خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۶ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
تا ساعت ده و نیم صبح در منزل مطالعه میکردم. حاجیه والده و همشیره فاطمه آمدند. حال والده بحمدلله خوب است. با هم به سعدآباد رفتیم و با هلیکوپتر برای اقامه نمازجمعه به مرقد امام رفتیم. به مناسبت دهه فجر، نمازجمعه در آنجا برگزار شد.[۱] با هم به منزل برگشتیم. والده و همشیره برای اولین بار سوار هلیکوپتر میشدند.
ظهر بچهها جمع بودند. عصر و شب هم بستگان آمدند. دکتر [عبدالله] جاسبی، [رئیس دانشگاه آزاد اسلامی]، تلفنی از وزارت اطلاعات در مورد بازداشت یکی از رؤسای دانشگاه آزاد شکایت کرد. گزارشها از بارندگی زیاد در مناطق جنوبی کشور خبر میدهد. در ایلام، بوشهر، خوزستان، فارس، هرمزگان و کرمان، وقوع سیل خرابیهای زیادی داشته است.
شب آقای امینیان از بلژیک آمد و از رکود شدید اقتصادی در اروپا و تورم زیاد و مناسبتر بودن زندگی در ایران گفت. شب همشیره فاطمه، دچار دل درد شدید شد که با مُسکن تخفیف یافت.
سال ۱۳۷۲
سران حزبالله لبنان آمدند. از کنگره جهانی اهلبیت راضی بودند. گزارش وضع لبنان و بنبست حکومت [رفیق] حریری را دادند. از مشکلات در راه صلح اعراب و اسراییل، تحلیل بدی ندارند. آقای [سیدمجید] هدایتزاده سفیرمان در ایتالیا آمد. در مورد کیفیت مهلت گرفتن برای معوقهها نظر داد. آقای فروزش، [وزیر جهادسازندگی] آمد؛ اجازه خواست که پالایشگاه کوچک در عراق را از طریق ایران عبور بدهد.
اعضای کنگره زبان فارسی و ایران و اسلامشناسی از دانشمندان شوروی سابق از کشورهای مشترکالمنافع خانمها و آقایان آمدند. آقای [علی] لاریجانی، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] گزارش داد. من هم برایشان صحبت تشویقآمیز کردم.[۱] به خواست آنها عکس دستهجمعی گرفته شد. به سئوال تلویزیون ترکیه جواب دادم.
دکتر حبیبی برای امور جاری آمد و گزارش سفر به ارومیه را داد. عصر آقای [محمدرضا] نقدی، [فرمانده حفاظت اطلاعات ناجا] آمد و گزارش بازجویی تروریستها را داد؛ خبر جدیدی نداشت. دستور دادم تحویل اطلاعات شوند. عقد ازدواج جانبازی را بستم و هدیهای دادم.
با مدیران بانک مرکزی، آقای [محمود] واعظی، [معاون اروپا و امریکای وزارت امور خارجه] و وزارت امور اقتصادی و دارایی، [محسن] نوربخش، [معاون اقتصادی رئیس جمهور] و محسن [هاشمی، رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهور]، برای تعیین سیاست زمانبندی معوقهها جلسه داشتیم. بانک مرکزی، پیشنهاد دو سال تنفس و سه سال پرداخت داشت. آقای نوربخش، سه سال تنفس و پنج سال پرداخت قسط را پیشنهاد دادکه نظر آقای نوربخش را تأیید کردم. سپس آقای نوربخش در مورد اختلاف بین آقایان [اکبر] ترکان، [وزیر راه و ترابری] و [حسن] شفتی، [مدیرعامل شرکت هواپیمایی هما] مطالبی گفت؛ قرار شد خودم دخالت کنم. دکتر عادلی، گزارش همراهی با سلطان برونئی و مذاکراتش را داد.
به آقای [قربانعلی] دُری [نجفآبادی، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه] هم که برای جواب عقد آمده بود، در مورد بودجه که در مجلس است تذکراتی دادم. شب به خانه آمدم. فائزه غذا آماده کرده بود؛ با هم خوردیم. برای مشکلات ورزش بانوان استمداد کرد.
سال ۱۳۷۳
آقای [مصطفی] هاشمیطبا، رییس سازمان تربیت بدنی آمد. گزارشی از وضع ورزش و برنامه ساخت ورزشگاهها داد و کمک گرفت. ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. گزارش وضع مبارزه با گرانفروشی و کالاهای مشمول طرح و تصمیمات جدید برای وفور کالاها و اصلاح سیستم توزیع روغن نباتی و تذکر به تعزیرات برای محدود کردن کارش به کالاهای مشمول طرح مورد بحث بود.
