عضو شورای مرکزی جمنا گفت: از اهداف جمنا این است که شخصیتهای اصولگرا را دور هم جمع کند چرا که آنها پتانسیل بسیار بالایی در همه حوزهها دارند. اگر این اتفاق نیفتد سینرژیشان را از دست میدهند.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی آمد تا در پسا شیخوخیت مرجع تصمیم گیری های تشکیلاتی اصولگرایان باشد اما در نخستین گام نه تنها توفیق پیدا نکرد بلکه خودش به موضوع اختلافی بدل شد.
یحیی آلاسحاق ضمن پذیرش ضرورت بازنگری در ساختار تشکیلاتی جمنا میگوید: این اصلاح ساختار در حال انجام است البته جمنا باید کاری کند تا جمعیتش بیشتر شود.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
بعد از پیروزی حزب الله در انتخابات پارلمان لبنان، آقای ضرغامی انتقادی را درباره جمنا مطرح کرد و گفت «جمنا باید پیش حزب الله لبنان، کارآموزی کند»، آیا این انتقاد را وارد می دانید؟
در ادبیات «بشین، بفرما و بتمرگ» هر سه یک معنا و مفهوم دارد. انتخاب «بتمرگ» در شأن یک آدم چیزفهم و دلسوز نیست. منظورم این است که اگر کسی بخواهد دلسوزی هم کند، لازم نیست ادبیات خشن به کار ببرد! خشونت کلامی مذکور در ادبیات آقای ضرغامی مورد انتظار نبود.
یعنی از آقای ضرغامی انتظار چنین ادبیاتی را نداشتید یا نقدشان را وارد نمیدانید؟
این ادبیات مناسبی نیست که بگویند بروید «از حزب الله الگو بگیرید». جمنا جلسات متعدد بازنگری داشته است. نشست و عملکرد خود را از اول بررسی کرده و اکنون دارد تغییر ساختار می دهد. اصل حرف آقای ضرغامی را قبول دارم که باید در مجموعه جمنا بازنگری کرد اما اینکه الگو چه باشد؟، موضوع دیگری است. بیان چنین حرفی از زبان یک آدم سیاستمدار مورد انتظار نبود.
هر جریانی متناسب با اقتضائات زمانی و مکانی خود عمل می کند. نه ایران، لبنان است و نه جمنا، حزبالله است. جمنا حزب و رقیب کسی نیست، جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نه رقیب اصولگرایان، نه رقیب اصلاح طلبان، نه رقیب اعتدالیون و نه رقیب جریان داخلی اصولگراهاست.
تهدید خارجی و نارسایی های داخلی ضرورتی را ایجاب می کند که همه افراد حاضر در خط انقلاب، اعم از اصولگرا و اصلاح طلب انسجام داشته باشند. جمنای این دوره دنبال پررنگ کردن انسجام ملی میان جریانات انقلاب در چارچوب نظام و ولایت فقیه است. تشکیل جمنا همزمان با انتخابات ریاست جمهوری، خیلی اتفاقی شد و به آن سمت رفت وگرنه جمنا ماهیتا رویکرد انتخاباتی نداشت؛ بنابراین از حالا انتخابات دور بعد را دنبال نمی کند.
آقای حدادعادل اخیرا اعلام کرد جمنا در تأمین مالی برای فعالیت مشکل دارد ...
بله می خواهند از اعضا پول بگیرند.
ایشان همچنین گفته بود که «جمنا مثل جریان اصلاحات نیست که برای وارد کردن اسامی در فهرست انتخاباتی از نامزدها پول بگیرد»، این صحبت موجب دلخوری اصلاح طلبان شد. شما اطلاعی در این باره دارید؟
به نظرم نباید این حرف گفته می شد. البته یکی از خانم های اصلاح طلب دوره قبل شورای شهر تهران چنین موضوعی را رسما اعلام کرد. به عبارت دیگر موضوع پنهانی نبود. اگر قرار به گله گذاری است، باید به آن خانم گله کنند.
البته کسانی که با لیست امید به مجلس و شورای شهر راه یافتند، بعد از صحبت آقای حدادعادل اعلام کردند «برای قرار گرفتن در لیست هیچ پولی پرداخت نکردند».
این حرف آقای حدادعادل هم از همان موضوعاتی است که می شد با ادبیات دیگری بیان کرد. البته در مجموع منظور ایشان روشن است که می خواسته بگوید اصلاح طلب ها این کارها را کردند، شما نکنید.
اصلاح طلبان با وجود اختلاف سلیقه زیاد که نمونه اش را در انتخاب شهردار جدید دیدیم، نهایتا به جمع بندی رسیدند اما چرا در اردوگاه اصولگرایان فض اینگونه نیست؟
در اردوگاه اصولگرایان اجتهاد زیاد است.
آقایان روحانی، ناطق نوری، خاتمی، جهانگیری و حسن خمینی با وجود اختلاف دیدگاههایی که دارند در جلساتی با یکدیگر گفت و گو میکنند، چرا آقایان جلیلی، لاریجانی، رضایی، حدادعادل، قالیباف و رئیسی چنین جلساتی ندارند؟
خسارت نداشتن چنین جلساتی را که می بینند. اصلا تشکیل جمنا برای همین بود. جمنا این نقطه ضعف را درک و قبول کرد که نتوانسته چنین اجماعی میان چهره های اصولگرا برقرار کند. بنابراین یکی از اهداف جمنا این است که اختلافات میان جریانات حاضر در خط انقلاب را جمع و اولویت بندی کند.
یعنی شما فقدان چنین نشستی میان شخصیت های رده اول جریان اصولگرا را نقطه ضعف می دانید؟
حتما نقطه ضعف است که با هم یک جا نمی نشینند تا مسائل را اولویت بندی کنند. از اهداف جمنا این است که آنها را دور هم جمع کند چون پتانسیل بسیار بالایی در همه حوزه ها دارند. اگر این اتفاق نیفتد سینرژی شان را از دست می دهند.
اما به نظر می رسد که این شخصیت ها مرجعیت جمنا را قبول ندارند.
جمنا باید کاری کند که جمعیت بیشتری پیدا کند و ببیند چرا این طور است که مرجعیت ندارد.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری آقای قالیباف بحث نواصولگرایی را مطرح کرد که انتقاد صریح به جمنا بود. نظرتان درباره سخنان ایشان چیست؟
عرض کردم مسئله اجتهاد، سلیقه، انتظارات، عدم تشخیص تهدید و منافع مشترک و زمان بندی باید در قالب گفتمان تنظیم امور مدنظر قرار گیرد. این بستگی دارد به آنکه اداره کنندگان امور و سرکردگانی که آنها را جمع می کنند، چقدر سعه صدر، ظرفیت، اولویت و توان تحمل دارند. در مجموع هر اندازه بتوانند وحدت ایجاد کنند نیرویشان بیشتر و موفق تر می شوند.