سرویس تاریخ «انتخاب»: ساعت ۸ صبح روز جمعه ششم بهمن ۵۷ قرار بود که امام خمینی پس از ۱۴ سال تبعید، قدم به خاک ایران بگذارد، اما بنا بر گزارش آسوشیدتپرس قبل از سپیدهدم پنجشنبه تلفن اتاق هتل حسن نزیه، رئیس کانون وکلای ایران، در پاریس زنگ زد. شاپور بختیار نخستوزیر وقت پشت خط بود. بختیار به نزیه گفت: «از آیتالله خمینی بخواه که بازگشتشان را به ایران سه هفته به تاخیر اندازند. من کوشش دارم اوضاع را آرام کنم.» نزیه بلافاصله با محل اقامت امام خمینی تماس گرفت و با دکتر یزدی، یکی از نزدیکان ایشان، مذاکره کرد. دکتر یزدی گفت: «دیگر دیر شده است. آیتالله تصمیمش را گرفته و هیچ چیز ایشان را از بازگشت به ایران منصرف نخواهد کرد.»
همزمان فرمانداری نظامی تهران و حومه طی اعلامیه، به بهانه اعتصاب کارکنان فرودگاهها از شامگاه چهارشنبه چهارم بهمن به مدت سه روز کلیه فرودگاههای کشور را بسته اعلام کرد. این در حالی بود که کارکنان اعتصابی سازمان هواپیمایی کشوری تصمیم گرفتند به منظور تامین سلامت پرواز مخصوص امام خمینی با وجود حالت اعتصاب در محل خدمت خود حاضر شوند، اما علیرغم این توافق به علت اشغال فرودگاه توسط نظامیان امکان ورود به محل کار خود را نیافتند.
علاوه بر پیام تلفنی بختیار، در شامگاه روز چهارشنبه ۴ بهمن، پیام کتبی او نیز طی نامهای توسط فرستاده اش در پاریس تسلیم امام خمینی شد. روز پنجشنبه پنجم بهمن ماه ۱۳۵۷ کیهان به نقل از خبرگزاری فرانسه در تهران خبر داد که بختیار در نامه خود از آیتالله خواسته که سفر خود را به تعویق بیندازد. بنا بر همین گزارش امام خمینی نامه را پذیرفته، اما از پذیرفتن فرستاده بختیار خودداری کرده بود.
متن نامه بختیار خطاب به امام خمینی که در روزنامه کیهان مورخ یکشنبه ۸ بهمن ۵۷ منتشر شد به این شرح بود:
پس از عرض سلام و تقدیم احترام به حضور مقدس آن پیشوای بزرگ روحانی که به الطاف الهی به فضیلت مجاهدت در راه حق آراسته است، اجازه میخواهد به اختصار چند نکته قابل توجه آن رهبر عالیقدر اسلامی را به استحضار خاطر شریف برساند. امیدارم به یاری خداوند بزرگ بتوانم آنچه را که به عنوان یک ایرانی مسلمان مبارز به عهده دارم به روشنی بیان کنم، مبادا که به سبب تردید در بیان حقیقت، نزد بندگان حقپرست و حقیقتجوی خدا شرمسار شوم.
۱- آن حضرت واقفاند که برنامه این دولت از صدر تا ذیل کاملا و جزئا همان مطالبی است که طی سالیان دراز دوران اخافه و ارعاب و اختناق مورد نظر آن وجود مقدس و سایر مبارزان و شهیدان راه حق و آزادی بوده است و به محض تصدی نخستوزیری بلافاصله با توکل به خدای متعال با کمال اشتیاق و اخلاص شروع به اجرای آن کردم و جای هیچگونه تردید نیست که اگر مهلت معقولی داده شود، به خاطر صیانت حقوق حقه ملت مسلمان و مبارز ایران به حرمت روان پاک شهیدان راه آزادی و به حکم ۲۵ سال سابقه مبارزات سیاسی و برای حفظ استقلال و تمامیت خاک میهنم، به خواست خدای متعال، تمام جزئیات این برنامه را مردانه و مخلصانه به موقع اجرا خواهم گذاشت.
این کار البته در گروی توفیق الهی است. امیدوارم در این راه از برکت انفاس قدسیه آن حضرت و دعای خیر همه نیکخواهان این مرز و بوم برخوردار شوم.
۲- هرچند زیارت آن پیشوای بزرگ روحانی سعادتی است که من نیز مانند بسیاری از فرزندان ایران که هواخواه آزادی و استقلال آزادی ایران و مودب به آداب اسلام در تجلیل مقام آیات عظام و علمای اعلاماند در آروزی آنم، ولی اجازه میخواهم به عرضتان برسانم که به عقیده اینجانب در شرایط کنونی به سبب تحریکات گوناگون و حالت عصیانی که در گروههای موافق و مخالف وجود دارد، بازگشت آن وجود مغتنم موجب تشنجات و اختلالاتی خواهد شد که دولت را از ادامه برنامهای که متفقالیه همه آزادیخواهان خداپرست ایران است باز خواهد داشت؛ لذا تمنا دارد استدعای ارادتمند را در تاخیر عزیمت به ایران به سمع قبول تلقی فرمایند.
