سالیانی است که ممنوع التصویری در صداوسیما به یک پُز و عاملی برای شهرت و کسب و کاری مناسب تبدیل شده است! بسیاری از اهالی هنر، موسیقی، سینما و تلویزیون به واسطهی این قانون نانوشته، مشهور شده و به واسطهی همین شهرت، به قدرتی رسانهای و هم، ثروتی قابل توجه نائل آمدند!
این بازی پرتکرار در سالهای اخیر به حدی رسیده که حالا، تلاش برای رسیدن به "ممنوع التصویری" به یک خواستهی عمومی در میان عرصههای شهرت تبدیل شده است. البته دیگر، سطح پیروان این روش از طبقه متفکر و صاحب هنر، به طبقهای کم سواد، کم هنر و فاقد اولیات استعدادهای هنری تسری یافته است.
این روزها، چهرههای درجه چند هنری به تبعیت از گونههای صاحب فکر سابق و اسبق، تلاش میکنند از قوانین سست دلیل و بازِ صداوسیما برای پیوستن به خیل ممنوع التصویران استفاده کنند! تا از این پُز، کیسهای نو بدوزند! چرا که طی الطریق این روش سخیف، نیازی به "نانِ بازو خوردن" نخواهد داشت! پس حامیان و علاقمندانش، کم هم نیستند!
این ایام، گسترهی این خیل عظیم، آنقدر گشاد شده که حالا فردی به نام علی انصاریان بازیکن سابق فوتبال (که بارها تلاشی ناموفق برای حضور در عرصههای هنر داشته) برای شهرت خود و تلویزیون خصوصی رییس مدنظرش، هر چه در چنتهی کم استعداد و بی هنرش دارد، رو میکند!
او گویی برای اقناع رییس و تاییدش بعنوان مجری، قول داده با شاذگوییهای عامدانه و به اصطلاح جنجالی و سپس انتشار گسترده در شبکههای اجتماعی به دست خود (ولو پولی و سفارشی)، نامی برای تلویزیون گمنام رییسش، دست و پا کند؛ روشی کهنه و سوخته که سلبریتیهای بی سوادتر اینستاگرامی مقیم ترکیه را هم به خندهای تمسخرآمیز وا میدارد! انصاریان با تکرار مدام اشعار نامفهوم، سبک و بی محتوای برخی خوانندگان خارج نشین در برنامه و در ادامه شگفتی خنک و لوستر مجری همراهش از طرح این مهملات نامرتبط با سوژه برنامه، و سپس پخش آگاهانه در صفحات پربازدید شبکههای اجتماعی، به زعم خود به شهرت تلویزیون رییسش دامن میزند! این همان است که تلویزیونها و رسانههای نوظهور بی محتوا می خواهند! اما چنین سخیف، ناپسند و بلاهت بار؟! لااقل پس از انتشار تکههای به اصطلاح جنجالی خود در شبکههای اجتماعی، پستهای اینستاگرامی سفارشی خود را لایک نکنید تا شاید کمی واقعیتر به نظر آید! و یا، خبر ساختگی ممنوع التصویری را انقدر زود و هم، ساده لوحانه پخش نکنید! راهی نو برای شهرت دراندازید و سراغ بازیهای سوخته و پرتکرار نروید!
جالب، اما آنکه، نگاهی به کامنت مردم ذیل این پستهای سفارشی اینستاگرامی نشان میدهد مردم و مخاطبان صفحات مجازی، آنقدر باهوش و متکی به فهم رسانه هستند که عموماً دست اینان را به سادگی خوانده و بخاطر تلاشی چنین سخیف و ضعیف، او و همراهانش را به باد نقد گرفته اند.
البته آنکه چنین لوده بازیهایی نباید از سوی مردم جدی گرفته شود، اما این از ضعف قوانین مبهم، نامربوط و سست دلیل صداوسیماست که اجازه میدهد هر عنصر ضعیف و رسانه نشناسی که هنوز اولیات سخنوری و حتی جمله بندی را نمیداند و صرف پررویی و بهره گیری از اعتماد به نفسی کاذب، وارد چنین فضایی شده اند، از این باگ بزرگ سازمانی سوءاستفاده کند تا به مواهب متنوع مورد نظرش برسد!
این تحمیق مخاطب و مردم ایران است که عنصری بی بهره از اولیات سواد رسانه و تصویر، با پُز ممنوع التصویری، برای خود شهرت و ثروت دست و پا کند؛ آنهم افرادی که در فضای اینستاگرام، شهرت خود را پای تبلیغ سایتهای کلاهبردار شرطبندی حراج میکنند!
* رضا مردمی / یادداشت ارسالی یکی از مخاطبان به سرویس فرهنگی انتخاب
فاطمه ذوالقدر، نایب رییس کمیسیون فرهنگی مجلس می گوید: گزارشي بدست آمده كه افرادی که هیچ استعداد و تخصصی ندارند صرفا به جهت داشتن پول بیحساب و کتاب، شرایط تولید و کار را برای دیگران سخت کرده و مافیایي به راه انداخته اند كه كانون كارگردانان نيز از اين امر گله مند هستند.