کورت میلز در نشنال اینترست نوشت: دو دولت آخر جمهوریخواهی که در آمریکا روی کار آمدند، این کشور را وارد دو جنگ ویرانگر در خاورمیانه کردند. نخستین مورد یعنی جنگ خلیج فارس، مناقشهبرانگیز بود اما در نهایت یک پیروزی تاکتیکی قلمداد شد. اما تلاش دوم به امنیت ملی آمریکا ضربه زد. اگرچه ترامپ صراحتا جنگطلبی پیشینیان خود را رد کرده است، انتخاب نزدیکانش که رویکرد راست افراطی دارند به همراه تضعیف توافق هستهای با ایران، بسیاری را به این نگرانی انداخته است: آیا ترامپ تلاش خواهد کرد که تهران را درگیر یک جنگ کند؟
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: به نظر میرسد دموکراتها در کنگره چنین تفکری دارند. دو سناتور دموکرات، دیک داربین و تام یودال مینویسند: شانزده سال پس از حمله آمریکا به عراق، بار دیگر بر اساس منطقی نادرست و گمراهکننده، در حال انداختن خود میان جنگ دیگری در خاورمیانه هستیم. سیاست دولت ترامپ در قبال ایران بر خاکسترهای باقیمانده از سیاست این کشور مقابل عراق پایهگذاری شده است.
مغزهای پشت پرده سیاست ایران در کاخ سفید، شامل بسیاری از قهرمانان حمله پیشگیرانه سال ۲۰۰۳ به عراق است: بنیاد دفاع از دموکراسی ها، مرکز سیاست امنیتی فرانک گافنی و فرد فلیتز و مشاور امنیت ملی دولت، جان بولتن. نخستین مشاور امنیت ملی ترامپ، مایکل فلین، کمی پیش از انتخابات ۲۰۱۶ با همکاری مایکل لدین، کتابی نوشته بود. لدین که یکی از رفقای قدیمی نومحافظهکار اوست، مرتبا در این کتاب مدعی میشد که ایالات متحده باید ابتدا به ایران حمله میکرد و نه عراق. یکی از مقامات ارشد پیشین که هنوز دستی بر آتش دارد، به من گفته که احتمال جنگ علیه ایران بسیار بالاست.
سناتورهایی که در واشنگتن پست قلم میزنند، تاکید دارند: دولت ترامپ به دنبال ارتباط دادن القاعده با ایران بر مبنای مدارکی مبهم است. همفکران بولتن که در رسانهها مینویسند معتقدند با ادعای ارتباط میان القاعده و ایران میتوانند حمله نظامی به ایران را تحت قانون تجویز استفاده از نیروی نظامی مصوب ۲۰۰۱ موجه جلوه دهند. این تمایلات برای بسیاری از واقعگرایان گویای این حقیقت است که اصلاح فوری این قانون الزامی است.
داربین و یودال مینویسند: گمان میرود دولت ترامپ به دنبال حمله نظامی به قلمرو ایران یا گروههای وابسته آن است. رودولف جولیانی، وکیل ترامپ، در حالی که صراحتا اعلام کرد از طرف کاخ سفید در این باره صحبت نمیکند، به من گفت که موضع دولت، متمایل به تغییر حکومت در ایران است. اگرچه ترامپ اعلام کرده که مایل است طبق الگوی کره شمالی با ایران نیز مذاکره کند، این پیشنهاد با مخالفت صریح تهران مواجه شده است که به نظر میرسد نتیجه مورد علاقه تمام اعضای دولت به غیر از خود ترامپ بوده است.
علاوه بر دولت و بولتن، وزیر امورخارجه مایک پومپئو نیز از مخالفان سرسخت ایران است و به روشهای گوناگون از جمله از طریق شبکههای اجتماعی، منویات قلبی خود را اظهار میکند. لن خودوروفسکی، مسئول راهبردهای دیجیتالی، کسی است که با افتخار به صورت آنلاین تقریبا همه روزه خصومت خود علیه ایران را اظهار میکند.
برایان هوک، مسئول میز تحریمهای ایران نیز اخیرا دیداری از سفارت تعطیل شده ایران در واشنگتن داشت و از آنجا ویدیویی روی شبکههای اجتماعی منتشر کرد.
برخلاف مقامات وزارت امورخارجه در دوران تصدی جان کری، هوک تلاش میکند ابتکار عمل داشته باشد. او در حال برجسته کردن نقش خود است. هوک تنها مقام رسمی بود که به همراه جرد کوشنر، بانفوذترین شخص در کاخ سفید، به دیدار ولیعهد امارات، محمد بن زاید رفت. بسیاری از دشمنان ایران معتقدند باید به ایران حمله و فشار شدید وارد کرد.
این همان موضع گروه مخالف و مناقشهبرانگیز مجاهدین خلق (منافقین) است. شعبه این گروه در واشنگتن یعنی شورای ملی مقاومت ایران، ارتباط نزدیکی با اطرافیان ترامپ مانند بولتن و جولیانی دارد. این رویکرد ممکن است از نظر برخی احمقانه یا واقع بینانه باشد. منافع ملی حیاتی آمریکا در این میان چیست؟
این هفته، داربین و یودال به سایرینی در کنگره پیوستند که تلاش دارند قدرت جنگ راه انداختن یک رییسجمهور پیشبینی ناپذیر را مهار کنند. آنها گفتند: ما قصد داریم به زودی پیشنویس لایحهای را از طرف برخی اعضای هر دو حزب طرح کنیم که هزینه کردن هرگونه منابع مالی برای جنگی نامشروع علیه ایران را محدود میکند. لایحه پیشگیری از جنگ غیرقانونی با ایران، ضمن محکوم کردن اقدامات ایران، با تاکید بر اختیارات جنگی کنگره، مانع خواهد شد که دولت ما را به جنگ غیرضروری دیگری در خاورمیانه بکشاند.