بنا به دلایل مختلف طی سال های اخیر شاهد افزایش آمار مجردان مطلق در کشور هستیم که این خود می تواند زمینهساز بروز آسیب های اجتماعی و فردی بسیاری شود و در مقابل گویا مسئولان نسبت به این چالش ها و تنش های اجتماعی بی تفاوت شده اند، چرا که تا به امروز هیچ اقدام مناسبی برای حل این معضل انجام نداده اند که این خود جای بسی تامل دارد.
به طور کلی باید در نظر داشت، امروزه بسیاری از شرایط حاکم بر جامعه باعث شده تا افراد دیگر میلی به ازدواج نداشته باشند که در این میان می توان به افزایش تنوع طلبی، افزایش روحیه فردگرایی، نامناسب بودن وضعیت اقتصادی مردم و مواردی از این دست اشاره کرد. لازم به ذکر است که برخلاف اظهار نظر برخی از کارشناسان که معتقد هستند، وضعیت اقتصادی سهم بسزایی در بیمیلی افراد نسبت به ازدواج دارد، باید یادآور شد که امروزه شرایط اجتماعی و فرهنگی نیز در افزایش آمار مجردان تاثیرگذار است.
از این رو نمی توان انتظار داشت که تنها با ارائه تسهیلات شاهد افزایش آمار ازدواج بود، بلکه در مقابل باید اقدامات فرهنگی و اجتماعی لازم را نیز انجام داد تا برخی از مسائل برای مردم نهادینه شده و به صورت ارزش در بیاید. از این رو «آرمان» برای بررسی وضعیت موجود و همچنین راهکارهای تاثیرگذار برای حل این بحران اقدام به تهیه گزارشی از داروین صبوری، جامعه شناس و عباسعلی رحمانی، جامعه شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی کرده است که در ذیل آن را می خوانید.
یک جامعه شناس در ارتباط با نظریه کارکردگرایی و نقش فرهنگ می گوید: بهطور کلی در نظریه کارکرد گرایی وقتی که فرهنگ را بررسی می کند، متوجه می شویم که فرهنگ مجموعه ای از نهادها است. به این معنا که نهادها در کنار یکدیگر قرار می گیرند و بافت اصلی یک فرهنگ را به لحاظ کارکردی میسازند. داروین صبوری و با اشاره به مطلب فوق می افزاید: هر نهاد اجتماعی دارای یک فرهنگ، یک شهروند و یک کارکرد است، اما یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی که به آن نهاد زیربنا نیز اطلاق داده می شود و سازنده دیگر نهادهای اجتماعی نیز است، نهاد خانواده است. او بیان می کند: نهاد خانواده تربیت فرزندان را برعهده می گیرد و همچنین تولید مثل را نیز انجام می دهد.
در تمام کشورهای پیشرفته نهاد خانواده اصلی ترین نهاد محسوب می شود و حتی در میان قبایل بدوی نیز نهاد خانواده از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. صبوری نقش جهان پیشرفته را در تغییر کارکردهای خانواده مثبت ارزیابی می کند و می گوید: به طور حتم جهان پیشرفته تغییرات اجتماعی گسترده ای را با خود آورده است، از کشورها و فرهنگ ها توانستند خود را با تغییرات سریع اجتماعی محصول دنیای پیشرفته وفق دهند و با آن هم پا شوند. او تصریح می کند: هرچند در مقابل برخی از کشورها دچار تاخر فرهنگی شدند، این تاخر فرهنگی یکی از موضوعات مهم در کشوری مانند کشور ما است. این جامعه شناس در ارتباط با تاخر فرهنگی می گوید: تاخر فرهنگی زمانی اتفاق می افتد که فرهنگ و الگوهای جدید وارد بستر جامعه می شود، اما ملزومات مورد نیاز را به همراه ندارد. به عبارت ساده تر یک شی جدید وارد فرهنگ می شود، اما افراد هیچ آموزش و اطلاعی در رابطه با نحوه استفاده از آن را ندارند.
