رای الیوم نوشت: حمله ده پهپاد انصارالله یمن به میدان نفتی الشیبة و پالایشگاه وابسته به شرکت آرامکو عربستان، یک تحول مهم در جنگ یمن محسوب میشود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: اهمیت این حمله در جوانب متعددی است که در این جا به آن اشاره میکنیم:
- این حمله مشابه حمله دیگری است که در ما میگذشته اتفاق افتاد و خطوط انتقال نفت سعودی با استفاده از ۷ پهپاد هدف گرفته و استراتژی نظامی حوثیها که بر هدف گرفتن منافع نفتی سعودی متمرکز بود را منعکس میکند.
- رسیدن این پهپادها به امارت ابوظبی در فاصله چند کیلومتری ساحل خلیج فارس، نشان دهنده یک تحول نظامی و شکاف امنیتی بزرگ است. حال سوالی که در مجامع کارشناسان نظامی و امنیتی مطرح میشود، مربوط به چگونگی رسیدن این تعداد پهپاد حوثیها به میدان استراتژیک عربستان و شعله ور کردن آن است. بویژه آنکه با وجود هزینههای میلیاردی مملکت سعودی برای خرید رادارهای پیشرفته و سامانههای موشکی باتریوت، هیچ چیز مانع از حمله پهپادها نشد.
- هدف گرفتن میدان الشیبة که خود، محل درگیری امارات و عربستان است، چه بسا با هدف رساندن پیامی دو گانه به دو هم پیمان اصلی در ائتلاف جنگ علیه یمن بوده است؛ که پیام اول، دربردارنده تلاشی برای از بین بردن باقی مانده این ائتلاف متزلزل بوده و پیام دوم، مبتنی بر ایجاد شکاف در روابط بین دو هم پیمان و طرفداری از امارات است؛ به بیان دیگر، هدف، دادن پاداشی به امارات، برای خروج آن از یمن بوده است.
- پیام مهمی که حوثیها با این حمله قصد رساندن آن را داشتند، به این صورت است: طرفی که به میدان نفتی الشیبه میرسد، میتواند به دیگر میادین سعودی مانند میدان بزرگ «الغوار» نیز نفوذ کند.
- هشدار واضح و صریح به دولت امارات در این مورد که در صورت پشیمانی این دولت از خروج نیروهایش از یمن، ممکن است دو شهر ابوظبی و دبی و فرودگاههای آنها به آسانی در معرض بمباران قرار گیرند.
- مساله جالب توجه آن بود که اغلب حملات انصارالله در عمق عربستان، از وارد آوردن خسارت به صفوف شهروندان، خودداری کرد و این درست برخلاف حملات جنگندههای ائتلاف سعودی اماراتی است که مدارس، بازارها، بیمارستان ها، مجالس عزاداری و عروسی را هدف میگرفت.
- جنگ در یمن، در طول چهار سال اول، تنها در یک جهت، یعنی حمله سعودی و امارات قرار داشت. اما اکنون، شاهد دو گرایش در این جنگ هستیم که گرایش دوم، مربوط به واکنش حوثیها به حملات ائتلاف است؛ که البته با ادامه یافتن جنگ، شاهد عکس العملهای گسترده تری از سوی حوثیها خواهیم بود.
- نمی توانیم تحولات پیش گفته را از تنش بین ایران و ایالات متحده در تنگه هرمز جدا بدانیم. جنبش انصارالله و هم پیمانان آن، یکی از ارکان اصلی محور مقاومت به رهبری ایران هستند. از این رو، چه حمله پهپادهای حوثی به میدان گازی الشیبه عربستان را مرتبط با تنشها در تنگه هرمز بدانیم یا خیر، باید گفت: اینگونه حملات، عامل فشاری بر عربستان و آمریکا بوده و نتایج آن به نفع ایران و هم پیمانان آن است.
اعتراف خالد الفالح، وزیر انرژی عربستان به وقوع این حمله، و سیطره بر آتش برخاسته از آن، نشان دهنده شفافیت سعودی است که توان انکار آنچه اتفاق افتاده است را ندارد. این در حالی است که فالح تلاش کرد حجم خسارتهای وارد آمده به عربستان را کم نشان دهد.
تحولات جنگ یمن، در سطح نظامی یا سیاسی، که شامل عقب نشینی امارات و موفقیت نیروهای شورای انتقالی جنوبی در استیلاء بر کاخ المعاشیق و اغلب مراکز نظامی نیروهای شرعی میشود، تاکید میکند که احتمال پایان دادن به جنگ یمن، به نفع سعودیها، اگر نگوییم غیر ممکن، محدود شده است. همین امر، بازنگریهای فوری به منظور عقب نشینی، در راستای کاهش حجم خسارتها و مذاکره با جنبش انصارلله را میطلبد.
این در حالی است که آمریکا، در حال حاضر مشغول مذاکره با طالبان است تا ضمن حفظ آبرو، بتواند نیروهایش را از افغانستان خارج کند.
در این شرایط، آیا در روزهای آینده شاهد سفر هیئت سعودی به تهران خواهیم بود؟ بعید نمیدانیم.
تفسیرها در تهران در خصوص انعطافی که در سیاست خارجی ابوظبی دیده می شود، متفاوت است؛ برخی تحلیلگران، اهمیت این تحول را در گرو تغییر موضع سعودی می دانند و برخی دیگر، موضع جدید امارات را یک مانور تاکتیکی می دانند که نشان دهنده جدیت این کشور برای اقدامات بزرگتر است. در این میان، عده ای از ایرانی ها نیز با بدبینی به این تغییر نگاه می کنند و آن را یک نقشه فریب می دانند نه چیزی بیشتر.