پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خبرآنلاین: فرید
زکریا روزنامه نگار مشهور آمریکایی باز به سراغ باراک اوباما رئیسجمهوری
رفت که واپسین سال حضور خود در کاخ سفید را میگذراند. هیچ کس نمیداند که
این دموکرات جوان سیه چرده مانند دیگر هم حزبی خود بیل کلینتون باز هم برای
دومین بار به کاخ سفید بازمیگردد و یا به جیمی کارتری میماند که تنها یک
دوره چهار ساله در این کاخ را به نام خود سند زد. زکریا در زمره روزنامه
نگارانی است که علاقهاش به آقای رئیسجمهور را در نوشته های چهار سال پیش
خود تاکنون به نمایش گذاشته است. آنچه در زیر میخوانید متن خلاصه شده
گفتگوی این دو نفر با هم در کاخ سفید است که نشریه تایم آن را منتشر کرد:
زمانی که در حال رقابت برای انتخابات ریاست جمهوری گذشته بودید از
شما سوال کردم که سیاست خارجی کدام رئیسجمهور را می پسندید. شما نیز در
پاسخ تاکید کردید که به دنبال دیپلماسی هستید که جورج بوش پدر در سالهای
ریاست جمهوری پیاده کرد. اکنون نظر شما در این خصوص چیست؟
من هنوز هم فکر میکنم که جورج بوش پدر روزهای سخت امریکا در عرصه سیاست
خارجی را با درایت پیش برد. اکنون که سه سال از حضور من در قدرت میگذرد
میدانم باید نسبت به مقایسه دوران های مختلف ریاست جمهوری با هم بسیار
محتاط عمل کنم چرا که هر دوران ویژه گیهای خاص خود را دارد. اما آنچه که
میتوانم بگویم این است که در این سه سال تلاش کردم دیپلماسی امریکا را به
سمتی ببرم که به جنگ در عراق پایان دهیم، به اولویت نخست خود که مبارزه با
القاعده بود بیشتر توجه کنیم ، رابطه خود با متحدان را تقویت کرده و نقش
آمریکا در سطح بینالمللی را که هر روز کمرنگتر از پیش شده بود بازاحیا
کنیم. هنوز کارهای بسیار برای انجام دادن باقی مانده اما میتوانید
امروزمان را با سال 2008 مقایسه کنید. جنگ در عراق به هرحال به پایان رسید.
توجه ما به القاعده بیشتر شده و البته که این گروه هنوز منهدم نشده و مرگ
اسامه بن لادن به معنای پایان بازی نبود. بهشت امن آنها محاصره شده است.
اتحاد ما با ناتو،ژاپن و کره جنوبی و همچنین همکاریهای نظامی ما با
(رژیم) اسرائیل هرگز تا به این اندازه نبوده است. ما تبدیل به آمریکای شده
این که صعود کشورهایی نظیر چین،هند و برزیل را پذیرفته ایم.
میت رامنی ( یکی از کاندیداهای جمهوری خواهان در رقابت های آتی ریاست
جمهوری) شما را فردی مردد، ترسو و بیش از اندازه حساس بر روی نکات جزئی
میداند.من با سومین صفت موافقم . شما چطور؟
میت رامنی و دیگر رقبای جمهوری خواه او تا پایان رقابت های مقدماتی درون
حزبی به سخنان و این قبیل اظهارنظرهای خود ادامه میدهند.من مطمئن هستم که
میتوانم در زمان مناسب کارنامه خود در عرصه سیاست خارجی را در مقام قضاوت
رای دهندگان آمریکایی قرار دهم. قطعا در برخی حوزه ها مردم اختلاف نظرهایی
با من دارند و در برخی موارد هم ما شاهد تحقیقات گسترده خواهیم بود. اما
مساله اینجاست که ما نمیتوانیم ادعا کنیم که امریکا از منظر سیاست خارجی
در نقظه ای ضعیف تر از سالی که من سکان امور را در دست گرفتم قرار دارد.
میت رامنی ادعا میکند که اگر شما برای بار دوم به کاخ سفید راه
یابید ایران به تسلیحات هسته ای دست پیدا خواهد کرد و این در حالیست که اگر
او در کاخ سفید باشد این اتفاق رخ نخواهد داد. آیا شما با این قبیل جملات و
ساختارهای شرطی آنها موافق هستید؟
از زمانی که برای حضور در کاخ سفید کاندید شدم اعلام کردم که تمام تلاش خود
را برای ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای به کار خواهم گرفت.
زمانی که من به قدرت رسیدم ایران قدرتی بلامنازعه در منطقه بود. اکنون با
توجه به تحریم هایی که ما در این سه سال بر ایران تحمیل کردیم و موفقیت
نسبی در همراه کردن چین روسیه با خود ایران با جبهه ای متحد از مخالفان با
برنامه هسته ایش روبه رو شده است! ایران این روزها در حال تجربه فشارهای
اقتصادی بیشمار است! اکنون میتوانیم به ایرانی ها بگوییم که با نشستن پای
میز مذاکره میتوانند مانند دیگر کشورها بر اساس معاهده منع تکثیر تسلیحات
هسته ای موسوم به ان پی تی مانند بسیاری از کشورهای دیگر انری صلح آمیز
هسته ای داشته باشند!