او در ادامه خاطر نشان می کند: در فرهنگ جدید به طور حتم دیگر آن الگوها و ارزش های فرهنگ قدیم جوابگو نیست که این خود می تواند زمینهساز بروز مشکلات جدی برای جامعه و افراد آن شود. صبوری بر این باور است که هنگام تاخر فرهنگی الگوهای جدید فرهنگی خلق نمی شود که این خود وضعیت خطرناکی است که هر چقدر این تاخر بیشتر شود، تلفات انسانی، اقتصادی و اجتماعی جامعه نیز افزایش خواهد یافت. او ادامه می دهد: زمانی که ما نتوانیم نوع و سبک زندگی خود را با این تغییرات اجتماعی میزان و همسو کنیم، چالش هایی برای ما ایجاد خواهد شد، چرا که تغییرات اجتماعی در جوامع پیشرفته اتفاق افتاده است. در جامعه ای ما نیز روی داده است، اما ما بیشتر از ظواهر مدرنیته بهره مند شده ایم و در مقابل نتوانسته ایم، الگوهای ویژه آن زندگی را تعریف کنیم. به عبارت بهتر ما در ظاهر انسان های پیشرفتهای شدهایم، انسان هایی که از فناوری استفاده می کنیم، اما در باطن خودمان الگوهای این استفاده را نداریم.
او بر این باور است که تغییرات اجتماعی در حوزه های اقتصادی و سیاسی به شدت زیاد است. صبوری در ارتباط با آمار بالای تجرد در کشور می گوید: به طور حتم این پدیده محصول جامعه پیشرفته است، چرا که در جوامع پیشرفته نیز شاهد این گونه تغییرات هستیم. به عنوان مثال نرخ ازدواج در کشورهای اروپایی نیز کاهش یافته است و در مقابل جایگزین های دیگری را برای آن به وجود میآورد. او تصریح میکند: اگر ازدواج را به شکل سنتی آن تعریف کنیم، به این صورت که دو نفر قرار است، به صورت قانونی و شرعی در کشور ما در زیر یک سقف با تمام قوانینی که مشمول نهاد خانواده است، زندگی کنند، امتداد داشته باشد و به کارکرد نیز برسد و یک فضای امن خانوادگی شود، را امروزه نداریم. در حال حاضر نهاد خانواده به شدت دچار تعرض شده است. صبوری می گوید: هجوم مسائل و آسیب های مانند آسیب های اقتصادی که نگاه به طور کامل ایدلوژیک نسبت به نهاد خانواده حتی نگاه سیاسی دولتمردان ما به خانواده و ظایف آن دارند، نیز خانواده را از حوزه کارکردی خود تهی کرده است.
امروزه یکی از مهم ترین مسائلی که باعث شده تا جوانان کمتر روی به ازدواج بیاورند بحثهای اقتصادی است. او می افزاید: به عبارتی ترس از آینده نامعلوم، بیکاری و غیر قابل پیش بینی بودن روابط انسانی در کشور باعث شده تا افراد دیگر تمایل چندانی برای ازدواج نداشته باشند، اما در مقابل شاهد افزایش آمار روابط فرازناشویی هستیم که این خود بیشتر به علت موارد مذکور رخ می دهد. صبوری می گوید: امروزه افراد تمایل دارند که قبل از ازدواج نسبت به هم شناختی به نسبت کامل داشته باشند که این خود ازدواج سفید است. به این معنی که دو جوان تصمیم می گیرند که از معیارهای سنتی حاکم بر خانواده ها فاصله بگیرند.
او بیان می کند: باید در نظر داشت که آسیب ما در طلاق نیست، به این معنی که اگر آمار طلاق در جامعه بالا است، نباید مورد حساسیت برخی از جامه شناسان قرار بگیرد، طلاق باید بسیار آسان شود، چرا که مشکل امروزه جامعه ما در خیانت است، به عبارت ساده تر مشکل اصلی در کودکان طلاق نیست، بلکه در مقابل مشکل در بچه های خیانت است، چرا که کودک مشاهده گر از بین رفتن حرمت ها و ارزش ها در خانواده ای خود است، اما کودک طلاق تکلیفش مشخص است. صبوری میگوید: مشکل امروزه جامعه ما در نوع ازدواج است. به عبارت دیگر باید دید که در ابتدا ازدواج به چه دلیلی انجام می شود، تا بعد بتوانیم بررسی کنیم که طلاق ها به چه دلیلی در کشور رخ می دهد.
این جامعه شناس در ارتباط با نقش خانواده در افزایش آمار ازدواج می گوید: به طور حتم زمانی که نهادهای رسمی از کارکرد خود می افتند که خانواده یکی از نهادهای رسمی است، نهادهای سایه تشکیل می شود. به این معنا که هر نهاد در کنار خود یک نهاد سایه نیز به وجود می آورد که قرار است، دیگر آن آسیب های نهاد اصلی را نداشته باشد. او ادامه می دهد: امروزه نهاد خانواده دچار آسیب های فراوان شده است که مسائل اقتصادی تنها یکی از این آسیب ها برشمرده می شود. از اینرو انسان پیشرفته بیشتر تمایل به تنوع گرایی دارد و در مقابل چندان تاب وفاداری ندارد.