۳- اگر پس از تشریففرمایی مبادرت به اعلام یک سازمان سیاسی بفرمایند که با قانون اساسی کنونی سازگار نباشد، یقینا دولت را در وضع بسیار دشوار و خطرناکی قرار خواهند داد که اینجانب نمیخواهد مسئولیت عواقب آن را بپذیرد.
۴- امیدوارم با توجه به موقعیت اینجانب، به حکم درایت حکیمانه و نیت مخلصانه و خیرخواهانهای که برای سعادت مردم ایران داشته و دارید، اجازه بفرمایید که هر تغییری در نظام مملکت از راه صحیح و سالم و آرامش بر طبق سنن دموکراتیک مقبول در تمام جهان انجام گیرد. مبادا خدایناخواسته پس از یک ربع قرن سیطره خودکامگی و درندهخویی مطلق و فساد عام و شامل دوباره گرفتار مصیبتی عمیقتر و بلایی بزرگتر گردیم که در آن صورت باید بگویم: مسکین من و رنجهای بیحاصل من.
حضرت آیتالله، از خدا دان خلاف دشمن و دوست/ که دل هردو در تصرف اوست.
من به حکم همین ایمان عمیق، آرزومندم که آن پیشوای بزرگ در این لحظه خطیر نیز با الهامات ربانی ملهم شوند تا علیرغم احوال فعلی، صمیمت و اخلاص من در راه حق و آزادی برای آن وجود مقدس آشکار گردد و به علمالیقین موفق گردند که این استدعا صرفا به خاطر اجتناب از پیشآمدهایی است که در صورت بروز برای من نیز جز نهایت تاسف نتیجهای نخواهد داشت و کوه اندوهی که از آن حوادث بر دل ما فرود خواهد آمد، همه مبارزان راه حق و آزادی را سالیان دراز سوگوار خواهد کرد و روح پاک شهدای راه آزادی را تا ابد متالم خواهد ساخت.
والسلام علی من التبع الهدا- ارادتمند، شاپور بختیار
اعلامیه بختیار مبنی بر دیدار با امام در پاریس
شامگاه شنبه هفتم بهمن ۵۷ دفتر نخستوزیری وقت بیانیهای را درباره سفر شاپور بختیار به پاریس منتشر کرد. کیهان فردای آن روز ضمن درج متن آن نوشت که این بیانیه «مورد قبول حضرت آیتالله العظمی خمینی در پاریس نیز واقع شده است.».
متن بیانیه به این شرح بود:
من به عنوان یک ایرانی وطندوست که خود را جزء کوچکی از این نهضت و قیام عظیم ملی و اسلامی میدانم و اعتقاد صادقانه دارم که رهبری و زعامت حضرت آیتالله العظمی امام خمینی و رای ایشان میتواند راهگشای مشکلات امروزی ما و ضامن ثبات و امنیت کشور گردد تصمیم گرفتم که ظرف ۴۸ ساعت آینده شخصا به پاریس مسافرت کرده و به زیارت معظمله نائل آیم و با گزارشی از اوضاع خاص کشور و اقدامات خود ضمن درک فیض درباره آینده کشور کسب نظر نمایم...
امام آب پاکی را روی دستان بختیار ریخت
ادعای کیهان مبنی بر اینکه امام خمینی ملاقات با بختیار را پذیرفته است، به فاصله چند ساعت پس از بیانیه بختیار توسط اطلاعیهای از جانب امام تکذیب شد. ساعت ۲ بامداد یکشنبه ۸ بهمن ۵۷ اعلامیهای از نوفللوشاتو به صورت تلفنی برای کیهان ارسال شد. متن این اعلامیه از جانب امام خمینی و خطاب به حججالاسلام تهران و سایر شهرستانها بود، و تصریح میکرد که تا بختیار استعفا ندهد امام او را نخواهد پذیرفت:
حضرات حججالاسلام تهران و سایر شهرستانها دامت برکاتهم
آنچه ذکر شده است که شاپور بختیار را با سمت نخستوزیری من میپذیرم دروغ است، بلکه تا استعفا ندهد او را نمیپذیرم، چون او را قانونی نمیدانم.
حضرات آقایان به ملت ابلاغ فرمایید که توطئهای در دست اجراست و از این امور جاریه گول نخورید. من با بختیار تفاهمی نکردهام و آنچه سابق گفته است که گفتگو بین او و من بوده دروغ محض است. ملت باید موضع خود را حفظ کنند و مراقب توطئهها باشند. والسلام علیکم و رحمتالله ۲۸ صفر ۹۹ – روحالله الموسوی الخمینی