهمن و وضع اقتصادی و سیاسی ایران صحبت کردم.[۱]
سال ۱۳۷۵
برای راهپیمایی روز قدس و اقامه جمعه به دانشگاه تهران رفتم. حضور مردم وسیع و بیشتر از هر سال است. از طرف آقای ناطق [نوری] و دفترش و ستاد نماز جمعه، خواستند که بعد از صحبت ایشان که قبل از خطبهها صحبت میکنند، اسمی از ایشان ببرم و بُردم. سال گذشته، اسم نبردم، ایشان گله کرد. یک خطبه راجع به فلسطین و خطبه دوم را درباره پیروزی انقلاب و اعجاز انقلاب در پیروزی و دفاع و سازندگی ایراد کردم[۱].
عصر به مطالعه و اصلاح پیشنویس شرح زندگی خودم [= کتاب دوران مبارزه] و نیز نوشتن مقدمهای بر چاپ دوم دو جلد اول و دوم تفسیر راهنما گذشت. از اصفهان، تلفنی خواستندکه مدت رأیگیری [انتخابات میاندورهای مجلس که امروز در حال برگزاری است]، تمدید شود، ولی وزارت کشور موافق نیست.
شب دکتر روحانی، [دبیر شورایعالی امنیت ملی] آمد و گزارش مذاکره با [آقای علی فلاحیان]، وزیر اطلاعات، در مورد مسأله فرج سرکوهی را دادکه ظاهراً بد عملکردهاند. در مورد احتمال نامزدی ایشان در انتخابات هم مشورت کرد. آقای روحانی گفت، آقای [علی] لاریجانی به ایشان گفته که به نظر رهبری هم مایلاند، ایشان هم نامزد شود. احتمال میدهدکه با هدف جلوگیری از پیروزی جناح چپ است؛ به جایی نرسیدیم. قرار شد بیشتر بررسی شود تا معلوم شود چه کسی و چه جناحی، از ایشان حمایت میکنند.
آقای [علاءالدین] بروجردی، [معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امورخارجه]، تلفنی گفت که سفیر ترکیه به وزارت امورخارجه آمده و خواسته که [آقای محمدرضا باقری]، سفیرمان و کنسول از استانبول را به ایران فرا خوانیم؛ به خاطر فشاری که روی دولت اربکان میآید؛ در اثر اظهارات آنها [در مراسم روز قدس] که از سوی لائیکها، بهعنوان دخالت در امور داخلی ترکیه مطرح شده است. افطار، فائزه و [دخترش] مونا، اینجا بودند. مهدی هم آمد. راجع به طرح عمرانی نفت، نظراتی داشت. شرکت تحت مدیریتش، [=شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی]، مناقصه سروش[۲] را برده است و از او خواستهاند که در مورد پارسجنوبی هم بررسیکند.