محمد خواجوئي در الاخبار نوشت: تفسیرها در تهران در خصوص انعطافی که در سیاست خارجی ابوظبی دیده می شود، متفاوت است؛ برخی تحلیلگران، اهمیت این تحول را در گرو تغییر موضع سعودی می دانند و برخی دیگر، موضع جدید امارات را یک مانور تاکتیکی می دانند که نشان دهنده جدیت این کشور برای اقدامات بزرگتر است. در این میان، عده ای از ایرانی ها نیز با بدبینی به این تغییر نگاه می کنند و آن را یک نقشه فریب می دانند نه چیزی بیشتر.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: با قرار دادن شاخص های تغییر سیاست امارات و دلایل آن در کنار یکدیگر، می توان به دو تفسیر رسید؛ که یکی از انها، خوش بینانه بوده و مبتنی بر تغییر موضع ابوظبی و نزدیکی ان به تهران است؛ کارشناسان در ضمن این تفسیر معتقدند که امارات در دوره کنونی به سمت ایران چرخیده است. اما طبق تفسیر دوم، تحلیلگران اقدامات امارات را نه شاخصی برای تغییر موضع آن، بلکه در چارچوب کاهش تنش ها در منطقه، با هدف حفظ استقرار و امنیت امارات می دانند.
به نظر می رسد تهران منتظر اقدامات بزرگتری از سوی امارات، در راستای کاهش تنش هاست. در همین چارچوب، علی اصغر خاجی، دستیار ارشد وزیر خارجه ایران در امور ویژه سیاسی در گفتگو با روزنامه دولتی«ایران» می گوید: «ما نمی خواهیم در گذشته بمانیم و معتقدیم که حل سیاسی بحران یمن و اصلاح گرایش امارات در قبال ایران، تاثیر مثبتی بر حل دیگر موضوعات منطقه ای دارد. و اگر امارات در طی این مسیر جدی باشد، درگیریهای نظامی در یمن را کاهش دهد و به سمت کمک به ایجاد راه حل سیاسی برای بحران یمن حرکت کند، ما از این مساله استقبال می کنیم.»
از سوی دیگر، نصرت الله تاجیک، سفیر سابق ایران در اردن، بر این عقیده است که سفر هیئت اماراتی به ایران، شاخصی برای ذوب شدن یخ در روابط این دو کشور است. وی در روزنامه «دنیای اقتصاد» می نویسد: «ناامیدی امارات از گذاشتن تمام تخم مرغ هایش در سبد ترامپ، یا حتی یأس آن از ریاض، در رابطه با مساله ایران و منطقه، در این چرخش امارات یا نرمش آن، سهیم بوده است. ساقط شدن پهپاد آمریکایی و مسائل مربوط به نفت کشها و تحولات خلیج فارس، به طور کلی، دلایل موثری برای تغییر موضع امارات محسوب می شود.»
تغییر تاکتیکی نه استراتژیک
برخی دیگر از کارشناسان بر این عقیده اند که تغییر سیاستهای امارات، استراتژیک و ریشه ای نیست، بلکه تنها نشان تاکتیکی دارد. رحمان قهرمان پور، تحلیلگر سیاسی ایرانی در مقاله ای می نویسد: «تحولات اخیر در گرایش امارات، به معنای ائتلاف استراتژیک آن با تهران یا تشکیل یک جبهه با ایران، علیه عربستان نیست، بلکه این تغییر در موضع، در مرحله فعلی، برای از بین بردن تهدیدات علیه امارات، در خلیج فارس است؛ چرا که امارات در ورود به ائتلاف استراتژیک با ایران، با موانعی مواجه است، از جمله: نزدیکی امارات به عربستان و ائتلاف های منطقه ای ابوظبی و ریاض.»
وی می افزاید: «امارات در طول دو دهه گذشته، همواره سیاستهای خود را با عربستان هماهنگ کرده است و امروز اگر بخواهد به صورت ناگهانی سیاستهای مستقلی را در دستور کار خود با ایران قرار دهد، با چالش هایی در رابطه با عربستان سعودی، ایالات متحده و اسرائیل مواجه می شود. در سایه این شرایط، تنها گزینه باقی مانده در برابر امارات، پیوستن به جبهه قطر و ایران است و بعید نظر می رسد که ابوظبی چنین تصمیمی بگیرد.»
به عقیده قهرمان پور، با توجه به اهمیت عربستان، بعنوان بزرگترین قدرت عربی در منطقه، در صورتی که ایران قصد تغییر سیاست در طولانی مدت را داشته باشد، باید گرایش های عربستان و منافع آن را در نظر داشته باشد؛ چرا که امارات به نسبت عربستان، بازیگر منطقه ای مهمی نیست و حتی اگر ایران بخواهد به صورت تاکتیکی وارد معامله ای با امارات شود، باید توجه خود را معطوف به عربستان کند.
بر همین اساس، می توان گفت تحولات اخیر بین ایران و امارات، به احتمال زیاد نتیجه تغییر موضع تاکتیکی دو کشور، برای حمایت از منافعشان است.
در حالی که بحران نفت کش ها با حرکت نفت کش ایرانی در آبهای بین المللی و دوری از جبل الطارق تقریبا به پایان خود نزدیک شده است، تهران بار دیگر پیامهایی را به ریاض رساند تا آن را برای تغییر سیاستش در همراهی با آمریکا، تشویق کند.