انسان امروز وفاداری را دوست دارد، اما نمی تواند وفادار باشد. به عبارت ساده تر هر گوشی تلفن همراه یا شبکه اجتماعی که فرد در آن وارد می شود، فرصتی برای انتخاب های مجدد است. نمیتوانیم، بگویم که والدین ما به لحاظ شخصیتی وفادار بودند، چرا که باید دید اگر آنها نیز این امکانات را داشتند، باز هم نسبت به شریک زندگی خود وفادار می مانند، چرا که در گذشته امکانات خیانت یا امکان انتخابهای متعدد در دسترس افراد قرار نداشت. صبوری در خصوص نقش دولت در افزایش آمار ازدواج می گوید: در تمام دنیا دولت ها با ارائه بسته های حمایتی و تشویقی توانسته اند، نقش تعیین کننده در افزایش آمار ازدواج داشته باشند. به این معنی که زمانی که دولت متوجه می شود، پدیده ای منجر به آسیب می شود و از حوزه کارکردی خود خارج می شود، سیاست های اجتماعی از سوی دولت مانند تسهیل کردن روند ازدواج، اعطای تسهیلات و واگذاری خانه های ارزان قیمت به زوج های جوان در نظر گرفته می شود. این جامعه شناس بر این باور است که وام های ازدواج امروزه هیچ کارایی را برای جوانان ندارد، چرا که با این مبلغ تنها می توان یک تلویزیون خریداری کرد و با تورم حاکم بر جامعه هیچ همخوانی ندارد. صبوری در پایان می گوید: باید دید امروزه که استقبال از ازدواج سفید افزایش یافته است، چه آسیب های را توانسته پوشش دهدکه در نهادهای اصلی کمتر به آن توجه شده است.
محصول افزایش تجردگرایی
یک جامعه شناس در ارتباط با پیامدهای منفی افزایش آمار تجرد میگوید: تبعات منفی حاصل از ازدواج نکردن افراد می تواند هم متوجه خود شخص شود و هم والدین و در نهایت تاثیرات منفی را نیز در جامعه به دنبال داشته باشد. عباسعلی رحمانی و با اشاره به مطلب فوق اذعان می دارد: آثار منفی افزایش تجرد قطعی در جامعه می تواند منجر به بیمیلی به ازدواج برای فرد شود. به عنوان مثال افرادی که در سنین بالا اقدام به ازدواج می کنند، به دلیل بروز مشکلات عدیده دیگر تمایل چندانی برای ازدواج ندارند.
از اینرو روش های جایگزین روی می آورند که این نیز منجر به بروز مشکلاتی برای آنها شود. او بیان می کند: در برخی از موارد افراد به دلیل مشکلات والدین خود از اردواج دوری می جویند که البته این مشکلات می تواند شامل مشکلات مالی خانواده یا برخی مشکلات رفتاری یا اجتماعی آنها شود. به طور کلی باید در نظر داشت که اگر فرزند به موقع ازدواج نکند، یک دغدغه ذهنی برای والدین ایجاد می شود و در بیشتر موارد خود را مقصر دیر و ازدواج نکردن فرزند خود می دانند. این پژوهشگر نقش مشکلات اقتصادی را در کاهش آمار ازدواج، مثبت ارزیابی می کند و می گوید: به طور حتم زمانی که افراد نمیتوانند جوابگوی نیازهای اقتصادی خود باشند، دیگر هیچ گاه تمایل به انجام ازدواج نیز نخواهند داشت، چرا که امروزه هزینه های ازدواج سرسام آور است و در مقابل امروزه وام ازدواج نیز نمی تواند جوابگوی گوشه ای از نیازهای سرسامآور ابتدای زندگی باشد.
او تصریح می کند: امروزه اگر خانواده ها از نظر اقتصادی به جوان ها کمک نکنند، به یقین آنها نمی توانند به تنهایی از پس هزینه های بالای ازدواج بر بیایند. رحمانی می گوید: زمانی که شرایط جامعه متعادل نیست به یقین افراد به تجرد قطعی روی می آورند. به عنوان مثال مرکز خریدی بدون در نظر گرفتن پارکینگ احداث می شود که یا افراد نباید از این مرکز خرید داشته باشند یا اینکه برای انجام مجبور به قانون شکنی خواهند شد. در این مورد دیگر نیاز به اقدامات فرهنگی نیست، بلکه باید اقدامات سخت افزاری صورت بگیرد که شرایط برای رعایت قانون از سوی افراد فراهم شود.
