پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : صبح جمعی دیدن آمده بودند. بعد دارالترجمه رفتم. از آنجا خدمت شاه رسیدم. فرمودند شب حاضر باشم. شب حضور رسیدم. تاریخ اسکندر دوم امپراتور روس را خواندم. تفصیل جنگ باتوم بود و اول استقراض عثمانی از دول فرنگ. شاه مذمت زیاد مفرنگها [فرنگیمآبها] فرمود. مخصوصا به کنایه از امینالدوله بد میگفتند که «میخواهد ما استقراض کنیم و به این جهت فانی شویم. چه لازم است که قرض کنیم؟! هر وقت پول نداشته باشیم [با] چرم سکه خواهیم زد.» میخواستم عرض کنم به فضل خدا قدرت شما به حدی است که حالا پول سیاه رواج دادهاید. منتها چرم یک درجه از مس کمتر است. باز نگفتم. عجب این است که شاه از یک طرف تمجید سرداران عثمانی را میفرمودند که آنها اصلا فرنگی بودند و از طرف دیگر مذمت فرنگیها را و مفرنگها را میفرمایند.