پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
أمین حبلا در الجزیره نوشت: صبح روز پنجشنبه، منطقه خلیج فارس از خواب بیدار شده و شاهد اتفاق تازهای بود که این بار به هدف گرفته شدن دو نفت کش در دریای عمان مربوط میشد؛ که یکی از این نفت کشها نروژی و دیگری سنگاپوری بود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: به نظر میرسد آتشی که بخشهایی از دو نفت کش را در خود فرو برد، بار دیگر منطقه را به لبه پرتگاه مقابله میکشاند.
خسارت سنگینی به این کشتیها وارد شده و حتی حادثه با غرق شدن کامل یکی از آنها همراه بود. اما ضررهای که این اتفاق برای صلح و امنیت در منطقه دارد، بسیار عمیقتر است.
تشابه و نزدیکی
حملات اخیر ما را به یاد حوادث مشابهی که برای کانتینرهای دیگر در آبهای منطقهای دولت امارات و در نزدیکی بندر الفجیره اتفاق افتاد میاندازد؛ علاوه بر اینکه پیچیدگی سنگینی روز به روز در مورد طرف انجام دهنده این حملات و اهداف آن، در ذهن ما سایه میاندازد.
با اینکه انجام دهنده حملات همچنان ناشناخته است؛ و هیچکس تا کنون نمیداند آیا طرفی که عامل شعله ور شدن کشتیها در دریای عمان است، همان عامل عملیات خرابکارانه در الفجیره است؟ اما میتوان گفت: این دو حادثه شباهت زیادی به یکدیگر دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
* مکان: این دو حمله در دریای عمان اتفاق افتاد و در منطقه حد فاصل بین ایران و امارات و با اینکه حمله اول در منطقه اقتصادی در محدوده الفجیره و وابسته به امارات صورت گرفت، حمله روز پنجشنبه در منطقه نزدیک به ایران و در فاصله ۲۵ مایل دریایی از بندر جاسک ایران انجام شد.
* کانتینرهای نفت: از دیگر وجوه شباهت در دو حادثه، هدف گرفته شدن دو کانتینر بزرگ نفت است که نگرانیهای زیادی را در مورد سلامت تجارت در سایه تنش فعلی در منطقه به دنبال دارد و سوالات دیگری را در خصوص اینکه کدام طرف از تنش موجود سود میبرد، بر میانگیزد.
اتهامات متعددی وجود دارد؛ از جمله ادعای طرفهای سعودی و اماراتی و حتی امریکا از احتمال دست داشتن ایران یا طرفهای وابسته به آن در حمله قبلی است؛ این طرفها معتقدند که تهران با اینگونه اقدامات قصد دارد به جهان ثابت کند که آتش تمام منطقه را فرا میگیرد.
اما روز پنجشنبه، ایران به سرعت رابطه با حمله دریای عمان را رد کرده و انگشت اتهام خود را متوجه دیگر طرفها کرد.
افزون بر این، یک احتمال دیگر نیز وجود دارد که نزدیکان به ایران قائل به آن هستند و براساس آن این حملات میتواند توسط جهاتی برنامه ریزی شده باشد که خاموش شدن آتش بحران بین ایران و ایالات متحده به نفع آنها نیست و این طرفها میخواهند تنش در منطقه بُعد تازهای به خود بگیرد تا بر این امر تاکید کند که ایران تهدید بزرگی برای امنیت خلیج است.
این احتمال زمانی تقویت میشود که نظری داشته باشیم به کاهش هیاهوی جنگ و پدیدار شدن نشانههای صلح بین تهران و واشنگتن.
حال، در گوش واشنگتن زمزمه میشود و طرفهایی که خواستار ادامه تنشها هستند، منتظر واکنش آمریکا به حادثه جدید هستند. به این ترتیب، خلیج در معرض یک تابستان داغ سیاسی و امنیتی قرار گرفته است.