او می افزاید: امروزه در جامعه نیازمند فراهم آوردن تسهیلات ازدواج از سوی دولت هستیم و دیگر اقدامات فرهنگی در شرایط موجود و به تنهایی کارساز نخواهد بود. این جامعه شناس در ارتباط با دیگر پیامدهای منفی افزایش آمار تجرد در کشور می گوید: تنوع طلبی یکی دیگر از آثار منفی بیمیلی افراد به ازدواج است، چرا که اگر فرد ازدواج نکند، به راحتی به روابط خارج از چارچوب عرف و شرع روی می آورد، به گونه ای که دیگر حاضر نیست زیر مسئولیت های زندگی یا حتی ادامه زندگی تنها با یک نفر برود. او در ادامه تصریح می کند: افزایش آمار ازدواج سفید را می توان از دیگر آسیب های دوری کردن افراد از ازدواج خواهد بود. همچنین نبود امنیت روانی و اخلاقی در جامعه را می توان از دیگر پیامدهای منفی افزایش تجرد واقعی دانست. این جامعه شناس می گوید: افزایش آمار طلاق را می توان از دیگر پیامدهای منفی ازدواج نکردن دانست، چرا که در این موارد افزایش روابط خارج از چارچوب خانواده هستیم.
او ادامه می دهد: افزایش فسادهای زیرزمینی در سایه افزایش آمار تجرد واقعی را باید یکی از اصلیترین آسیب های این پدیده دانست، به گونه ای که می تواند در سایر نظام های موجود جامعه نیز تاثیر گذار باشد. رحمانی مهم ترین عامل در ازدواج نکردن جوانان را وجود شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر جامعه می داند و می گوید: در حال حاضر حکومت مساله ازدواج جوانان را رها کرده است و دیگر راهبردی برای از میان بردن مشکلات پیش روی ازدواج از سوی دولت اتخاذ نمی شود که این خود نشان از بی تفاوتی دولت نسبت به ازدواج جوانان دارد. این پژوهشگر درباره تاثیر افزایش وام ازدواج می گوید: باید یادآور شد که افزایش وام ازدواج نیز در این شرایط نمی تواند تسهیلگر مناسبی برای افزایش آمار ازدواج در کشور باشد.
این یکی از مواردی است که دولتمردان برای سرگرمی مردم مطرح میکنند. او ادامه می دهد: در شرایط موجود بانک ها به یقین امکان افزایش وام ازدواج به بیشتر از 20 میلیون تومان میسر نخواهد بود که این خود در شرایط موجود از نظر مالی نمی تواند برای جوانان کارساز باشد، چرا که هزینه های ازدواج معمولی امروزه بالاتر از این رقم است. این جامعه شناس می گوید: به دلیل سودده نبودن وام ازدواج و همچنین فراگیر نبودن آن در عمل در برخی از موارد تسهیلات ازدواج به تمام افراد متقاضی تعلق نمی گیرد و این افراد زمان زیادی را صرف دریافت تسهیلات ازدواج کنند.
رحمانی بر این باور است که باید ساختار جامعه درست شود، چرا که با ارائه تسهیلات نمی توان اقدامات مناسبی را برای افزایش ازدواج انجام داد، از اینرو برای حل این معضل باید اقدامات اساسی صورت بگیرد. او می گوید: تامین معیشت مردم یکی از ابتداییترین اقدامات دولت درباره افزایش آمار ازدواج است. رحمانی بر این باور است که رسانه های داخلی نقش تعیین کننده ای در بی میلی افراد به ازدواج دارد، چرا که در بسیاری از فیلم ها و سریال ها تجمل گرایی به نمایش گذاشته می شود که این خود می تواند منجر به تغییر سبک زندگی در افراد شود و دیگر جوانان تمایل چندانی به داشتن زندگی معمولی نخواهند داشت. او ادامه میدهد: تا به امروز بر مشکلات دامن زده شده است و در مقابل هیچ تسهیلگری را از سوی دولت مشاهده نمی شود.
از اینرو انتظار می رود، دولت یک برنامه جامع نظام مند هماهنگی برای حل مشکلات فرهنگی و اجتماعی وجود ندارد که این خود می تواند زمینه ساز بروز مشکلات جدی و گسترده تر شود. رحمانی در ارتباط با نقش مشاوره های قبل از ازدواج می گوید: مشاورههای قبل از ازدواج می تواند در آینده زندگی و دستیابی به یک زندگی ایده آل موثر واقع شود. باید در نظر داشت مشاوره های قبل از ازدواج حلال مشکلات ازدواج نخواهند بود.
آرمان