احسان علیخانی در واکنش به حواشی چند روز گذشته نوشت: جملات زهرآگین است که از دیروز به سمتم سرازیر می شود. یک راه حل ساده این بود:«سکوت کنم.» (ا-ع) چهره مرموزی است تا آرنج دستش به خیانت در بیت المال آلوده است. مثل خیلیهای دیگر که دستشان در جیب مردم رفت و بعدها نه از زندان که سر از جاهای دیگر درآوردند؛ جایی شبیه کانادا.
به گزارش «انتخاب»؛ علیخانی نوشت: من احسان علیخانی مجری و تهیه کننده تلویزیون و سینما هستم. اگر منظور رسانههای مجازی و غیرمجازی از (ا-ع) همان احسان علیخانی است که باید بگویم؛اشتباه گرفتید. آن دزد اموال بیت المال و مردم من نیستم.
کار من رسانه است. در رسانه بزرگ شدم، در رسانه بالیدم و در رسانه زندگی میکنم. بیش از بسیاری از کسانی که طی این دو روز من را شماتت کردند، درک می کنم، می دانم و تجربه کرده ام که معمولا «آدمها در فضای مجازی عجیب و بدجنس میشوند.»
جملات زهرآگین است که از دیروز به سمتم سرازیر می شود. یک راه حل ساده این بود:«سکوت کنم.»
خبر دریافت سه میلیاردی (ا-ع) که از خبر مرگ احسان علیخانی بزرگتر نیست و فراموش می شود. اما با خودم گفتم چرا باید من را با (ا-ع) اشتباه بگیرند؟موج بعدی افشاگری که آمد، آیا من را کنار چند نام اختصاری دیگر میگذارند ؟
اینها توضیح من است برای کسانی که احسان علیخانی را با (ا-ع) اشتباه گرفتند و برای آنها که سعی کردند احسان علیخانی یا همان (ا-ع) را وسط بیندازند تا خودشان دیده نشوند:
(ا-ع) چهره مرموزی است تا آرنج دستش به خیانت در بیت المال آلوده است. مثل خیلیهای دیگر که دستشان در جیب مردم رفت و بعدها نه از زندان که سر از جاهای دیگر درآوردند؛ جایی شبیه کانادا.
اما من احسان علیخانی هستم تهیه کننده و مجری تلویزیون، تاکید میکنم تهیه کننده! در تهران زندگی میکنم و خانه و دفترم هم مشخص و عیان است.
من احسان علیخانی مثل خیلی از شهروندان دیگر روزانه چشمم به اخبار است تا ببینم در این شرایط اقتصادی، دلار، یورو ، سکه ، بی برقی، بی آبی ، بدهی هزاران میلیاردی تعداد اندکی به سیستم بانکی، عدم انتشار فهرست دریافت کنندگان ارز دولتی و ... تکلیف زندگیمان چه می شود؟ اما به جای جواب اینها چه دیدم؟ اسم خودم را.
این چند خط بعدی را بخوانید تا اصل مطلب دستتان بیاید و بعد شاید فرق میان احسان علیخانی و (ا-ع) هم برای شما روشن شد:
۱-موسسه ثامن الحجج سالها قبل از همکاری با گروه اجتماعی شبکه سه در تمامی رسانه های رسمی کشور نظیر (روزنامه ها ، تیزر و برنامه های اسپانسری تلویزیونی ، خبرگزاری ها، سایتها ، بیلبوردهای شهری ، باشگاه های فرهنگی و ورزشی و ...) حضور داشته که معنای این حضور پر رنگ یعنی داشتن مجوزهای لازم از مراجع ذیصلاح، در نتیجه،اهدا مجوز تاسیس، مجوز گسترش موسسه تا بیش از ۵۰۰ شعبه فعال، مجوز افتتاح حساب برای مردم و صاحبان صنایع، مجوز برای تبلیغات تا مجوز برای انحلال این موسسه، ربطی به من و امثال من ندارد. ما با یک موسسه قانونی براساس نص صریح قانون و نظارت های دائمی صدا و سیما کار کردیم.
۲-طبق روال طبیعی هزینه های اکثر برنامه و سریال های پر بیننده در تلویزیون که شما تماشا کردید به عهده اسپانسرها است، موسسه مذکور هم در سال ۹۱ تقاضای همکاری با گروه برنامه ساز ما را داشته و شبکه بعد از بررسی و استعلام از مراجع ذیصلاح و دریافت مجوز تبلیغات از موسسه، بنده را به عنوان تهیه کننده به این موسسه معرفی کرد. یعنی مثل تمام تهیه کنندگان سازمان نه بیشتر و نه کمتر.
۳-طی سه سال و نیم و در قالب شش قرار داد با صدا و سیما و شبکه، شش عنوان برنامه ( دونیمه سیب ، ماه عسل ۹۲ ، ماه عسل ۹۳،سه ستاره ، ویژه برنامه تحویل سال ۹۳ ، بهارنارنج ) تولید و پخش شد که مبلغ مذکور از جانب اسپانسر بعد از تایید برآورد هزینه های تولید توسط کارشناسان مربوطه شبکه و بابت تهیه و توليد به صدها نفر عوامل و هزينه هاي توليد به تهيه كننده تخصیص می یابد. (روابط عمومی، گروه اجتماعي و مدیر مالی شبکه سه در صورت صلاحدید اسناد و قرارداد ها را منتشر کنند.)
۴-من مدیر نیستم، مسول نیستم، کارمند دولت نیستم، کارمند صدا و سیما هم نیستم، من تهیه کننده و برنامه ساز مستقل هستم، ولی فراتر از هر بازی رسانه ای ، تهمت و قضاوتی، خودم را در برابر قانون و اذهان مردم پاسخگو می دانم. حالا هم از شبکه سه و صدا و سیما و مراجع ذیصلاح قضایی و نظارتی خواهش می کنم تا به طور دقیق این موضوع را بررسی کنند و نتیجه را شفاف به مردم گزارش دهند.
متاسفم چون دروغ بیشتر از حقیقت شنیده می شود. متاسفم چون خبری که در مورد این موضوع منتشر شد، قطعا بیشتر از توضیح من خوانده می شود. از همه بیشتر برای کسانی متاسفم که راه فرار از بحرانهایی که بعد از انواع بیتدبیریها گرفتارش شدند را این دیدند که آبروی ما را ببرند و خودشان زیرسایه امن پست و مقامشان بنشینند. من و امثال من گوشت های قربانی خوبی هستیم برای تیتر بودن ، دست به دست شدن ، فحش شنیدن ، دیوار کوتاه بودن در برابر مشکلات و گرفتاری مردم، مقصر تمام کمبودها و منحرف کردن حواس مردم از موضوعات و معضلات اصلی کشور...