ایرانی ها تاکنون چندین طرح مانند طرح تبادل سوخت که با میانجی گری
برزیل میان ایران و ترکیه به امضا رسید را ارائه کرده اند که با مخالفت
غرب روبه رو شد. اکنون ایرانی ها گمان میکنند که مذاکره با غرب بی معنا
است.
ایرانیها هیچ گاه در جریان مذاکرات جدی با غرب وارد نشدند! ما طرح های
خوبی را برای اعتمادسازی میان دو طرف به آنها ارائه کردیم. آنها به
ایزوتوپهای پزشکی نیاز دارند. راه این است که بخشی از اورانیوم های غنی
شده خود با درصد پایین را از کشور خارج کنند تا غرب مطمئن شود که تهران
برای روز مبادا اورانیوم ذخیره نمیکند. در عوض جامعه جهانی هم ایزوتوپهای
پزشکی مورد نیاز ایران را در اختیار این کشور قرار خواهد داد. ایرانی ها
زمانی موافقت خود را با طرح برزیل و ترکیه اعلام کردند که به توانایی غنی
سازی 20 درصدی اورانیوم هم دست یافته بودند. دقیقا مرحله ای که غرب ایران
را از انجام آن بازداشته بود.
تصور کنید که با تمام تحریم هایی که بر ایران تحمیل کرده اید ایران
چندان متضرر نشود و این بهای جهانی نفت باشد که هر روز سیر صعودی تری را
در پیش بگیرد. در این فضا سیاست خود در قبال تهران را شکست خورده
نمیدانید؟
باید اعتراف کنیم که این مقوله چندان هم آسان نیست.هر کسی هم که پرونده
ایران را آسان بپندازد قطعا نمیداند که ما در خصوص چه چیزی حرف میزنیم.
ایران از منظر جغرافیایی در منطقه بسیار ملتهبی قرار گرفته است و شرایط
داخلی هم برای این کشور به گونه ای است که اتخاذ تصمیم های بزرگ آسان نیست!
بنابراین جامعه جهانی باید همزمان از اهرم مذاکره و فشار استفاده کند. آیا
میتوانیم تضمین دهیم که ایران همان راهی را انتخاب میکند که ما زیرکانه
میدانیم؟ خیر. بر همین اساس است که من همواره تاکید کرده ام که امریکا در
مواجهه با ایران هیچ گزینه ای را از روی میز کنار نگذاشته است. در مواجهه
با ایران ما گزینه ای را انتخاب میکنیم که به تامین هدف ما نزدیک تر باشد و
البته امنیت امریکا را هم به خطر نیندازد.
چینیها در سه سال اخیر سیاست های شما در منطقه
را زیر نظر گرفته اند و شاید تا حدودی حرف نخبگانی که ادعا میکنند امریکا
نوعی سیاست محدود نگاه داشتن چین را در پیش گرفته درست هم باشد؟
اصلا. من اینچنین نگاهی را قویا تکذیب میکنم. با توجه به میزان حضور نظامی
و سیاسی ما در همسایگی چین میتوانم ادعا کنم که آمریکا به دنبال حضور
مثبت در منطقه ای از جهان است که هر روز شاهد رشد و پیشرفت بیشتر از گذشته
است. منطقه ای که در چند دهه گذشته مورد غفلت عمومی قرار گرفته و دلیل آن
هم توجه بیش از اندازه ما به خاورمیانه، عراق و افغانستان بوده است. ما با
گشترش همکاری ها با کشورهایی نظیر کره جنوبی و ژاپن و فعالیت در گروه های
اقتصادی منطقه ای مانند آسه آن و آپک در حقیقت بر میزان حضور خود در در این
منطقه افزودیم. در سه سال گذشته ما با چینیها در خصوص مسائل بسیاری
مذاکره کرده و بسیاری از موارد اختلاف را حل و فصل کردیم.
فکر میکنید چین به زودی تبدیل به اقتصاد برتر در جهان میشود؟ این کشور در حال حاضر رتبه دوم را به خود اختصاص داده است.
بله با توجه به ثبات اقتصادی و نمونه رشد اقتصادی فعلی به نوعی تبدیل شدن
آنها به برترین قدرت اقتصادی اجتناب ناپذیر است. اما بسیار بعید است که این
کشور در آینده ای نزدیک بتواند درآمد سالانه ای را داشته باشد که امریکا
دارد. این کشور جمعیت بسیاری را در خود جای داده و برای مبارزه با فقر هم
راه طولانی در پیش دارد.