توماس لیپمن در لوبلاگ نوشت: خالد بتارفی یکی از تحلیلگران برجسته عربستان سعودی از تصمیم پرزیدنت ترامپ در خروج از توافق هسته ای چندجانبه با ایران حمایت کرد. اگر فرض را ما بر این بذاریم که اظهارات خالد بتارفی همانند وزرای امور خارجه، دیپلمات ها و اکثر رسانه های منطقه ؛ صحیح باشد اما آن ها هرگز به این توجه نکرده اند که آمریکا بعد از خروج از برجام هیچ برنامه جایگزین یا پلن B ندارد. در واقع آن ها بر این امید هستند که یا ایران تسلیم این حرکت ترامپ می شود یا این که آمریکا از طریق اقدام نظامی ایران را مجبور به تبعیت کند.
این هفته توماس پیکرینگ یکی از برجسته ترین دیپلمات های آمریکا ؛ تصمیم ترامپ در خروج از برجام را یک « تسلیم پیشگیرانه» دانست زیرا که برجام توانسته بود که برای دهه ها فعالیت ایران در زمینه برنامه هسته ای را متوقف کند. در عین حال ایران به مفاد برجام پای بند بوده است. بنابراین در حالی که هیچ یک از دولت های خلیج فارس آلترناتیو واقع گرایانه پیشنهاد نکرده بودند.بنابراین آمریکا هیچ نیازی به خروج از برجام نداشت.
در منطقه خلیج فارس نظرات متفاوتی نسبت به این تصمیم وجود دارد: آن ها معتقدند که معایب توافق هسته ای ایران اکنون مشخص شده است. برنامه موشکی ایران پس از برجام با پیشرفت های بیشتری روبرو شده است؛ موسسات تحقیقاتی آن ها در پایگاه های نظامی فعالیت می کنند. علاوه بر این ایران توانسته استراتژی توسعه طلبانه(!) خود را به دریای مدیترانه، دریای عرب و سواحل دریای سرخ برسانند. از همه مهم تر در جهان متمدن، حمایت های ایران از گروه های شبه نظامی به بالاترین حد خود رسیده است. آن ها بر این تاکید دارند که اگر توافق هسته ای ادامه پیدا می کرد آن ها می توانستند پس از انقضای زمانی محدودیت ها به سمت ساخت بمب اتمی حرکت کنند.
در این راستا انور قرقاش وزیر مشاور امارات در امور خارجه در توئیت خود نوشت: « اقدامات منطقه ای خصمانه ایران در سایه یک معامله مشکل دار صورت می گیرد و ظاهر اقدامات تهران با سیاستهای خصمانه آن در تضاد است. تصمیم پرزیدنت ترامپ یک تصمیم درستی است.»
عبدالخالق عبدالله یکی از تحلیلگران برجسته ابوظبی تصمیم پرزیدنت ترامپ در خروج از برجام را مورد تحسین و تمجید قرار داد و بر این تاکید کرد که غیرقابل پیش بینی بودن ترامپ باعث عصبانی تر شدن ایران می گردد و این زمینه همسازی و اصلاح ایران را فراهم می کند. در حالی که اگر آمریکا به حفظ توافق هسته ای ادامه می داند هیچ شانسی برای تغییر ایران نداشت.
پس از خروج ترامپ از برجام؛ عربستان سعودی به صورت رسمی از این تصمیم حمایت کرد. آن ها در وب سایت سفارت خود در واشنگتن بیانیه ای منتشر کردند که در آن از بازگشت تحریم های مجدد علیه ایران که توسط توافق هسته ای لغو شده بودند حمایت کردند. آن ها در این بیانیه به این اشاره کردند که «ایران از مزایای اقتصادی ناشی از لغو تحریم ها برای تداوم فعالیت های بی ثبات کنند در منطقه و توسعه موشک های بالستیک و حمایت از سازمان هایی از جمله شبه نظامیان حزب الله و حوثی ها استفاده کرده است. همچنین ایران مسیرهای حمل و نقل بین المللی را مورد هدف قرار می دهند که این اقدام نقض فاحش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است.»
اما ظاهرا مقامات عربستان، امارات متحده عربی و شیخ نشین های دیگر حافظه کوتاهی دارند. اگر چه آن ها اکنون درصدد متقاعد کردن ترامپ برای برخورد با ایران هستند اما به راحتی فراموش کرده اند که آن ها در دوران اوباما توافق هسته ای را مورد تایید قرار داده اند. برای نمونه در سال 2016م در نشست سران بین اوباما و رهبران شش کشور شورای همکاری خلیج فارس در ریاض ؛ بیانیه مشترکی صادر کردند که در ان بر حمایت خود از توافق هسته ای ایران تاکید کردند.
خب، ظاهرا این برای آن زمان بوده است، زمانی که کسی تصور نمی کرد ترامپ رئیس جمهور شود. اکنون که ترامپ توافق را پاره کرده است و ایران می تواند برنامه هسته ای خود را ادامه دهد، سعودی ها از تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای می گویند.
انجمن کنترل تسلیحات بر این تاکید دارد که تصمیم ترامپ در نقض برجام منجر به توسعه توانمندی ایران در ساخت مواد مورد نیاز برای تولید بمب اتم می شود و همچنین این زمینه افزایش خطر مسابقه تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه را فراهم می کند؛ این در حالی است که برجام تمام مسیرهای دستیابی ایران به بمب اتمی را مسدود کرده بود و علاوه بر آن ایران شدیدترین رژیم بازرسی که از تقلب آن جلوگیری می کرد را پذیرفته بود.
در حقیقت، دلایل متفاعد کننده ای وجود دارد که چرا عربستان جدا ازاینکه ایران چه تصمیمی می گیرد، دنبال تسیحات هسته ای نخواهد رفت. اما اگر بگوییم خطر رقابت تسلیحاتی در منطقه نسبت به دو هفته گذشته بیشتر شده، اشتباه نیست.
رهبران عرب علاقه مند به این ایده ای هستند که رئیس جمهور ترامپ درصدد ضربه زدن به ایران باشد. اما آیا کاخ سفید واقعا درصدد این است که قدرت ایران در منطقه خاورمیانه را به چالش بکشد؟ در بهترین حالت شواهد برای پاسخ به این پرسش با پیچیدگی همراه است.