عصر هیأت دولت جلسه داشت. دربارة نام نویسی برای عُمره در سالهای آتی به منظور جمعآوری نقدینگی و بررسی قانون ممنوعیت بیش از یک شغل دولتی بحث داشتیم.
افطار میهمان رهبری بودم. دربارة سفر به سازمان ملل بحث شد. ایشان تأکید بر انجام سفر به شرط مراعات جهات امنیتی و حفاظت داشتند. دربارة شنود و استراقسمع اطلاعاتیها بحث شد که ایشان نظر دادند که در حد ضرورت و در محدوده قانون، با اجازه موردی قاضی باید باشد و مخالف زیادهروی در آن هستند. مقداری از وضع زندگی والدین ایشان و نحوه مرگ پدرشان در بیمارستان، بدون حضور هیچ یک از فرزندان و اعضای خانواده و مشکلات زندگی پدرشان و فروش کتاب در موقع نیاز را تعریف کردند.[۱]
دربارة کثرت نقدینگی و ضرورت مهار آن و ضرورت تشویق مردم برای سرمایهگذاری و ایجاد امنیت اقتصادی صحبت شد. خواستم که ایشان هم به گونهای صحبت کنند که به این نتایج برسیم. بر ضرورت مهار رسانهها تأکید شد که با بزرگنمایی مشکلات، به ناامنی دامن میزنند. در مورد تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر توسط روسیه بحث و تصمیمگیری کردیم. از دیشب تاکنون مقداری باران داشتهایم.
سال ۱۳۷۴
از نیمه شب دیشب تا عصر امروز، یکسره برف میبارید. با نیم ساعت تأخیر، به وزارت مسکن و شهرسازی رفتیم. دربارة طرح کالبدی ملی توضیحات دادند و از قسمتهای گوناگون طرح بازدید کردیم. صحبت کوتاهی در تشکر و تشویقشان داشتم[۱]. به دفترم رفتم. خانم [لیلی] بروجردی، نوه امام آمد. مصاحبهای برای سالگرد درگذشت احمدآقا ضبط کرد.[۲] گفت حقوق خوانده و مایل است شغل وکالت دادگستری بگیرد.
عصر برای نمایشگاه قرآن، به ساختمان بهارستان مجلس رفتیم. از بخشهای مختلف بازدیدکردیم. در مراسم، گزارش [آقای مصطفی میرسلیم]، وزیر ارشاد و آقای [احمد] مسجدجامعی، [معاون فرهنگی وزیر ارشاد] را شنیدیم. صحبتکوتاهی دربارة اهمیتکار با قرآن نمودم. جوایز خادمان برگزیده قرآن را دادم. افطار، بخشی از انتظامات به همراه خانوادههایشان میهمانم بودند. بعد از افطار، کمی برایشان صحبتکردم.[۳]
سال ۱۳۷۵
برای مراسم جشنواره خوارزمی، از منزل به هتل استقلال رفتیم. بعد از استماع گزارش دکتر هاشمی [گلپایگانی، وزیر فرهنگ و آموزش عالی] و دکتر [احمد] معتمدی، [رئیس سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران]، جوایز حدود ۵۰ نفر را دادم و با آنها احوالپرسیکردم و سخنرانی کوتاهی، درباره اهمیت علم و تحقیق و فن و گامهای مهم کشور در این راه، ایراد نمودم.[۱] از نمایشگاه بازدید کردم. به دفترم رفتم.
آقای میرزاده، [رئیس سازمان برنامهوبودجه] و دکتر نجفی، [وزیر آموزشوپرورش] آمدند. نتیجه اقدامات برای تهیه برنامه ایران ۱۴۰۰ «تمدن اسلامی» را آوردند؛ پایه خوبی ریختهاند. همچنین پیشرفت کار برنامه بینیازی ایران از فروش نفت خام را توضیح دادند. دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیسجمهور]، برای کارهای جاری آمد و بازهم تأکید برعدم قبول نامزدی انتخابات ریاستجمهوری کرد.
آقای [ابوالفضل] توکلی بینا، [مشاور رئیسجمهور در امور اصناف] آمد. گزارش مسائل صنفی و بازار را داد. عصر در جلسه هیئت دولت، آقای [علیمحمد] بشارتی، [وزیر کشور]، گزارش زلزله بجنورد را داد که حدود ۴۰ روستا آسیبدیده و حدود ۸۰ کشته و زخمی و مجروح داشته است. افطار، خانوادههای شهدا میهمانم بودند. سپس آقای [محمدحسن] رحیمیان، [رئیس بنیاد شهید]، گزارشی از خدمات دولت به ایثارگران داد و از من تشکر کرد. صحبت دلگرمکنندهای درباره مقام شهید نمودم.[۲]