رئیس دفتر رئیس جمهوری در گفتوگو با «ایران»:
برخی از تأکید رئیس جمهوری بر اصل 59 قانون اساسی که به همهپرسی و مراجعه به آرای عمومی اشاره دارد، برآشفتند. به نظر شما دلیل اشاره رئیس جمهوری به این اصل قانون اساسی چیست؟
آقای رئیس جمهوری در این بحث یک هدف کلی را دنبال میکردند و آن، پاسخ به القائاتی است که از خارج کشور میشود. به عنوان مثال امریکاییها و منافقین عنوان میکنند که نظام جمهوری اسلامی در 40 سالگی به بنبست رسیده است. آقای رئیس جمهوری با یادآوری این اصل قانون اساسی، در واقع میخواهد بگوید که نظام اسلامی، چه از نظر قانون اساسی و چه از نظر سازوکار و ساختارهای درونی، اینقدر قوی، منسجم و بامحتوا است که برای همه مطالبات مردم و برای همه مسائل، راه حل داریم. از این جهت، ایشان یکی از راه حلها برای حل مسائل را این طور عنوان کردند که اگر روزی مردم در چارچوب اسلامیت و جمهوریت نظام خواستهای داشته باشند اما به هر دلیلی این خواسته در قانون اساسی دیده نشده باشد، این راهکار (مراجعه به آرای عمومی) در قانون اساسی وجود دارد.
درباره همین گفتوگوی اخیر تلویزیونی رئیس جمهوری، هواداران و حامیان دولت و آقای رئیس جمهوری، عنوان کردند که انتظار میرفت آقای رئیس جمهوری ریشه مشکلات و پشت پرده مسائل را مطرح کنند. این خواسته مدتهاست که تکرار میشود. ملاحظه رئیس جمهوری در بیان این مسائل چیست؟
ببینید! ما باید شرایط امروز کشور را فهم و درک کنیم. همچنین باید در نظر بگیریم که آقای دکتر روحانی در مقام رئیس جمهوری، باید کشور را اداره کنند. ممکن است نگاه برخی به شخص رئیس جمهوری همچون یک رئیس یک حزب یا رئیس یک جریان سیاسی باشد. این در حالی است که ایشان خود را رئیس قوه اجرایی کشور میبینند که همه بار مشکلات کشور روی دوش قوه مجریه و شخص ایشان است. از سوی دیگر، برای غلبه بر مشکلات خارجی، تهدیدات خارجی و شرایطی که در کشور وجود دارد، یا مقابله با طراحیهایی که از سوی امریکا و برخی کشورهای منطقه همچون رژیم صهیونیستی کشیده میشود، امروز بیش از هر زمان دیگری به انسجام وحدت نیاز داریم. در یک چنین شرایطی، اینکه گفته شود آقای رئیس جمهوری بیایید مسائل را بگویید، یا اینکه گفته میشود «افشا کن افشا کن»، این رویکرد یعنی اختلاف، یعنی ایجاد دوقطبی، یعنی دودستگی. آیا با دودستگی میتوانیم مسائل خارجی و داخلی خود را حل کنیم؟ اگر وارد این بازی شویم، چه پیامی را به خارج خواهیم داد؟ آیا این در راستای همان خواستهای نیست که اکنون دشمنان ما به آن دامن میزنند؟ مگر غیر از این است که همین حالا رسانههای بیگانه زیر آتش اختلافات میدمند تا در کشور تفرقه ایجاد شود؟ آیا ما هم باید با دست خود به استقبال تفرقه برویم؟ بنابراین فکر میکنیم وظیفه ما آگاهی بخشی است و این آگاهی بخشی، غیر از ایجاد دودستگی یا دوقطبی در کشور است.
لایحه تفکیک وزارتخانهها که دولت این همه روی آن تأکید داشت، در نهایت از سوی مجلس رد شد. آقای جهانگیری تأیید کرد که برخی اعضای دولت، مشی دیگری، مغایر مشی دولت دنبال کردند که در نهایت باعث شد مجلس این لایحه را کنار بگذارد. این امر باعث شده برخی عنوان کنند دولت منسجم نیست و برخی اعضای دولت خلاف مسیر کلی دولت حرکت میکنند. تأیید میکنید؟
قبول دارم که در موضوع تفکیک وزارتخانهها، برخی از وزرا که به طور مستقیم با این مسأله مرتبط بودند، هرچند به صورت علنی کاری نکردند یا چیزی نگفتند، اما زیرمجموعه آنان یا دوستانشان در مجلس با کمک همینها، علیه لایحه کار کردند. این را قبول دارم. کار اشتباهی بود و به آنان تذکر هم داده شد. اما این اتفاق به این معنا نیست که همه مسائل در دولت به این صورت باشد. مسأله تفکیک وزارتخانهها برای آنان حیثیتی شده بود.
مثالی بزنم. ممکن است فردی در زندگی خود بسیار ایثارگر باشد و ازخودگذشتگی کند، اما در بخشیدن مال خود به دیگران، سختگیر باشد. بنابراین، در مسأله تفکیک وزارتخانهها چنین اتفاقی افتاد که کار درستی هم نبود و به آنان تذکر هم داده شد، اما این یک رویه همیشگی در دولت نیست. اتفاقاً همان برادری که در این زمینه آن کار را کرد، در 100 مورد دیگر درباره وزارتخانهاش یا سیاستهایی که به هر دلیل موافق نبوده، وقتی دولت تصمیم گرفت، جزو مدافعان تصمیم دولت بود و در این راستا کار هم کرده است.
هم رهبر معظم انقلاب به ستاد کل نیروهای مسلح دستور دادند سپاه و ارتش بنگاههای اقتصادی را واگذار کنند و هم رئیس جمهوری به زیرمجموعههای دولت مانند بنیاد شهید و شستا تأکید کردند که در این حوزهها نیز باید واگذاریها دنبال شود. این روند چه در نیروهای مسلح و چه در دولت، در چه مرحلهای است؟
در حال پیگیری است.
در ارتش و سپاه هم؟
شروع شده است. در دولت هم همه بخشها واگذاریها را آغاز کردهاند. این امر مصوبه شورای عالی هماهنگی اقتصادی و مصوبه سران سه قوه است و رهبر معظم انقلاب نیز آن را تأیید کردهاند. این کار به جد شروع شده و اکنون بسیاری از این شرکتها در بورس عرضه شده است. وقتی میبینید که بورس به این صورت درحال گسترش است، قطعاً شرکتهای جدیدی وارد بورس شده است. زیرا با وجود همان شرکتهای قبلی، بسیار بعید بود بورس چنین رشدی داشته باشد. دلیل رشد بورس، واگذاری شرکتهای جدید به مردم است. این کار خوبی است و به نظر من نیروهای نظامی هم آغاز کردند و واگذاری آنان در حال انجام است، یا بانکهای آنها نیز در حال ادغام است. بنابراین در این زمینه گامهای خوبی هم در دولت و هم بیرون دولت برداشته شده است.