پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:
صبح در مجلس سنا حاضر شدم که بحث از فرمایشات همایونی بود. ۱۲ نفر از دو مجلس راجع به ۱۲ ماده انقلاب صحبت کردند، ۶ نفر از هر مجلس. من بعد از نطق رئیس مجلس سنا جلسه را ترک کردم و به سفارت آمریکا رفتم، دفتر یادبود جانسون بیچاره را که دوست خیلی صمیمی خود من هم بود، امضا کردم. دوست من بود، ولی رئیسجمهوری قوی برای آمریکا نبود. در جنگ ویتنام خیلی فسفس کرد. یک شب در مهمانی [کاخ سفید] به او ایراد کردم که «تشدید تدریجی در جنگ ویتنام یعنی چه؟ چرا به جای اینکه هر هفته پنج هزار نفر یا ده هزار نفر میفرستی، یکدفعه صد هزار نفر نمیفرستی که کلک کار را بکنی؟» گفت: «از [محبوبیت] خودم میترسم.» گفتم: «پس کارت زار است.» خانم مریم انصاری، همسر هوشنگ انصاری وزیر فعلی اقتصاد که آن وقت سفیر بود و پهلوی من سر میز نشسته بود، پای من را فشار داد که «تو چطور با رئیسجمهور آمریکا اینطور صحبت میکنی؟»
بعدازظهر... یک کاری هم پیش آمد. یک نفر بچه انگلیسی که در دانشگاه تهران تدریس میکند و در تابستان هم معلم والاحضرت همایونی شده بود، گویا در تظاهرات دیروز دانشکدهها بوده که قدری شلوغ کردهاند. دولت فکر کرده بود او را بیرون کند و سروصدا راه بیندازد که باز صحبت نفت پیش آمده، انگلیسیها مشغول تحریک شدهاند. وقتی سفیر انگلیس به من تلفن کرد، به شاهنشاه گزارش عرض کردم که: «دیگر احتیاج به عملیات مصدقی و هو و جنجال با این قدرت شاهنشاه نیست. این چه کاری است؟» معلوم شد دولت نظر موافق شاهانه را گرفته بود و من به زحمت موفق شدم جلوی این کار را بگیرم وگرنه باز جنجال رادیوها از... [دولت پلیسی] بودن ما از سر گرفته میشد... حسبالامر از پلیس و ساواک و دانشگاه و غیره مطلب را هم تحقیق کردم.
عصری صاحبان صنایع و تجار را که در ساختمان شهیاد آریامهر در حدود ۴۵ میلیون تومان پول دادند، در دربار دعوت کرده و فرمان و نشان جشنها را به آنها دادم...